نیمه پنهان سفرهای منطقهای عبدالله عبدالله
- انتشار: ۳۰ میزان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 95947
دکتر عبدالله عبدالله رئیس شورای مصالحه ملّی به تازگی از چند کشور همسایه افغانستان دیدار کرد. عبدالله به هندوستان، پاکستان و جمهوری اسلامی ایران سفر و با مقامات این کشورها پیرامون مذاکرات صلح جاری در قطر و تحوّلات سیاسی و نظامی کشور گفتوگو و تبادل نظر کرده است. برخی مقامات نزدیک به عبدالله گفته اند که او به زودی از روسیه، تاجیکستان و ازبکستان نیز دیدن خواهد کرد. سفرهای عبدالله به کشورهای همسایه و دخیل در جنگ و صلح افغانستان به ظاهر یک امر معمول سیاسی و دیپلماتیک به نظر میرسد؛ امّا اگر شرایط زمانی خاص حاکم بر افغانستان و موضع کشورهایی که عبدالله از آنها دیدار کرده را در نظر بگیریم، این سفرها معانی و اهدافی فراتر از حد سفرهای سیاسی معمولی پیدا میکند و مربوط به بحرانهای احتمالی آینده افغانستان میشود.
تمامتخواهی طالبان
دوره گردیهای عبدالله در حالی صورت میگیرد که در روزهای اخیر طالبان با حملات پیاپی خود در ولایات مختلف، فشار نظامی و سیاسی بر حکومت غنی و عبدالله را به طور بیسابقهای افزایش داده است. تهاجم گسترده به لشکرگاه، انفجار ویرانگر و پر تلفات در غور، عملیات در بغلان، بدخشان و … نشانه آن است که هدف طالبان از این حملات فراتر از تأثیرگذاری بر مذاکرات صلح قطر و گرفتن امتیاز بیشتر است؛ بلکه هدف این گروه تسخیر کشور از راه نظامی است. طالبان با مذاکرات صلح، حکومت افغانستان را سرگرم و خسته میسازد و زمان را به نفع خود مدیریت میکند تا فرصت مناسب فرا برسد.
طالبان پس از امضای توافقنامه با ایالات متحده امریکا به غرور و اعتمادبه نفس دست یافته است؛ زیرا از نظر سیاسی در سطح جهان مشروعیت کسب کرده و از نظر نظامی با خروج نیروهای خارجی وضعیت بهتری یافته است. به نظر میرسد طالبان پس از امضای این توافقنامه و قرار خروج نیروهای خارجی اکنون به کمتر از برقراری امارت اسلامی طالبانی راضی نمیشود.
به زبان سادهتر طالبان فکر میکنند حکومت افغانستان را تا زمان خروج نیروهای خارجی با مذاکرات قطر مشغول میسازد. لحظه موعود که رسید با سرازیر کردن نیروهای پاکستانی حکومت را سقوط میدهد و بیرق امارت را بر فراز قصر ریاست جمهوری فراز میکند.
موضوع دیگری که برای هردو طرف مذاکرات قطر اهمیت بسیار دارد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکاست. برای حکومت و طالبان مهم است که چه کسی کاخ سفید را تصاحب میکند و چه موضعی درباره مسایل افغانستان میگیرد. اگر دونالد ترامپ باردیگر در کاخ سفید مستقر شود، بدون تردید بخش عمده نیروهای نظامی خود را از افغانستان فرامیخواند. از طرفی وابستگی طالبان به امریکا روزافزون خواهد شد و در نهایت مسیر سازش طالبان با ترامپ گسترش خواهد یافت و حتّی احتمال داده میشود که ترامپ از طالبان برای رسیدن به قدرت حمایت هم بکند.
سیاستهای ترامپ برای حکومت افغانستان زیانبار بوده و حکومت میداند که ترامپ در سالهای اخیر رو به طالبان و پشت به حکومت کرده است.
به هرصورت محاسبه طالبان این است که ترامپ یا بایدن هرکدام که دروازه کاخ سفید را بگشاید، نیروهای نظامی خود را از افغانستان فرامیخواند و طالبان در ریاست جمهوری بایدن نیز میتواند نقشه خود را در رسیدن به قدرت کامل عملی کند.
… و باز جبهه مقاومت؟
این یکطرف قضیه است، از طرف دیگر مردم افغانستان تحت هیچ شرایطی، امارت تحمیلی طالبان را نمیپذیرند و هنوز تنشان از درّه پنج سال حکومت سیاه طالبان زخمی است.
مردم افغانستان در سالهای اخیر آزادی بیان، آزادی رسانهها و تعیین سرنوشت خود را تجربه کردهاند. آنها به پای صندوق رأی رفته و در انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان پارلمان سهم گرفتهاند. اکنون یک نسل از جوانان باسواد ظهور کرده که هم با سیاست آشنایند و هم با مسایل دینی. فریب شعارهای پوچ، هرچند به ظاهر مقدس را نمیخورند و حکومت استبدادی را به هر نامی که باشد نمیپذیرند.
با توجّه به آنچه گفته شد، حکومت افغانستان از حمایتهای ایالات متحده امریکا و شرکای غربی خود مأیوس شده است و در جستوجوی حامیان منطقهای در برابر تهاجم نظامی طالبان و حامیانش است. روسیه، هندوستان و ایران از قدرت گرفتن طالبان متضرر خواهند شد؛ زیرا طالبان به طور سنّتی وابسته سیاسی و نظامی پاکستان و گرویده دیدگاههای افراطی عربستان است. لذا از جمهوریت در برابر امارت حمایت میکنند.
نکته مهمتر این است که عبدالله عبدالله شخصیت برجسته جبهه مقاومت بر ضد طالبان است که مرکز آن در پنجشیر بود و عبدالله دستیار قهرمان ملّی احمدشاه مسعود. در حالیکه طالبان ۹۸ درصد افغانستان را کنترل میکردند و نیروهای پاکستانی نیز به همراه طالبان میجنگیدند، جبهه مقاومت توانست تهاجم گسترده طالبان و پاکستان را شکست بدهد. دو نقطه کوچک پنجشیر و بلخاب بدون حمایت کشورهای بیرونی چگونه توانستند در برابر دهها گروه تروریستی ایستادگی کنند؟ واقعیت آن است که روسیه، ایران، هند و تاجیکستان پشت سر جبهه مقاومت ایستاده بودند.
ممکن است دکتر عبدالله باردیگر طالبان را در کابل و خود را در پنجشیر ببیند و مجبور شود خود او اینبار نقش احمدشاه مسعود را بازی کند. در این صورت نیاز به حمایت کشورهای دوست دارد. روسیه، ایران و هندوستان و کشورهای آسیای مرکزی نگران سیاستهای افراطی طالبان هستند و چون گذشته ممکن است جبهه مقاومت ضد طالبان را حمایت کنند. این همان نیمه پنهان سفر عبدالله به هند و ایران است.
نکته در خور توجّه اینکه مقامات کشورهای هند و ایران در دیدارهای خود با عبدالله ضمن حمایت از مذاکرات صلح به رهبری افغانها، به حفظ جمهوریت و دستاوردهای اخیر افغانستان تأکید کردهاند. این موضع، در عرف دیپلماتیک معنای دقیق و صریح دارد و پیامی است به طالبان که اگر تاریخ را تکرار کنند، آنها نیز در انجام نقش تاریخی خود کوتاهی نخواهند کرد و مقاومت ضد طالبان را تنها نخواهند گذاشت.
همزمان با سفرهای عبدالله، گلبدین حکمتیار نیز راهی پاکستان شده است. او چندی پیش ائتلاف با طالبان را پیشنهاد کرده بود؛ امّا طالبان با سکوت، پیشنهاد او را رد کرد. حدس و گمان این است که پاکستان برای تقویت جبهه طالبان، بین حکمتیار و طالبان میانجیگری میکند. حکمتیار در چهل سال گذشته نزدیکترین رهبر جهادی به پاکستان بوده است. او سیاستمداری است قدرتطلب که قدرت را بو میکند و بدون ملاحظه میشتابد. او با حکومت کنونی به امید رسیدن به موقعیت سیاسی و اقتصادی مذاکره و صلح کرد. حالا که احساس میکند طالبان به قدرت نزدیک میشود، تلاش میکند با نزدیک شدن به این گروه در امارت اسلامی جایی بیابد.
پرسش مهم این است که حوادث افغانستان به کدام سمت میرود؛ آیا تاریخ در افغانستان همیشه در جامیزند و تکرار میشود؟ آیا طالبان نقش گروههای جهادی را پس از خروج نیروهای شوروی بازی خواهد کرد و از اشرف غنی، نجیب الله دیگری خواهد ساخت؟ آیا حوادث دهه هفتاد و دوره مقاومت تکرار خواهد شد؛ پنجشیر و بلخاب آمادگی مقاومت در برابر استبداد طالبانی را دارد، و …؟
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)