سرویس دیدگاه

بهانه جدید طالبان

طالبان هرگز اراده‌ای برای مذاکره و صلح ندارند. طالبان تنها زبان قدرت را می‌فهمند. پس باید متحدانه با زبان قدرت با طالبان سخن گفت و به قلع‌وقمع آن‌ها پرداخت، تا به این‌ نتیجه برسند که هیچ راه نجاتی، جز مذاکره و صلح وجود ندارند.

اشرف غنی

بودن یا نبودن، مسئله این است

در چنین شرایطی، بر اشرف غنی است که صادقانه در کنار مردم قرار گرفته و از بودن (خود و ملت) در برابر نبودن، دفاع کند. دست از مماشات بردارد. نیروهای امنیتی را درست رهبری و طالبان را سرکوب کند. ما و مردم هم از او در این راستا، حمایت می کنیم.

سیاست حذف توسط طالب و غنى، مخرج مشترک دارد

بازخوانى جنبش روشنایى، باور به شعارهاى این روزهاى آقاى غنى را سست مى کند. برغم تعهد قوی مردم به نظام، فاجعه دوم اسد این وسوسه را بر مى انگیزاند که سیاست حذف توسط طالب و غنى، مخرج مشترک دارد و شاید این دو گروه، حاصل مساوى یک طرفین وسطین هستند.

آیا طالبان به دنبال قدرت مطلق نیستند؟

با توجه به چنین سوء پیشینه‌ای در پرونده‌ی طالبان و اینکه اصل در استراتژی طالبان گفتگوهای درون‌گروهی آنهاست نه زبان نمادین و سخنان دیپلماتیک آنها، به سادگی نمی‌توان ادعاهایی مانند اینکه طالبان به دنبال قدرت مطلق نیستند، و یا ادعای مشارکتی بودن قدرت از سوی طالبان را پذیرفت.

طالبان

طالبان شایعات

در روزهای که مقاومت حرف اول است، پخش شایعات از کشتار و رفتار زشت و غیر انسانی حریف با مردم، مثل شمشیر دو لبه عمل میکند. از یک طرف چهره دشمن را کریه و سیاه نشان داده و باعث ترس و مقاومت مردمی می‌شود. از جانب دیگر با ایجاد ترس بیشتر و هیولا ساختن از دشمن انگیزه مقاومت و پیروزی را سست می‌سازد.

افغانستان

و اکنون پس از مذاکرات دوحه

راه نجات جمهوریت و نجات افغانستان از استبداد و افراطیت این است که حکومت دست از بازی‌های سیاسی بردارد و صادقانه در پهلوی مردم ایستاد شود. هزینه‌های مذاکرات بی‌حاصل را برای سربازان امنیتی و خیزش‌های مردمی خرج کند و مرد و مردانه در این میدان مرگ و زندگی در کنار مردم باشد. صلح و امنیت با قدرت به دست می‌آید و نه با ضعف.