تغییر والیها، هرقدر هم مهم باشد به نظر نمیرسد، تغییری در وضعیت کلّی میدانهای نبرد ایجاد نمیکند؛ چرا که والیها، در سلسله مراتب تصمیمگیری مهرههای درجه چندوم به حساب میآیند و نقش چندانی در تعیین سرنوشت جنگ ندارند.
شیعیان هرچند از سلاح، امکانات جنگی و حمایتهای خارجی محروم هستند؛ امّا در برابر لشکرکشی طالبان انگیزههای قوی مذهبی، قومی و ملّی دارند و طالبان نمیتوانند با زور مناطق شیعهنشین را تسخیر کنند.
آنچه در تعیین والیان مهم است درایت، کاردانی و شایستگی است. بنابراین، در این شرایط حساس، در مورد تعیین و تقرر والی و والیان جدید نباید دچار تفرقه شد و آب به آسیاب دشمن ریخت و باید به صورت متحد و منسجم در برابر دشمن تمامیتخواه ایستاد.
اشغال ایالات متحده امریکا ممکن است به پایان برسد اما کوچکترین مرحمی بر زخم های بی نهایت مردم افغانستان وجود ندارد. امریکا در یک وضعیت بدتر از زمان ورود به افغانستان دارد این کشور را ترک می کند.
در بخش داخلى سیاست، اصلاح این امور به ویژگى هاى رفتارى آقاى غنى بر مى گردد. او به سختى بالاى دیگران اعتماد مى کند، باور هاى سنگى و ایدئولوژیک تبارى دارد، خودش را جامع معلوم و منقول مى داند و به نظریات متخصصان امور بها نمى دهد و به شدت اقتدارگرا و خودشیفته است. او صرفا دنبال تایید شدن است و نقد را بر نمى تابد. با این ویژگى ها وى نمى تواند رهبر دوران بحران باشد.
لشکریان جهل و تباهی طالبان توان پیروزی در جنگ رویاروی را ندارند. هم فتوحات سالها پیششان و هم پیشرَویهای این روزهایشان حاصل حُقههایی معاملاتی و استخباراتی بوده که به کمک حامیان خارجی و داخلیشان انجام شده است
زبان فارسی افزون بر این که زبان رسمی کشور است، از نظر اهمیت زبانی، شمار گویندگان، زبان میان قومی و از حیث متن و آثار تولید شده، همچنین از این زاویه که پس از زبان عربی قرن ها زبان دوم مسلمانان بوده، زبانی نیست که این گونه ناشیانه در حق آن جفا می شود.
مردم می دانند این گروه تمامیتخواه اگر دوباره بر افغانستان مسلط گردد، قطعا برای ساکت کردن دیگران رفتار گذشته بکار می برند و به قول و قرارهای فعلی خود پشت میکنند.