مناجات سوم خمس عشر؛ مناجات الخائفین + شرح، متن و ترجمه
- انتشار: ۱۹ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 76975
مناجات الخائفین که مناجات سوم خمس عشر می باشد به معنای مناجات خداترسان و از مجموعه مناجات های پانزده گانه امام سجاد علیه السلام است که مهم ترین موضوعات مطرح شده در این مناجات توجه به گناهان و بیم و ترس و خوف از عذاب الهی و همچنین اظهار پشیمانی از گناه و امید به رحمت الهی می باشد. همراه ما باشید در سرویس اطلس پلاس با نکاتی خواندنی در خصوص مناجات سوم خمس عشر.
معنا و محتوای مناجات سوم خمس عشر
مناجات سوم خمس عشر با نام مناجات الخائفین به معنی راز و نیاز ترسایان است مناجات افرادی که احساس ترس می کنند چرا که خائف در زبان عربی به کسی گفته می شد که از کسی یا چیزی ترسیده باشد و حالت هراس و بیم و ترس را در خود احساس نماید.
اما خائفان چه کسانی هستند؟ در پاسخ به این سوال با توجه به محتوا و متن این مناجات و همچنین آیات و روایات می توان اینطور گفت که خائفان کسانی اند که که خود را آلوده به گناه و معاصی می بینند و حالا که در برابر خداوند خود قرار گرفته اند از قهر و عذاب آن اقرار به ترس و واهمه میکنند و با زبان خوف و ترس سخن می گویند و از خود حضرت باریتعالی کمک می جویند.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که ترس مطرح شده در مناجات سوم خمس عشر ترس از گناهان و برخورد عادلانه خداوند متعال در مقابل گناهان انسان است و این نکته را نیز خاطر نشان کنیم که اینجا فقط موضوع احساس ترس نبوده و نیست بلکه بالاتر از اینها، اقرار و اعتراف به ترس و بیم و خوف از عدل خدا است و در واقع فرد در این دعا با زبان رسا به خداوند اعلام می دارد که بارالها من از قهر و عذاب تو و برخورد عادلانه تو نسبت به گناهانم احساس تری می کنم.
زیبایی این مناجات هنگامی روشن می شود که در می یابیم در مناجات سوم خمس عشر این عذاب و شکنجه های خداوند نیست که مایه ترس انسان و افراد گناهکار می شود بلکه همه این احساس بیم و ترس فقط و فقط به دلیل دوری از خدا و تنهایی و جدا شدن از خالق است.
مناجات سوم خمس عشر با نشان دادن درماندگی و شرمندگی انسان در پیشگاه خداوند به حالتی می رسد که میان خوف و رجا است و میان سعادت و شقاوت سرگردان است از سویی امیدوار به رحمت و رأفت الهی در کنار اقرار و اعتراف به گناهکار بودن خود است و اینها در حالی است که درهای رحمت الهی را به روی جویندگان رحمت باز می بیند و اشتیاق به وصال خداوند در دل افراد موج می زند.
متن مناجات سوم خمس عشر
إِلَهِی أَ تَرَاکَ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِکَ تُعَذِّبُنِی
أَمْ بَعْدَ حُبِّی إِیَّاکَ تُبَعِّدُنِی
أَمْ مَعَ رَجَائِی لِرَحْمَتِکَ وَ صَفْحِکَ تَحْرِمُنِی
أَمْ مَعَ اسْتِجْارَتِی بِعَفْوِکَ تُسْلِمُنِی
حَاشَا لِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ تُخَیِّبَنِی
لَیْتَ شِعْرِی أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِی أُمِّی أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِی
فَلَیْتَهْا لَمْ تَلِدْنِی وَ لَمْ تُرَبِّنِی
وَ لَیْتَنِی عَلِمْتُ أَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَهِ جَعَلْتَنِی
وَ بِقُرْبِکَ وَ جِوَارِکَ خَصَصْتَنِی
فَتَقَرَّ بِذَلِکَ عَیْنِی وَ تَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِی
إِلَهِی هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوها خَرَّتْ سَاجِدَهً لِعَظَمَتِکَ
أَوْ تُخْرِسُ أَلْسِنَهً نَطَقَتْ بِالثَّنَاءِ عَلَى مَجْدِکَ وَ جَلالَتِکَ
أَوْ تَطْبَعُ عَلَى قُلُوبٍ انْطَوَتْ عَلَى مَحَبَّتِکَ
أَوْ تُصِمُّ أَسْمَاعا تَلَذَّذَتْ بِسَمَاعِ ذِکْرِکَ فِی إِرَادَتِکَ
أَوْ تَغُلُّ أَکُفّا رَفَعَتْهَا الْآمَالُ إِلَیْکَ رَجَاءَ رَأْفَتِکَ
أَوْ تُعَاقِبُ أَبْدَانا
عَمِلَتْ بِطَاعَتِکَ حَتَّى نَحِلَتْ فِی مُجَاهَدَتِکَ
أَوْ تُعَذِّبُ أَرْجُلا سَعَتْ فِی عِبَادَتِکَ
إِلَهِی لا تُغْلِقْ عَلَى مُوَحِّدِیکَ أَبْوَابَ رَحْمَتِکَ
وَ لا تَحْجُبْ مُشْتَاقِیکَ عَنِ النَّظَرِ إِلَى جَمِیلِ رُؤْیَتِکَ
إِلَهِی نَفْسٌ أَعْزَزْتَهَا بِتَوْحِیدِکَ کَیْفَ تُذِلُّهَا بِمَهَانَهِ هِجْرَانِکَ
وَ ضَمِیرٌ انْعَقَدَ عَلَى مَوَدَّتِکَ کَیْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرَارَهِ نِیرَانِکَ
إِلَهِی أَجِرْنِی مِنْ أَلِیمِ غَضَبِکَ وَ عَظِیمِ سَخَطِکَ
یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا رَحِیمُ یَا رَحْمَانُ
یَا جَبَّارُ یَا قَهَّارُ یَا غَفَّارُ یَا سَتَّارُ
نَجِّنِی بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذَابِ النَّار وَ فَضِیحَهِ الْعَارِ
إِذَا امْتَازَ الْأَخْیَارُ مِنَ الْأَشْرَارِ
وَ حَالَتِ الْأَحْوَالُ وَ هَالَتِ الْأَهْوَالُ
وَ قَرُبَ الْمُحْسِنُونَ وَ بَعُدَ الْمُسِیئُونَ
وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ
ترجمه مناجات الخائفین
خدایا آیا چنین مینمایی که پس از ایمانم به تو عذابم نمایی؟
یا پس از عشقم به تو از خود دورم سازی،
یا با امید به رحمت و چشمپوشیات محرومم سازی،
یا با پناه جویی ام به گذشتت رهایم نمایی،
هرگز چنین نیست! از ذات بزرگوارت به دور است که محرومم کنی،
ای کاش میدانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی به دنیا آورده، یا برای رنج کشیدن و زحمت پرورانده،
اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود،
و ای کاش آگاه بودم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده
و به قرب و جوارت اختصاص دادهای
تا به این سبب چشمم روشن و جانم آرام گیرد؟
خدایا آیا چهرههایی که در برابر عظمتت سجدهکنان به خاک افتاده سیاه میکنی،
یا زبانهایی را که برای بزرگی و شکوهت به ستایش گویا شده ناگویا مینمایی؟
یا بر دلهایی که به محبتت پیچیده شده مهر میزنی؟
یا گوشهایی را که از شنیدن ذکرت در راه رضایت لذّت برده ناشنوا میکنی؟
یا دستهایی را که آرزوها، به امید مهرورزیات به سویت بلند کرده را به زنجیر میبندی؟
یا بدنهایی را مجازات میکنی،
که در طاعتت کوشیده تا جایی که در راه کوشش در بندگیات لاغر شده؟
یا پاهایی را که در راه عبادتت پوییده به عذاب دچار مینمایی؟
خدایا درهای رحمتت را بر یکتاپرستان مبند،
و شیفتگانت را از نگاه به زیبایی دیدارت محروم مساز،
خدایا جانی را که به توحیدت عزّت بخشیدی، چگونه به خواری هجرانت ذلیل میکنی،
و باطنی که بر دوستیات پیمان بسته، چگونه به سوز آتشت میسوزانی؟
خدایا از دردناکی خشمت و بزرگی ناخشنودیت پناهم ده،
ای پرمهر، ای منتّگذار، ای مهربان، ای بخشاینده،
ای جبّار، ای چیره، ای آمرزنده، ای پردهپوش،
به مهرت مرا از شکنجه آتش و رسوایی ننگ رهایی بخش،
آنگاه که نیکان از بدان جدا شوند،
و حالتهای دگرگون گردد و هراسندهها بهراسند،
و حالتهای دگرگون گردد و هراسندهها بهراسند،
و نیکوکاران به خوشبختی نزدیک شوند، و بدکاران از آن دور گردند،
و به هرکسی برابر آنچه انجام داده جزای برازنده داده شود و هرگز به آنان ستم نشود.