درندگی در ایستگاه‌ بندگی

  • انتشار: ۹ سرطان ۱۴۰۲
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 144221

در مناسک، آیین‌ها، اعیاد دینی و مذهبی تاکیدی زیادی بر “بندگی” می‌شود.
وقتی گفته می‌شود عید بندگی؛ یعنی عید مؤمنان، سرور پارسایان پاک‌باز و شادی عاشقان خدا.

بنابراین بندگی؛ به‌معنای فنای فی‌الله، ایستادن در اوج قله ایمان و ذوب در اعتقادات‌ و باورهای الهی است.

یک بنده خالص الله، غیر از خدا چیزی نمی‌بیند، هرچه است جلوه‌های خدا است.

او این جهان را جهان ماده و دنیای محدویت‌ها می‌بیند و همواره شیدای آن است که از این دنیا پر بکشد و به‌ بهشت به دیدار معبود یک‌تا و بی‌همتا بشتابد.

از آنجای که انسان موجود اجتماعی است و زندگی به تنهایی برای انسان ممکن نیست، در کنار بندگی، انسانیت نیز لازم است و نباید هرگز کم رنگ گردد که پیامدهای فاجعه‌بار دارد.

انسانیت باید پل ارتباطی میان انسان‌ها باشد و بندگی پل ارتباطی هر فرد با خدایش.

اگر در روابط انسانی، انسانیت، اخلاق، نظم اجتماعی، مصالح مردم، حقوق همگانی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز معیار نباشد، بنده مخلص خدا، برمبنای آن چه باور دارد، برای خشنودی خدای خود و رسیدن به‌بهشت، حقوق دیگران را نقض می‌کند، ستم می‌کند، شکنجه می‌کند، آدم می‌کشد، انتحار می‌کند؛ صرفا به این دلیل که باوری که او دارد دیگران ندارند، بندگی‌‌ای که او بجای می‌آورد، دیگران به‌جای نمی‌آورند، این‌جاست که افراط‌گرایی شکل می‌گیرد و جنایت علیه انسان، در لباس مقدس ظاهر می‌گردد.

بنابراین می‌توان گفت بندگی ما برای خودما و اعتقادات ما برای خود ما؛ اما باید از خود بپرسیم که در بازار انسانیت و اجتماع چه برای عرضه داریم.

آیا سزاوار است که برای بندگی و باورهای خود دیگران را به‌بند بکشیم، بستر خشونت را بگسترانیم و برای رسیدت به‌بهشت از خون مردم هزینه کنیم و سپس با افتخار بگوییم ما مسلمانیم و بندگی می‌کنیم.

حقیقت این است که در کنار بندگی، اگر اخلاق، حق‌الناس، انسانیت و بهره‌گیری از محصولات عقل نباشد، بندگی نوعی از درندگی مقدس است.

دکتر سید جواد سجادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟