در سمت درست تاریخ بایستیم

آرامش چند روزه در بدخشان، آتش زیر خاکستر بود.

طالبان، با اعزام صدها نیروی تازه نفس به بدخشان (از همان افرادی که بدخشانی ها می‌گفتند زبان شان را نمی فهمیم) عملا نشان دادند که آنچه از ستم و هتک حرمت ساکنان بومی منطقه گزارش می‌شود، هدفمند و با اطلاع هیات رهبری طالبان بوده است.

محاکمه‌ی عادلانه قاتلین دو غیر نظامی و خروج نیروهای متجاوز به حریم خصوصی خانواده ها از ساحه (و جایگزین شدن دیگر نیروهای امارت به جای آنها)، خواسته های نامعقول و غیر منطقی نبود که طالبان به آن تمکین نکردند و بلکه بر آتشی که زیر خاکستر بوده دمیدند.

طالبان به جای اجابت مطالبات منطقی بدخشانی ها، به قشون کشی جدید دست زدند.

آنها، از مدتها قبل، طرح تغییر بافت جمعیتی در بدخشان را با جدیت دنبال می‌کردند.

اجرای پروژه بزرگ قوش تپه هم که به اذعان کارشناسان، نفع چندانی برای ساکنان بومی منطقه ندارد، و آب را به جاهایی منتقل میکند که می‌تواند محل اسکان مناسبی برای غیر بومی های ناقل باشد عمدتا در راستای تغییر بافت جمعیتی تعقیب می‌شود.

امروز، خبر درگیری مجدد معترضین در بدخشان با نیروهای تازه نفس طالبان در رسانه‌ها منتشر شد.

به نظر می‌رسد که طالبان عزم خود را بر سرکوب جنبش اعتراضی بدخشان جزم کرده اند.

خوابی که طالبان برای بدخشان دیده اند، مسری است. اگر طالبان آنچه را که در سر دارند در بدخشان پیاده کنند، آن را به تمام افغانستان سرایت خواهند داد و اگر چند سال بعد، جماعتی از پشتون های غریبه در مناطقی از ورس و پنجاب و سنگ تخت و اشترلی دیدید که سکنای همیشگی پیدا کرده اند، خیلی متعجب نشوید.

اما مردم بدخشان تا این لحظه نشان داده اند که تن به طرح طالبان نداده اند.

هنوز آمار دقیقی از میزان تلفات درگیری امروز منتشر نشده، اما اگر کسی بخواهد در سمت درست تاریخ بایستد و در مقابل یک طرح استبدادی و استعماری موضع داشته باشد، باید در کنار مردم بدخشان بایستد.

اگر کسی توان ایستادن در کنار بدخشان ندارد، کمک به انتشار اخبار بدخشان، حداقل کاریست که می‌تواند انجام دهد.

جنایتی که طالبان در بدخشان انجام میدهند نباید در سانسور رسانه ها گیر کند.

سید احمد موسوی مبلغ