
طالبان و معمای دولت سازی
چهار سال پس از بازگشت طالبان به کابل، این پرسش جدی مطرح است که آیا آنها توانستهاند به یک دولت واقعی تبدیل شوند یا نه. نگاهی تحلیلی به معیارهای دولتسازی و فاصله عمیق طالبان با استانداردهای بینالمللی
چهار سال پس از بازگشت طالبان به کابل، این پرسش جدی مطرح است که آیا آنها توانستهاند به یک دولت واقعی تبدیل شوند یا نه. نگاهی تحلیلی به معیارهای دولتسازی و فاصله عمیق طالبان با استانداردهای بینالمللی
از دوحه تا آلاسکا؛ مرور نقش آمریکا در فروپاشی جمهوریت افغانستان و درسهای سیاسی که امروز در جنگ اوکراین نیز تکرار میشوند.
فروش آلاسکا از سوی روسیه به آمریکا در سال ۱۸۶۷ یکی از معاملات شگفتانگیز تاریخ معاصر بود؛ معاملهای که ابتدا به تمسخر گرفته شد، اما بعدها به یکی از سودمندترین خریدهای ایالات متحده تبدیل شد.
ملاهبهالله با پایان دادن به وضعیت سرپرستی، ساختار حکومت طالبان را دائمی اعلام کرد؛ تصمیمی که به معنای تثبیت حاکمیت قرون وسطایی و ادامه چهار سال استبداد، سرکوب و بیقانونی در افغانستان است.
ما اگر در کربلا بودیم، به احتمال زیاد، اکثریت ما، مثل کوفیان در صف لشکریان یزید قرار میگرفتند و با امام حسین میجنگیدند. عملکرد ما گویایی این حقیقت است.
آنقدر که قلم به دستان شیعه در روزهای گذشته بر سر اینکه چه گروهی نقش بیشتری در رسمیت دادن به مذهب شیعه داشته، بر سر و کله خود زده اند، آیا به خطراتی که از ناحیه طالبان متوجه همه است هم توجه کرده اند؟
کتمان نسلکشی و کشتارها، سبوتاژ مذاکرات دوحه و روایت بیبنیاد دینی برای محرومیت شهروندان از جمله حق تحصیل برای زنان، بخشی از روایتسازی طالبان برای رسیدن به اهداف این گروه است.
همان جریانی که کوشیده مردم افغانستان آن نسل کشی را فراموش کند، در ایران هم کشتار هشت دیپلمات را به مرگ یک خبرنگار تقلیل داده تا از بار سیاسی آن بکاهند و فراموش کردن آن آسان شود.
در نگاهی منصفانه، نه مرحوم مزاری و نه مرحوم محسنی و نه سایر بزرگان عرصه سیاست شیعیان، نمره قابل قبولی در پیمودن مسیر هدایت شیعیان به سوی نجات کسب نمیکنند هرچند که خدمات قابل اعتنایی هم از خود به یادگار گذاشته باشند.
کاش به جای اینکه بر آتش نفاق و اختلاف خانگی دمیده شود، درک میشد که دشمن غداری چون طالبان و عنقریب سید و هزاره و قزلباشو تاجیک را در کنار هم ذبح خواهد کرد.