شرایط تازه طالبان برای شرکت در نشست استانبول در مورد افغانستان خجالت برگزار کنندگان آن را در پی داشته است چون آنها انتظار داشتند طی گفت و گوهای جامع و کامل روی موضوعات کلیدی و احتمالا آینده کشور جنگ زده افغانستان و آتش بس بحث نمایند.
در نهایت این سوال بی پاسخ وجود دارد که در صورت نقض این توافقنامه از سوی طالبان، پس از خروج احتمالی نیروهای آمریکایی از افغانستان، آیا ایالات متحده برای خود حق تعرض به تمامیت ارضی افغانستان را قائل است؟ و اگر نه ضمانت اجرای آن چه خواهد بود.
به نظر میرسد مناسبترین عنوان برای نظام سیاسی کنونی افغانستان، سیستم «کلپتوکراسی» باشد. کلپتوکراسی به نوعی از نظام حکومتی دلالت دارد که بر پایهای غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده باشد.
نگذارید که اشرف غنی به سرنوشت نجیب الله گرفتار شود. این امکان وجود دارد و خود اشرف غنی به آن اشاره نموده و حتا مرگ خود را پیشبینی نموده. زمانی که از سرنوشت نجیب الله حرف میزنیم چه چیزی را بخاطر میآوریم ؟
با اینکه معتقدم خروج نظامی امریکا از افغانستان گزینه ای با کمترین درصد بدی ست اما دولت بایدن هنوز به چندین سوال مهم در این مورد پاسخ نداده است. این در حالی ست که این سوالات خیلی زودتر از این ها باید پاسخ داده می شد.
اکنون اما، نه ملت افغانستان و نه مللی که که صادقانه در کنار دولت و ملت افغانستان ایستاده، فریب نمایشهای شیطانی طالبان را نخورده و میدانند که این گروه به شدت وابسته به همان امریکا و پاکستان است و در آینده نیز نقش عامل این دو کشور را در افغانستان بازی خواهد کرد.
جو بایدن رئیسجمهور امریکا در ۱۴ آپریل از تصمیمش برای خارج کردن «بیقید و شرط» و حتمی همه سربازان امریکا از افغانستان گفت و اعلام کرد «وقتش رسیده که طولانیترین جنگ امریکا پایان یابد و نیروهای امریکایی از افغانستان به خانه برگردند.»
همه چیز نباید تغییر کند و نمى شود تغییر کند. البته نه به این معنى که از قِبَلِ محافظه کارى و به نام محافظه کارى، افرادی تملق و چاپلوسى کنند و با اخلاق محافظه کارى مفرط، زندگى شان را تامین کنند و در خدمت قدرت و حکومت و توجیه عمل حلقه فساد و خیانت بمانند.
پاکستان اگرچه به تمویل و تجهیز و حمایت از طالبان در افغانستان و پیش برد جنگ نیابتی متهم است، اما این نکته را هم خوب درک کرده است که افغانستان بی ثبات و ناآرام بدون شک سبب نفوذ جنگ و ناآرامی به پاکستان خواهد شد.
با مطالعه تمام جوانب قضیه جنگ یازده روزه و ارزیابی دستاوردها و پیامدهای دوجانبه، می توان ادعا کرد که جنگ اخیر، بیش از آنکه به نبردهای قبلی حماس و اسرائیل شبیه باشد، به جنگ ۳۳ روزە حزب الله و اسرائیل شباهت دارد که در آن اسرائیل بیشتر در مظان ناکامی و شکست قرار گرفت.