سخنی در باب تعامل با طالبان

  • انتشار: ۱۷ دلو ۱۴۰۲
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 171347

در این تردیدی نیست که اکنون طالبان بر افغانستان مسلط هستند. در این هم شکی نیست که فعلاً ملت افغانستان توان کنار زدن طالبان را ندارند و جایگزینی هم برای این گروه نیست. پس در چنین شرایطی چه باید کرد؟

مردم داخل افغانستان راهی جز تعامل با طالبان ندارند. معنای ساده تعامل، سروکار داشتن را می‌گویند و شهروندان داخل افغانستان مجبور و ناگزیر هستند که با طالبان به هر دلیلی سروکار داشته باشند. منتها بین تعامل و حمایت، مرز باریکی وجود دارد که گاهی تعامل به حمایت تبدیل می‌شود. حمایت از رژیم‌های غیرمردمی، باعث طولانی شدن عمر این نوع رژیم‌ها می‌شود که این یک امر تجربی است.

و اما شهروندان افغانستان خارج از کشور به تعامل و سروکار داشتن با طالبان نیازی ندارند زیرا مجبور نیستند که با کارداران و نمایندگان این گروه تعامل و دید و بازدید کنند؛ مگر این که پای مجبوریت و ناچاری در ارتباط با مدارک اقامتی در میان باشد که آن هم خیلی کم است.

بهترین سخن آن است که گوینده خود به آن عمل کرده باشد و عمل کند. در ۲۸ ثور/ اردیبهشت سال جاری نشستی با موضوع افغانستان در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. در این نشست از اقشار مختلف افغانستان که عمدتاً دانشجویان و فرهنگیان بودند، دعوت شده بودند. من هم دعوت شده بودم. کاردار طالبان و هیئت همراه او از تهران نیز به این نشست دعوت شده بودند. من اطلاع نداشتم که طالبان هم در این نشست دعوت شده‌اند. به جلسه رفتم و وقتی متوجه شدم که نمایندگان طالبان هم حضور دارند، جلسه را ترک کردم. میزبانان اصرار کردند که حداقل در حد احوالپرسی با هموطنان قندهاری‌ات گفتگو و دیدار کن. گفتم که هرگز و ابدا چون طالب، طالب است و قندهاری و غیرقندهاری و پشتون و تاجیک ندارد زیرا تفکر طالبانی خطرناک است.

همین‌طور چهارم جدی/ دی امسال به کنسولگری افغانستان در مشهد دعوت شدم. وقتی دانستم که وزیر خارجه طالبان هم در نشست حضور دارد، از حضور در جلسه خودداری کردم و نرفتم. مورد دیگر این که دو روز بعد از این نشست، در یکی از رستوران‌های منطقه زشک مشهد به میهمانی دعوت شدم. در بدو ورود به رستوران پرچم‌های کوچک و رومیزی کشورهای مختلف توجه‌ام را جلب کرد که در بین آن‌ها بیرق طالبان هم به چشم می‌خورد. از میزبانم خواستم که به مسئول رستوران بگوید پرچم طالبان را بردارد. صاحب رستوران بدون مقاومت پرچم طالبان را برداشت و من و همراهانم وارد رستوران شدیم. به عنوان عضوی از جامعه، باید در ارتباط با سرنوشت خود حساس باشیم؛ نمی‌شود که بگوییم به ما چه.

سوال این است که آیا من به عنوان یک فرد عادی از جامعه افغانستان با طالبان دشمنی دارم؟ پاسخ منفی است زیرا حداقل خودم با طالبان دشمنی شخصی ندارم و به همین دلیل و با توجه به وضعیت حساس مردم افغانستان، در شرایط فعلی کسی را به مبارزه مسلحانه علیه طالبان تشویق نمی‌کنم اما این به معنای کنار آمدن با طالبان نیست. نزدیک به سه دهه درباره طالبان کار کرده‌ام و این گروه را بهتر از خود این گروه می‌شناسم. طالبان آنچه در ظاهر می‌نمایانند، نیستند. این گروه یک روی دیگری هم دارد که افراد کمی متوجه آن می‌شوند. روی دیگر طالبان بسیار ویرانگر، مخوف و مخرب است.

امروز طالبان سر دشمنی و جنگ با مردم افغانستان دارند. وقتی اکثریت قاطع ملت افغانستان از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم هستند و هیچ‌گونه نقشی در تعیین سرنوشت خود ندارند، دشمنی و ظلم آشکار طالبان با مردم افغانستان است.
فرض کنیم که ما قتل و قتال طالبان را در گذشته فراموش کنیم، با رفتار و عملکرد استبدادی، توهین‌آمیز و تحقیرآمیز فعلی طالبان چه‌کار کنیم؟ طالبان در کجا یک قدم به سوی مردم برداشته‌اند تا مردم دو قدم به سوی آن‌ها بردارند؟

نکته دیگر این که طالبان در قسمت رسانه که مبتنی بر خدعه و نیرنگ است، دست بالایی دارند. افراد و شخصیت‌ها را به راحتی به دام می‌اندازند و از حضور آنان در جلسات و نشست‌های خود سوءاستفاده می‌کنند. مادامی که افراد به خصوص آن‌هایی که در خارج از افغانستان زندگی می‌کنند، تا مجبور نشوند نباید در جلسات و نشست‌های طالبان شرکت کنند زیرا طالبان به شدت نیازمند کسب مشروعیت مردمی هستند و برای رسیدن به این هدف، به هرجا و هر کسی دست می‌اندازند.

سخن آخر این که در حال حاضر همه نمایندگی‌های افغانستان در خارج از این کشور، تحت نفوذ طالبان قرار دارند. من حتی این نفوذ را در سفارت افغانستان در تاجیکستان هم می‌بینم. وقتی یک نویسنده، یک شاعر و یک هنرمند به جلسه‌ای در کنسولگری‌ها و سفارتخانه‌های افغانستان دعوت می‌شود، صددرصد طالبان در برگزاری آن جلسه و نشست نقش دارند. اینجا است که شاعر، نویسنده و هنرمند ما باید جرعه‌ای از پیچ‌وخم سیاست را بداند تا قربانی بازی‌های کثیف سیاسی نشود.

محمد مرادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟