گاندی، مصلحی که از دریافت جایزه نوبل محروم شد

  • انتشار: ۱۰ میزان ۱۴۰۲
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 155239

امروز دوم اکتبر سالروز تولد «مهاتما گاندی» رهبر فقید هند است. سازمان ملل برای گرامی‌داشت او، این روز را روز «عدم خشونت» نامیده است زیرا گاندی مصلح و مبارزی بود که خشونت را برای رسیدن به هدف، ترویج نمی‌کرد. این رفتار گاندی نسبت به شرایط آن زمان به درستی جواب داد و هند از زیر سلطه بریتانیا نجات یافت.

گاندی در فاصله سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۸میلادی پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل شد اما هیچ‌گاه جایزه‌ای دریافت نکرد. دلیل محرومیت او از دریافت جایزه صلح نوبل مشخص بود زیرا گاندی ابهت و هیمنه بریتانیای کبیر را شکسته بود و لابی‌های انگلیس در بنیاد جایزه نوبل نمی‌خواستند گاندی بیشتر از این مطرح و معرفی شود. این را باید آغاز سایه سیاست بر سر بنیاد نوبل دانست که خلاف وصیت و هدف بنیان‌گذار آن بود.

همان‌طور که خوانندگان عزیز کم‌وبیش می‌دانند، جایزه نوبل مشهورترین جایزه جهانی است که سالانه در حوزه‌های مختلف مانند فیزیک، ادبیات و صلح به افرادی که برای بهبود وضعیت زندگی انسان‌ها سعی و تلاش کرده‌اند. تعلق می‌گیرد. جایزه نوبل در سال ۱۸۹۵، به وصیت «آلفرد نوبل» کارخانه‌دار و شیمی‌دان سوئدی که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند، پایه‌گذاری شد.

در سال‌های نخست فعالیت بنیاد نوبل، فعالیت کمیته‌ها و هیئت داوران، به درستی پیش می‌رفت اما ابرقدرت‌ها مانند آمریکا و انگلیس با درک اهمیت بنیاد نوبل در تحقق خواسته‌های سیاسی آن‌ها، در این بنیاد نفوذ کردند که تاکنون سایه حضور آن‌ها بر سر بنیاد نوبل مشهود است. به عنوان مثال: یکی از بدترین موارد در سال ۱۹۷۳میلادی رخ داد که در آن «هنری کیسینجر» وزیر خارجه سابق آمریکا و «له‌دوک‌تو» نظامی، دیپلمات، سیاست‌مدار و انقلابی اهل ویتنام به خاطر برقراری صلح در ویتنام به‌طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شدند. این در حالی بود که جنگ ویتنام همچنان ادامه داشت و «له‌دوک‌تو» با این استدلال که صلح هنوز محقق نشده‌ است، از دریافت جایزه صلح نوبل خودداری کرد. آمریکا در آن سال برای این که بر شکست خود در ویتنام سرپوش بگذارد و در عین حال بگوید که خواهان صلح است، در کمیته اعطای جایزه نوبل نفوذ کرد تا وزیر خارجه‌اش به عنوان فردی صلح‌طلب معرفی شود اما «له‌دوک‌تو» به این ترفند آمریکا پی برد و جایزه صلح نوبل را نگرفت.

این اتفاق بارها در بنیاد نوبل تکرار شده و می‌شود. بازهم یک نمونه دیگر را باهم مرور می‌کنیم. در دهه هفتاد قرن گذشته میلادی که جوی خون از خون فلسطینی‌ها توسط نظامیان اسرائیلی در فلسطین جاری بود، «مناخم بگین» نخست‌وزیر وقت اسرائیل در سال ۱۹۷۸ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. همچنین در سال ۱۹۹۴ که هنوز اردوگاه‌ها و خیابان‌های فلسطین به خون فلسطینی‌ها رنگین بود، «شیمون پرز» رئیس جمهور وقت اسرائیل و «اسحاق رابین» وزیر دفاع سابق اسرائیل جایزه صلح نوبل را دریافت کردند.

همین‌طور کمیته اعطای جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۲، «جیمی کارتر» سی‌و‌نهمین رئیس جمهور آمریکا را مستحق جایزه صلح نوبل دانست و این جایزه را به وی اعطا کرد. این در حالی است که در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد قرن گذشته میلادی در دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر، مناطق زیادی از جهان در منازعه آمریکا و شوروی سابق سوخت و ویران شد و هزاران انسان جان خود را از دست دادند. البته این برای نخستین بار نبود که یکی از رئیس جمهورهای آمریکا جایزه صلح نوبل را دریافت می‌کرد بلکه قبل از آن «تئودور روزولت» از دیگر رئیس جمهورهای آمریکا این جایزه را گرفته بود.

با درک نفوذ ابرقدرت‌ها در بنیاد نوبل بود که وقتی جایزه صلح نوبل به باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۲۰۰۹ اعطا شد، وی آن را به آزادی‌خواهان جهان هدیه داد زیرا اوباما می‌دانست که مستحق جایزه صلح نوبل نیست.

البته تنها رئیس جمهورهای آمریکا نیستند که تاکنون چندین جایزه صلح نوبل را دریافت کرده‌اند بلکه بخش بیشتر فهرست سیاست‌مداران دریافت کننده جایزه صلح نوبل، آمریکایی، انگلیسی و از کشورهای متحد این دو کشور هستند. این خود سوال برانگیز است.

یادداشت را با این جمع‌بندی به پایان می‌بریم که از زمان فعالیت بنیاد جایزه نوبل تاکنون، افراد شایسته‌ای مانند «ماری کوری» در بخش شیمی، «آلبرت اینشتین» در بخش فیزیک، «آلکسیس کارل» در بخش پزشکی «رابیندرانات تاگور» در بخش ادبیات و «مارتین لوتر کینگ»، «مادر ترزا» و «نلسون ماندلا» در بخش صلح، جایزه صلح نوبل را دریافت کرده‌اند اما در این میان، افراد بی‌شماری مانند «میخائیل گورباچف» آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی و «کیم دائه جونگ» رهبر کره جنوبی هم در فهرست دریافت کنندگان جایزه صلح نوبل دیده می‌شوند که طبق خواسته کشورهای ذی‌نفوذ در بنیاد نوبل، این جایزه را گرفته‌اند.

از طرف دیگر افرادی هم مثل گاندی که مستحق جایزه صلح نوبل بودند اما در زمان خود مورد تأیید غربی‌ها قرار نداشتند، از رسیدن به جایزه نوبل محروم شدند.

این نکته را هم در اخیر اضافه کنم که این روزها موضوع قرار گرفتن نام بانو «محبوبه سراج» در فهرست نهایی نامزدهای صلح نوبل، مطرح شده است. از آنجا که هنوز بنیاد نوبل در حد اعطای جایزه به بانو سراج، تنزل و سقوط نکرده است، نوشتن در این خصوص و پرداختن به این موضوع، ضایع کردن وقت است.

محمد مرادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟