چین در روی کار آوردن یک دولت دوست در کابل ناکام بوده است/ تعاملات دیپلماتیک چین با افغانستان در سال های اخیر افزایش یافته است

  • انتشار: ۶ ثور ۱۴۰۰
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 111445
چین افغانستان

جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا سرانجام تاریخ خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را مشخص نمود. بایدن در چهاردهم اپریل اعلام کرد. روند خروج نیروهای امریکایی از افغانستان تا یازده سپتامبر سال جاری میلادی تکمیل می شود. برگزاری کنفرانس چند ملیتی و چند جناحی استانبول به رهبری سازمان ملل و با میزبانی و همکاری ترکیه و قطر در اواخر ماه آینده میلادی بسیاری از کشورها از جمله چین را شگفت زده کرده است.

چین همسایه افغانستان است و نگرانی های شدیدی در مورد جنجال های مرتبط با اردوگاه های توقیف در سین کیانگ و افزایش خشونت سیاسی در منطقه دارد. پکن در خط مقدم هرگونه تلاش برای مهار پیامدهای منفی ناشی از خروج نیروهای امریکا از افغانستان قرار گرفته است. پروژه چند میلیارد دالری چین با پاکستان به نام «کریدور اقتصادی چین-پاکستان» نیز ممکن است به دلیل خروج نیروهای امریکایی از افغانستان به خطر بیفتد. اولین نشانه های این خطر در حمله تروریستی به هتلی در کویته در بیست و یک اپریل خود را نشان داد.

چین که از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد یکی از منتقدان حضور نیروهای نظامی ایالات متحده امریکا در افغانستان بود اکنون با درنظرداشت نگرانی های خود خواستار خروج مسئولانه نیروهای امریکایی از افغانستان شده است تا روند انتقال به آرامی صورت گیرد.
چین و افغانستان در ولایت بدخشان و در ولایت سین کیانگ چین هفتاد و شش کیلومتر مرز مشترک دارند. این منطقه در قرن نوزدهم میلادی بخشی از بازی بزرگ «روسیه-بریتانیا-چینگ» به حساب می آمد. چین بر اساس منافع ملی خود از جمله ثبات و امنیت در ولایت سین کیانگ که همواره تحت تاثیر خشونت و قاچاق مواد مخدر قرار داشته در سال ۱۹۶۳ یک قرارداد مرزی با افغانستان امضاء نمود اما این قرارداد هیچگاه به نگرانی های پکن در مورد تحرکات و نفوذ های مرزی پایان نداد.

«اهمیت افغانستان برای ثبات و امنیت ولایات غربی چین و دروازه ورود به غرب و آسیای مرکزی» سبب شد چین در دهه ۱۹۹۰ میلادی برای برقراری روابط گرم با کابل چندین اقدام را روی دست گیرد. در دهه ۱۹۹۰ میلادی، چین «کمپاین توسعه ولایات غربی» را با هدف توسعه زیر ساخت ها و سلطه استراتژیک را آغاز نمود.

این پروژه در ادامه به پروژه « کمربند و جاده» تغییر نام داده شد. در سال های اخیر نیز شاهد توسعه و گسترش روابط دیپلماتیک چین با افغانستان بوده ایم. در جون سال ۲۰۱۲، افغانستان و چین توافق همکاری های استراتژیک را امضاء نمودند.
محمد اشرف غنی که در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی توانست قدرت را در دست بگیرد در اولین سفر رسمی خود در مقام رئیس جمهور به چین سفر کرد و همگان را متعجب ساخت. دو کشور افغانستان و چین در ماه می سال ۲۰۱۶ میلادی توافق نامه «یک کمربند و یک جاده» را امضاء کردند و در اپریل سال ۲۰۱۹ میلادی، توافق نامه همکاری ها در بخش انرژی (بی آر آی) نیز از سوی دو کشور امضاء شد.

چین در اقدامی دیگر همکاری های امنیتی خود در منطقه را آغاز کرد. در زمان تجاوز ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان، در حدود سیصد تن از مربیان اطلاعات نظامی چینی در مناطق کشگر و هوتان نیروهای مجاهدین افغان که علیه شوروی می جنگیدند را آموزش می داد.

چین در ادامه و در زمان تسلط طالبان بر بیشتر مناطق افغانستان و تاسیس امارت اسلامی از سوی این گروه توافقی را با طالبان امضاء کرد که می گفت چین حکومت طالبان را به شرطی که این گروه از اویغورها در ولایت سین کیانگ حمایت نکند را به رسمیت می شناسد. بعد از حملات تروریستی یازده سپتامبر و ورود امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، چین با رعایت منشور سازمان ملل موضعی اعلام خاص خود را اعلام کرد.

چین در سال ۲۰۰۶ میلادی توافق گسترش همکاری های امنیتی و اقتصادی را امضا نمود. چین اما پس از کشته شدن چندین تبعه چینی در حملات مرگبار در نقاط مختلف افغانستان، چین از طریق تماس های شخصی اش در منطقه فاتا به شبکه حکمتیار نزدیک شد، سازمان استخبارات پاکستان(آی ای آی) در آن سال ها از حکمتیار حمایت می کرد.چین هم اکنون دو سیاست را در قبال افغانستان به پیش می برد: یکی، توافق با طالبان برای ثبات و امنیت در ولایت سین کیانگ و دیگر حمایت از شکل گیری هرگونه دولت انتقالی مورد حمایت چین در کابل.

چین همچنین با تاسیس یک پایگاه نظامی در بدخشان، مرز تاجیکستان، مداخلات مکرر در افغانستان تلاش می کند امور را به دست خود گیرد.چین از طریق تلاش های سه جانبه، چهارجانبه و چندجانبه خود تلاش می کند در بین بازیگران منطقه مانور دهد حتی اگر به قیمت کنار زدن برخی از بازیگران شود. این نیت چین در مذاکرات این کشور با پاکستان، تاجیکستان، نپال، ایران و ترکیه حس شده است.

اقدام «کواد هیمالیا» که به تازگی از سوی چین اتخاذ شده تلاش می کند با کواد دیگر مبارزه کند.
کمک های مالی چین در بازسازی افغانستان کمترین مقدار ممکن بوده است( در حدود ۱۵۶ میلیون دالر) که در مقایسه با ۳ میلیارد دالر هند مقدار اندکی ست. این مسأله به نوبه خود نشان می دهد که چین بیشتر به دنبال نفوذ سیاسی و امنیتی در کابل می باشد.
تعهدات چین در پروژه یک کمربند یک جاده، تجارت دو جانبه و سرمایه گذاری در افغانستان نیز اندک بوده است.

به طور کلی می توان گفت دیدگاه چین در قبال بازسازی افغانستان ناقص و خود محور بوده است. این نوع نگاه چین به افغانستان و تحولات این کشور از بعد ماهیتی برخلاف پیامدهای جدی برای امنیت منطقه و رفاه محلی بوده است.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟