افراطگرایی دشمن دین حنیف و مذهب حنفی
- انتشار: ۶ حوت ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 107374

نعمان بن ثابت معروف به امام اعظم ابوحنیفه، از عالمان بزرگ و از پیشوایان مذهبی است که بیشترین پیرو را در جهان اسلام دارد، خصوصاً در آسیای مرکزی و کشورهای چون افغانستان، پاکستان و هند. مبنای مذهب امام ابوحنیفه، خردورزی، میانهروی و اعتدال است و مذهب حنفی در تاریخ اسلام به این ویژگیها شناخته میشود.
منطقه وسیعی از جهان اسلام شامل هند، پاکستان، آسیای مرکزی، افغانستان، ایران و عراق و … به این علّت به مذهب حنفی روی آوردند که این مذهب از سه ویژگی منحصر به فرد تشکیل شده است:
۱- عقل در مذهب حنفی جایگاه شایستهای دارد؛ به طوری که عقل در تمام استنباطات فقهی برابر با نقل نقش بازی میکند.
۲- اعتدال و میانهروی ستون فقرات مذهب حنفی را تشکیل میدهد.
۳- امام ابوحنیفه فرزند خراسان و کابلستان است و در خانواده کابلی به دنیا آمده است. تردیدی نیست که خراسانی بودن امام در دیدگاههای عقلپذیر و میانهرو و اعتدالی او تأثیر داشته است. مردم خراسان بزرگ که افغانستان بخش اصلی آن است، مردمان معقول، خردورز و معتدل و میانهرو بودند. خراسان، ادیان مختلف مانند زرتشتی و بودایی را تجربه کرده بود. به همین دلیل مردمان آن دید وسیع و وسعت نظر داشتند و به پیروی از دیدگاههای فقهی امام ابوحنیفه که همشهری و همزبانشان نیز بود ترغیب شدند. چه اینکه سرزمین خراسان از کذشتههای دور سرزمین فلسفه و خردورزی، میانهروی و اعتدال بوده است. مردم خراسان به همان اندازه که به احادیث صحیح اهمیت میدادند، به عقل و احکام خرد نیز ارزش قایل بودند.
وهابیت و سلفیگری با تأکید بر نص محوری و حدیثگرایی کورکورانه، به لحاظ معرفتشناختی در برابر عقلگرایی امام ابوحنیفه و مذهب حنفی قرار میگیرد. به همین دلیل نیز به رغم هزینهکردن دالرهای فراوان نفتی برخی کشورهای عربی، نتوانسته در خراسان، کشورهای آسیای میانه و خصوصاً در سرزمین امام ابوحنیفه پیروانی برای خود بیابد.
در سالهای اخیر، با استفاده از آشفتهبازاری که حضور گروههای افراطی از یکطرف و کشورهای غربی از جانب دیگر در کشور ما ایجاد کردهاند، مذاهب افراطی و عقلگریزی مانند وهابیت و سلفیگری تلاش میکنند از رخنههای ناامنی، فقر و اختلاف عبور کرده نفوذ خود در این کشور بگسترانند. مولویهایی اجیر با دالرهای نفتی یکروزه مسجد و مدرسه و دفتر و دیوان برای خود میسازند و بعد صدای خود را از گوشهوکنار به کینه، دشمنی و نفرتپراکنی بلند میکنند. هدف اصلی آنان شستوشوی مغزی جوانان و سربازیگیری برای گروههای افراطی تروریستی است. عبیدالله متوکل، ظاهر داعی، مبشر مسلمیار، معروف راسخ و مولوی قاهر و اخیراً مجیب انصاری در هرات از این جمله میباشند. جوانانی که سخنان این مولویها را میشنوند، تبدیل به پیشمرگان داعش و طالب میشوند و به میدان جنگ با هموطنان مسلمان خود میشتابند.
هدف این مولویهای تهیشده از خرد این است که جوانان را از عقل و اعتدال دور کرده به سوی افراطیت وهابی و سلفیگری ببرند که سرانجامش تروریسم است.
کاری که مولویهایی مانند انصاری میکنند خطرناکتر از انتحاریهایی است که روزانه خود را در کابل میترقانند. خود ترقانها را مولوی انصاریها آماده کرده به میدان میفرستند.
البته موج وسیعی مخالفتها با سخنان سخیف انصاری نشان داد که جامعه اهلسنّت افغانستان همچنان از مسیر خردمندانه و اعتدالی امام ابوحنیفه پیروی میکنند و ثابت شد که افراطگرایی و خردگریزی هنوز در جامعه افغانستان راه نیافته است و انصاریها بیهوده چون زاغی در بیغولهها قار قار میکنند.
عالمان دینی حنفی خطر نفوذ وهابیت افراطی را به درستی درک کردهاند. وهابیت، دشمن سرسخت دین حنیف و قرائت اعتدالی اسلام حنفی میباشد. نادیدهگرفتن این خطر، افغانستان را در باتلاق جنگهای فرقهای غرق و قربانی گروههای تروریستی چون داعش خواهد کرد.
سیّد اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)