حضرت زینب و مدیریت بحران پساجنگ

  • انتشار: ۸ دلو ۱۴۰۲
  • سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 170333

دختر بزرگ علی نه تنها نمونه بارزی از حضور زن در اجتماع، که الگوی موفقی از مدیریت بحران پساجنگ توسط یک¬زن نیز هست. با وجود اینکه نه او را به گریه ما نیازی¬ست و نه اشک و آه، گرهی از هزاران مشکل فروافتاده¬ی ما بویژه در حوزه زنان باز میکند؛ ما بیشتر برای مصائب آل علی ع اشک ریخته و به دنبال کسب ثواب بوده ایم نه الگوسازی و الگوگیری تا تنظیم کننده رفتار ما در بحران¬ها باشد. ا

اگر از این زاویه به زندگی زینب کبری نگریسته شود او به حق یکی از قهرمانان بی بدیل در زمینه مدیریت بحران پساجنگ عمل کرده است.

عصر عاشورا، سپاه دشمن با انگیزه غارت و غنیمت به خیمه¬ها حمله کردند. می¬رفت که همه چیز پایان بگیرد و فاجعه دیگری خلق شود. این بانوی قهرمان در یک اقدام موثر از آنها خواست تا اندکی در حمله درنگ کنند. وسایل، امکانات و زیورآلات زنان را جمع و به دشمنان تحویل داد. این مدیریت مانع تعرض آن سپاه شوم به زنان و کودکان شد.

چنانکه در اقدام مشابه هنگام آتش گرفتن خیمه ها علاوه بر نجات جان امام سجاد از زنان و کودکان خواستند که به اطراف و دامن صحرا فرار کنند. اگر این دستور را از امام سجاد نگرفته بود و اگر همه در میان چادرها مانده بودند، یقینا به عمق و وسعت فاجعه افزوده میشد. این اقدام پساجنگ موجب حفظ نیروهای باقی مانده شد. او شب هنگام همه را از دامن صحرا جمع و از عمرسعد می¬خواهد که محوطه را خلوت و معبری برای آنان باز کند تا همه زنان و کودکان شهداء به چادرها بر گردند. برخی نوشته اند همان شب دید، دوتا از بچه های حسین کنار بوته¬ی جان سپرده اند.

بدون تردید یکی از چالش¬ها فراروی خانواده پیامبر در کربلا مسئله حجاب بود. دختر علی به زیبایی تمام این موضوع را مدیریت کرد؛ او روز یازدهم از افراد دشمن خواست که از آنان فاصله بگیرند و او خود، همه را بر وسایل آن موقع سوار کرد. یا در کوفه از خطاب به شمر: انّی الیک حاجه…(این نکته بسیار در خور توجه است) از او میخواهد میان اسراء و سرهای بریده فاصله بیندازند تا افراد کمتر به آنان توجه کنند و خانواده شهداء از نظر روانی کمتر تحقیر شوند.

زینب با اقدامات، سخنرانیها و استفاده از موقعیت ها وضعیت را چنان مدیریت کرد که ماجراجویی یزید در قصه کربلا در فرجام کاملا به ضرر بنی امیه تمام شد. کاراکتر زینب در شجاعت و بیان، علی را در یادها تداعی می کرد. سخنرانی او در کوفه نفسها را در سینه حبس و پاسخ او به ابن زیاد اعجاب او را بر انگیخت و گفت: مثل علی مسجع سخن می گویی. پدرت شاعر بود و به سجع سخن میراند.

قضیه در شام بسیار متفاوت¬تر بود. زینب با استفاده از امکانات دم و دستگاه بنی امیه اوضاع را کاملا به نفع اهلبیت پیامبر تغییر داد. سخنرانیش در کاخ اموی همانجا که یزید بر تخت بود و سرحسین بر تشت، موجب اعتراض حاضران، همسر و دختر یزید شد. زینب هم کوفه را بر امویان تنگ کرد هم شام را. او با یک کام¬بک بازی سراسرباخته آل علی را با پیروزی به پایان برد.

به نظر میرسد با توجه به قواعد برساخته فقهی و زن بودن این اسوه بی بدیل، زوایای زندگی او کمتر مورد توجه، الگو سازی و استناد واقع شده است.

گویا فقهاء فعالیت، حضور و سخنرانی هایی این بانوی بزرگ در اجتماع را یک استثناء پنداشته اند نه قاعده. این پندار به وجود آمده است که در فهم قرآن و احادیث نبوی فقیهان بر آل علی ع مخصوصا حضرت زینب تفوق یافته اند.

سید رضا سجادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟