
پنج اصلِ نشست رم و پنج پرسش از طالبان
دولت افغانستان از نشست رم و این پنج اصل استقبال نمود. طالبان اما موقفِ خود را در این زمینه روشن نساخته و با سخنان دیپلماتیک سعی در انحراف افکار عمومی دارد.
دولت افغانستان از نشست رم و این پنج اصل استقبال نمود. طالبان اما موقفِ خود را در این زمینه روشن نساخته و با سخنان دیپلماتیک سعی در انحراف افکار عمومی دارد.
اینکه به قوت فکر کنیم زنان به گروهکی چون طالبان نمی پیوندند و یا تمام زنان با حضور طالبان موافق نیستند،نگاه چندان درست و کاملی نیست، چراکه تمام زنان افغانستان همین چند بانویی که در سنگرهای مجازی مبارزه میکنند و یا زنانی که صاحب چوکی و قدرت شده اند و یکدهه تنها در پایتخت و ولایات بزرگ به کمک پروژه ها پلان های خود را عملیاتی کرده بودند؛ نیستند.
دشواریهای گذار به حکومت گذار جدی است؛ زیرا هرگونه طرحِ حکومت گذار و انتقالی برای طالبان، لزوماً باید از مفهومِ انتخابات تُهی گشته و حاویِ پیشنهادِ قدرتِ بالای ٪۵۰ برای طالبان باشد.
جنبش روشنایی در تاریخ معاصر کشور، یکی از مهمترین و بزرگترین جنبشهای اجتماعی-سیاسی بود که برای دست یابی به حقوق شهروندی و رفع تبعیض برپا گردید.
به نظر میرسد با تمام خسارتهای که از سوی دشمنان خارجی و دلسوزان جاهل و بیدرک داخلی، به بار آمده است، اما باز هم اندک امیدی باقی مانده است که بتوان از این بحران فراگیر و غمانگیز با موفقیت عبور کرد و این امید، در پرتو حمایت از دولت مرکزی است.
بیم آن میرود که حکومتِ انتقالی خود به بحرانی عمیقتر و گستردهتر دامن بزند. در سازوکار و نحوهی تشکیل حکومت انتقالی چند فرض قابل تصور است.
خروج بر بنیاد توافقنامهی دوحه دارای پیامدهای بزرگی است که افغانستان معاصر و بخشی از منطقه قربانی آن است.
طالبان هرگز ارادهای برای مذاکره و صلح ندارند. طالبان تنها زبان قدرت را میفهمند. پس باید متحدانه با زبان قدرت با طالبان سخن گفت و به قلعوقمع آنها پرداخت، تا به این نتیجه برسند که هیچ راه نجاتی، جز مذاکره و صلح وجود ندارند.
در چنین شرایطی، بر اشرف غنی است که صادقانه در کنار مردم قرار گرفته و از بودن (خود و ملت) در برابر نبودن، دفاع کند. دست از مماشات بردارد. نیروهای امنیتی را درست رهبری و طالبان را سرکوب کند. ما و مردم هم از او در این راستا، حمایت می کنیم.
بازخوانى جنبش روشنایى، باور به شعارهاى این روزهاى آقاى غنى را سست مى کند. برغم تعهد قوی مردم به نظام، فاجعه دوم اسد این وسوسه را بر مى انگیزاند که سیاست حذف توسط طالب و غنى، مخرج مشترک دارد و شاید این دو گروه، حاصل مساوى یک طرفین وسطین هستند.