نیوریاک تایمز؛ کرزی سیاستمداری که زاهدانه زندگی می کند اما خانواده اش به ثروت عظیمی دست یافته است
- انتشار: ۳۱ سنبله ۱۳۹۵
- سرویس: تیتر 2سیاست
- شناسه مطلب: 15815
کرزی در برابر حرص و طمع اعضای خانوادهی خود که فوق العاده ثروتمند شدهاند، مدارا کرده است. او همچنان تقلب گسترده در انتخابات را که کمک کرد تا در قدرت بماند، نادیده گرفته است. کرزی بهعنوان یک چهرهی متناقض ظاهر شده است، یک سیاستمدار ماهر که جامعهی کاملا پیچیدهی افغانستان را بدون ثروتاندوزی متحد نگه داشته بود.
مقاله ای در مورد حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان در نشریه نیویارک تایمز بوسیله پتیر بارگن معاون موسسهی امریکای نوین، پروفسور در دانشگاه ایالتی آریزونا و تحلیلگر امنیت ملی در سی.ان.ان درج شده است. او از سال ۱۹۹۳ مکررا در مورد افغانستان گزارش نوشته است این مقاله در سایت روزنامه اطلاعات روز ترجمه شده است که بخشی از آن را می خوانید.
وقتی حامد کرزی اندکی پس از یازدهم سپتمبر به کمک و حمایت دیپلماتها و نیروهای ویژهی امریکا، در افغانستان به قدرت رسید، در غرب از او بهعنوان نوع جدیدی از رهبر تجلیل شد. او جنگسالاری با هزاران نظامی که او را حمایت کنند، نبود؛ بلکه او یک دیپلمات بینالمللی مسلط به زبان انگلیسی و چندین زبان دیگر بود. او فرزند قبیلهی برجستهیی بود که برای مدت طولانی بر افغانستان حکومت کرده بودند، و او بر سیاستهای قومی اغلبا زودرنج این کشور فایق آمد. تام فورد طراح لباس امریکایی حتا کرزی را بهدلیل چپن رنگارنگ و کلاه قرهقول همیشهگیاش «خوشلباسترین مرد زمین» خواند.
وقتی در سال ۲۰۱۴ کرزی از قدرت کنارهگیری کرد، بهدلیل عدم تامین امنیت سرتاسری از سوی بسیاریها بهعنوان «شهردار کابل» (قدرتاش منحصر به کابل بود) شماتت شد. او در ملاقات با مردم عادی افغانستان امریکا را «اهریمن» توصیف میکرد و با انتقاد از امریکا در محافل عمومی، صبر مقامات کلیدی امریکا را لبریز کرد. کرزی همچنان ادارهی یکی از فاسدترین کشورهای جهان را به عهده داشت، نزدیکان و اعضای خانوادهاش در این دوره به ثروتی عظیم دست یافتند.
آیا آنگونه که در ابتدا تصور میشد، کرزی نقطهی وصل گروههای قومی افغانستان بود، یا یک سیاستمدار حیلهگر و ماهر در بازی بزرگ سیاست افغانستان بیتوجه به اینکه این شانس را دارد تا جورج واشنگتن ملتاش شود؟ برادرانش، مانند احمدولی کرزی که عملا حاکم جنوب افغانستان بود چطور؟ آنطور که شایعه بود، او از قاچاق مواد مخدر ثروت بههم زده است. یا آنچه که بسیاری از اعضای سیا و مقامات امریکایی فکر میکردند، که او شبیه به چسبی بود که مردم جنوب را متحد نگه میداشت؟ یا برادر دیگرش محمود کرزی -«نسخهی افغانی دونالد ترامپ»- چه؟ آیا او تاجر پرتوپ وتشر و کلاه بردار بزرگ بود، یا کارآفرین با حسننیت که در تلاش است به کشورش خدمت کند؟
جاشوا پارتلو، رییس پیشین دفتر واشنگتن پست در کابل و رییس فعلی این نشریه در مکزیکو سیتی، با انجام یک کار عالی زیر نام «قلمرو پادشاهی خود آنها» تاریخچهی رییسجمهور کرزی و خانوادهی وسیعاش را ترسیم کرده است. او با کاوش عمیق در معمایی که بر اساس گزارش خود (خانوادهی کرزی) تهیه شده است شرح بیشتری از افغانستان به دست میدهد، از شور و هیجان سالهای اول پس از سقوط طالبان تا فقر و فساد ادامهدار که کشور امروزه دچار آن است. جالب این است، که خود کرزی از میلیاردها دالری که در دوران تصدیاش به افغانستان سرازیر شده است، بهرهیی نبرده است. و بهجای آن به گفتهی پارتلو «تقریبا یک زندگی زاهدانه» داشته است.
با اینحال، به گفتهی پارتلو، کرزی در برابر حرص و طمع اعضای خانوادهی خود که فوق العاده ثروتمند شدهاند، مدارا کرده است. او همچنان تقلب گسترده در انتخابات را که کمک کرد تا در قدرت بماند، نادیده گرفته است. کرزی بهعنوان یک چهرهی متناقض ظاهر شده است، یک سیاستمدار ماهر که جامعهی کاملا پیچیدهی افغانستان را بدون ثروتاندوزی متحد نگه داشته بود. او کسی است که اولین انتقال مسالمتآمیز قدرت را پس از سدهها به نام خود ثبت کرد.
برای بسیاری از جنرالان و دیپلماتهای امریکایی، کرزی یک رهبر تند و عصبی مزاج و در عینحال تندخو است. با اینحال او مجبور بود تا تغییرات تخیلی سیاست امریکا در افغانستان را مدنظر قرار دهد. پارتلو با اشاره به این نکته که زمانیکه کرزی از قدرت کنارهگیری کرد «دوازده تن از فرماندهان آیساف از هفت کشور مختلف به او دربارهی عملیات نظامی توضیحاتی داده بودند. و او پیامهای رییسجمهور امریکا را از طریق پنج سفیر امریکا دریافت کرده بود.»
نظریههای مختلفی در این زمینه وجود دارد. اغلب رقابتها و نظریهها در ایالات متحده این است که چهکاری باید در افغانستان انجام شود. در سالهای اول دولت جورج بوش هیچ نظریهیی در مورد ملتسازی در افغانستان انجام نشد، اما در آخرین سالهای حکومت بوش نظریهی ملتسازی کامل در افغانستان ارائه شد. در دور اول دولت بوش سیاست تنها در مورد مقابله با تروریسم بود که این سیاست در سالهای اول دولت اوباما نیز دنبال شد. تنش و رقابت حتا در میان امریکاییهایی که با شورشیان مبارزه میکردند، نیز وجود داشت. تاکید بخشی از نظریه این بود که بهتر است مردم محل را به دولت مرکزی مرتبط سازد، اما از دیگرسو مقامات امریکایی انرژی قابلتوجهی را در مورد ریشهکنسازی فساد در دولت افغانستان صرف کردند. سوالی که مطرح میشود این است که؛ چرا ما مردم محل را برای ارتباط دادن با دولت فاسد اذیت کردیم؟
با وجود این واقعیت که جنگ افغانستان طولانیترین جنگ امریکا بوده است، جالب است بدانید که در این زمینه کتابهای خوب اندک است. خاطراتی از سربازان و دیپلماتها موجود است، بعضی از این خاطرهها جالب و بعضی دیگر کمتر جالب است؛ اما گزارشهای عمیق، متعادل و جالب که دقیق نوشته شده باشد و در دوران طولانیترین جنگ امریکا نشر شده باشد، اندک است که نوشتههای پارتلو یکی از آنهاست. خانوادهی کرزی یک خانوادهی وسیع است و گاهی اوقات مطالعه در مورد این خانواده شبیه به خواندن یک رمان پر زرقوبرق روسی میماند با وابستگان متنوع و گیجکننده که گاهی اوقات دنبال کردنشان سخت است. این خانواده آنقدر بزرگ است که برای درک آن تنها یک ساختار درختی میتواند به خوانندگان کمک کند.
احمد ولی کرزی برادر رییسجمهور کرزی بهطور تقریبی مهمترین رهبر در مناطق جنوبی افغانستان بود، با توجه به اینکه این منطقه قلب مناطق پشتونهاست –کسانی که سدههاست بر سیاست افغانستان تسلط داشتهاند- سبب شده بود تا احمد ولی کرزی به یکی از مهمترین سیاستمداران افغانستان تبدیل شود. این موقعیت قدرت او را در لیست حقوق سیا قرار داد، اما شایعهها دایما در گردش بود که او مهمترین بهرهبردار تجارت هرویین است؛ یکی از موفقترین صادرات افغانستان. گزارش پارتلو بهطور گستردهیی آن تصور را از هم گسست. تحقیقات ارتش ایالات متحده که بر اساس این ادعا انجام شد، بدون نتیجه ماند، در عوض از قول مقامات امریکایی نقل شده است که احمد ولی همواره «بهترین اطلاعات» را مهیا میکرد. چیزی که در جنوب افغانستان در قلب خاستگاه طالبان واقعا برای امریکاییها مهم بود.
نظرات(۰ دیدگاه)