معرفی کتاب پدر خوانده/ کتابی که به فیلمی تکرار نشدنی در تاریخ سینما تبدیل شد
- انتشار: ۲۴ حمل ۱۳۹۹
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 83236
در این مقاله ازاطلس پلاس به معرفی کتاب پدر خوانده اثر ماریو پوزو می پردازیم، همراه ما باشید.
کتاب پدرخوانده (The Godfather)
«پدرخوانده» نام رمانیست از ماربوپوزو که در سال ۱۹۶۹ نگارش یافته است. ماجرای رمان بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق میافتد و داستان دربارهٔ خانوادهٔ مافیایی کورلئونه میباشد.
این کتاب هنوز هم یکی از پر فروش ترین کتاب های تاریخ امریکا بشمار می رود.
کتاب پدر خوانده با جمله ای از بالزاک که در ابتدای این کتاب قرار دارد شروع می شود: “در پس هر ثروتی جنایتیست “.
این کتاب حکایتی است عجیب از امیزش سنت و مدرنیته، پر از پیچ خم های ناشی از جنگ تجارت که تمام پیچ خم های کاری و تجاری خانواده کورلئونه را در ۷۵۰ صفحه داغ در ذهن خواننده مجسم می کند.
ماریو پوزو یکی از معروف ترین نویسندگان امریکا است که یک سیسیلی الاصل است و در بیشتر اثار خود جامعه و تاریخ امریکا را به نقد می کشد. (بعدتر راجع به نویسنده بیشتر خواهیم نوشت).
داستان کتاب پدر خوانده در نهایت به فیلمی تکرارنشدنی در تاریخ سینما به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا تبدیل شد که جایزه ی بهترین فیلم آکادمی اسکار را نیز به دست آورد.
این کتاب اثری است که الگوبرداری های زیادی از آن شده اما هیچ وقت همتایی برای آن یافت نشد.
توجه به یک نکته ضروری است که کتاب دیگری مشابه این کتاب از همین نویسنده وجود دارد بنام “آخرین پدر خوانده ” یا ” آخرین خان ” که منتشر شده و در حقیقت ادامه پدرخوانده ولی مستقل از ان میباشد.
آخرین پدر خوانده رمانیست که نویسنده نگاهی وسیع تر و واقع بینانه تر به نقد جامعه آمریکا و حضور مافیا در بیشتر مناصب و سِمَت ها دارد.
آخرین پدر خوانده داستان انسانهایی است که در دنیای مدرن به فصای سنتی و خانوادگی خویش وفادارند و به احترام، کار، سادگی و شرف ایمان دارند و بر پایه آن نظمی را بنا نهاده اند که هرکس از آن تخطی کند سزای خیانت خود را می بیند.
درباره نویسنده
ماریو جیانلویجی پوزو (Mario Gianluigi Puzo) نویسنده ایتالیایی آمریکائی و برنده دوباره جایزه اسکار در سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۴ میباشد.
شهرت ماریو پوزو به خاطر رمانهای مافیایی وی مخصوصا رمان پدر خوانده که مبنای ساخت فیلمی به همین اسم در سال ۱۹۷۲، به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا شد میباشد.
پوزو در یک خانواده مهاجر فقیر که از ناپل ایتالیا به آمریکا مهاجرت کرده بود متولد شد. نویسنده کتاب پدر خوانده پس از فارغ تحصیل شدن از سیتی کالج نیویورک در دوران جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی آمریکا پیوست ولی به علت مشکل بینایی اش اجازه حضور در جنگ به وی داده نشد و به عنوان افسر روابط عمومی در آلمان مشغول خدمت گردید.
پس از جنگ جهانی پوزو اولین کتابش به نام عرصه تاریک (The Dark Arena) را نوشت که در سال ۱۹۵۵ منتشر شد.
وی سرانجام به علت نارسایی قلبی و در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۹۹ در خانه شخصیش در نیویورک فوت کرد.
حبیب الله شهبازی در پیشگفتار کتاب (آخرین پدرخوانده) می نویسد: “ماریو پوزو نویسنده آمریکایی سیسیلی الاصل و خالق پدرخوانده در این اثر نیز چون دیگر آثار ماندگار خود، جامعه آمریکا را به نقد می کشد. او از همه چیز می گوید؛ از عشق و سیاست و اقتصاد گرفته تا طنز و جنایت و روان شناسی و سینما. پدرخوانده روایت زندگی انسانهای سنتی و عمیقا پرورش یافته در اخلاق و مناسبات عشیره ای است که می کوشند در جامعه مدرن آمریکایی نه تنها زنده بمانند بلکه رشد کنند و به ثروتهای کلان دست یابند. نظام قبیله ای برای سیسیلی های مهاجر کلید جادویی پیروزی بر جامعه مدرن است. جامعه ای که بر فرد گرایی مفرط استوار است و آنان را به قله های قدرت و ثروت در این جامعه رهنمون می کند.”
بخش هایی از کتاب پدر خوانده
…اموخته بود که جامعه بی ادبی های فراوانی میکند که باید تحمل کرد .اگاه بود که دراین دنیا زمانی می اید که متواضع ترین مردان ٬ اگر چشمانش را باز نگه دارد٬ میتواند انتقامش را از قدرتمند ترین مردان بگیرد و این به او ارامش میداد….ص ۲۰
مردی که برای بچه هاش پدر نباشه ٬ هیچ وقت یک مرد واقعی نیست…ص۴۵ کتاب پدر خوانده
دوستی در این دنیا همه چیزه….بیش از استعداد ارزش داره..بیش از دولت ارزش داره٬ تقریبا به بزرگی خانواده و عشیره است.این را هیچوقت فراموش نکن اگر از دوستی دیواری محافظ ساخته بودی ٬ نیازی به کمک من نداشتی...پدر خوانده ص ۴۷
سالها مشاهده در سکوت به او قبولانده بود که از مردمان دیگر باهوشتر و شجاع تراست ٬گرچه هیچگاه فرصتی بر سر راهش قرار نگرفته بود تا از ان هوش و شجاعت استفاده کند ….ص۲۸۲ پدرخوانده
مردان بزرگ ٬ بزرگ به دنیا نمی ایند ٬ بلکه رشد میکنند….ص۲۹۶ کتاب پدر خوانده
در هنگام جنگ ٬ انسانهای هوشیار و اینده نگر میتوانند ثروتهای بسیار برهم زنند ٬ اما برای عملی شدن چنین چیزی ٬ وقتی در جهان جنگ است ٬ در دنیای درون باید صلح برقرار باشد….ص۳۱۰ پدر خوانده
هر مرد اجازه ی یکبار حماقت را در زندگیش دارد ٬ نه بیشتر….پدر خوانده ص۴۱۳
کلمه مافیا در اصل به معنای مکانی امن و پناهگاه بود ٬بعدها نام ساختاری مخفی شد که علیه حکامی که قرنها بر این سرزمین و مردمش ظلم کرده است بودند بپا خاست..سیسیل سرزمینی بود که شاید بیش از هرجای دیگر در تاریخ ٬ بی رحمانه مورد تجاوز واقع شده بود .دستگاه تفتیش عقاید کلیسا ٬ فقر غنی را باهم سوزانده بود ….البته حالا به مرور زمان مافیا خودشان به دستهای غیر قانونی ثروتمندان و حتی به پلیس تقویتی ساختار قانونی و سیاسی تبدیل شده بود.یک ساختاری سرمایه داری نابودگر دیگر ٬ ضد کمونیسم٬ ضد ازادی٬…..پدخوانده ص۴۳۳
خروسهای پیر نمیتونن به استقبال افتاب پا بشن….ص۴۶۸
میدونی چی با مزه است؟ ادم میتونه از دود کردن (سیگار) خودش را بکشه٬ از نوشیدن خودش را بکشه ٬ از کار کردن خودش را بکشه ٬ حتی از خوردن ..اینها همه قبوله . تنها حالتی که از نظر پزشکی ادم نمیتونه خودش را بکشه ٬ از شدت عشق بازیه . اون وقت تمام موانع را در اینجا میگذارند…..ص ۴۹۹ کتاب پدر خوانده
بگذار دوست همیشه خوبی هایت را دست کم بگیرد و دشمن همیشه اشتباههایت را بزرگ تراز انچه هست ببیند….ص ۵۳۷ پدرخوانده
انتقام ، غذایست که سرد بهتر مزه میده….پدرخوانده
شسته شده از گناه ٬ بنده ای نزدیکتر از قبل به خدا ٬ سرش را خم کرد و دستانش را جلوی محراب برهم گذاشت.ذهنش را از تمامی افکار خالی کرد٬ از نفسانیت٬ بچه هایش٬ تمامی خشم٬تمامی یاغی گری و تمامی سوالها .سپس با خواستنی عمیق و واقعی برای خوانده شدن و مقبول شدن برای همسرش ٬ پدرخوانده ٬ دعا کرد…..پدر خوانده صفحه اخر.