ذهن قبیلهای
- انتشار: ۲۸ جدی ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 35740
وقتی میبینیم که خیلیها در کوچه و خیابان یا در محافل رسمی پاچههای تنبان را بالا میزنند و جوراب نمیپوشند؛ و حتا آن بدویت را سنت اسلامی میدانند، وقتی مشاهده میکنیم که در سالنهای انتظار و در ترمینالها هیچکس مطالعه نمیکند و کتاب در دست ندارد.
وقتی دیده میشوند که برخی سوار هواپیما شده و بهسفر میروند؛ اما لباس پر از چرک بر تن دارند و قبل از سفر زحمت یک حمام را نیز نکشیدهاند و اگر کفش خود را درآورند بوی تعفن و مشمئز کننده، همهجا را فرا میگیرد؛ وقتی برخی خودرو تویوتا لنکروزیر سوار میشوند؛ اما قوطی نوشیدنی و پوست میوه مصرف شده خود را در جا، داخل جاده پرت میکنند، آنگاه این ناامیدی برای آدم پدید میآید که برای چنین مردمی، سخن گفتن از دموکراسی، حقوق بشر، حقوق شهروندی، کرامت انسانی، برابری، نفی خشونت و نقش بهداشت چه سود؟!
الزاما، مفاهم مدرن در بستر فرهنگ پیشرفته و مدنی قابلیت بارور شدن دارد. در شورهزار، کاشت هرنوع بذری، هرقدر هم اصلاح شده باشد، عقیم میماند و محصول نمیدهد. ذهن و فکر قبیلهای حکم شورهزار را دارد. با این همه نباید ناامید شد و مجدانه برای مدنیت و فرهنگسازی مدنی تلاش کرد.
داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)