بت های بامیان
- انتشار: ۱۳ قوس ۱۳۹۹
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 100345
این درست که امروزه هرجا نام افغانستان را سرچ می کنید دود و آتش و جنگ به چشم می خورد و بسیاری حتی حاضر نیست در سفر خیال توقفی در افغانستان داشته باشد، این سرزمین اما در گذشته های دور چهارراه فرهنگ ها بوده است.
افغانستان به دلیل موقعیت استراتژیک و ژئوپلوتیک خاص خود از گذشته تاکنون همواره محل لشکرکشی ها و تاخت و تازهای کلان خارجی و داخلی بوده است.
در کنار این جنگ های خارجی و داخلی اما فرهنگ های غنی آریایی، یونانی، کوشانی و بودایی در این سرزمین منشا زیبایی ها و تنوع بوده است.
یکی از آثار مهم به جا مانده از دوران قدیم در افغانستان مجسمه های کلان بوداست.
با ما همراه باشید تا مجسمه های بزرگ بودا در ولایت بامیان را بشناسید:
شهمامه و صلصال
کسانیکه به بامیان سفر کرده اند حتما عکسی یادگاری در کنار مجسمه های بزرگ بودا به نام های صلصال و شهمامه گرفته اند.
از این دو مجسمه بزرگ امروز تنها قسمتی از بالا تنه باقی مانده است و بیشتر پیکر آنها در زمان طالان با گلوله های توپ تخریب شده است.
اگرچه وزارت اطلاعات و فرهنگ جهت حفظ این آثار فرهنگی گران قیمت در سال های اخیر تلاش کرده این مجسمه ها را بازسازی کند
اما به دلیل عدم مطالعه کافی در طرح و مواد به کار رفته در ساخت این مجسمه ها کار بازسازی چون چهره مجسهمه ها را تغییر می داد، بازسازی متوقف شده است.
صلصال، بت بزرگ
بت بزرگ صلصال که بزرگترین و با شکوه ترین مجمسه جهان به شمار می رود ۵۳ متر ارتفاع دارد.
کمی آن طرف تر و در سمت چپ صلصال یک بت کوچکتر مونث به نام شهمامه یا شمسال با ارتفاع ۳۵ متر در دل کوه کنده شده است.
در کنار بت های صلصال و شهمامه بت های کوچک دیگری نیز در دل کوه ساخته شده که قدمت همگی آنها به زمان کوشانیان باز می گردد.
ورود بودائیسم به افغانستان
براساس اسناد تاریخی، بودائیسم در میانه سده سوم ترسایی وارد افغانستان شد.
در این زمان و در عصر آشوکا و همزمان با ورود بودائیسم به افغانستان یک مکتب هنری به نام گندهارا ساخته شد که در اطراف جلال آباد امروزی واقع شده بود.
در سده دوم پس از میلاد این کانیشکا بود که به بودائیسم علاقه مند شد و افغانستان را به کانون خلق و گسترش فرهنگ بودایی تبدیل نمود.
وی طرفدادر نستوه بودیسم به شمار می رفت. بین سالهای ۱۲۰ تا ۱۶۰ میلادی و همزمان با دوران حکمرانی کانیشکا گندهارا یک مکتب هنری ساخت تندیس و ادب بودایی به شمار می رفت.
برای اولین بار و به عنوان اولین سرزمین افغانستان محل ساخت بودا به عنوان سمبل آرامش، زیبایی، مهربانی به شکل انسان و بدون عیب تراشیده شد.
برای بودائیان، بودا مظهر الهام عشق و محبت، ترحم و شفقت، خیرخواهی و شکیبایی به شمار می رفت. این چهار حقیقت به عنوان حقایق شریف بودیسم به حساب می آمد.
طالبان و مجسمه های بودا
طالبان این گروه متحجر در زمان تسلط خود بر افغانستان مجسمه های بودا را با گلوله های توپ هدف قرار داده تخریب کردند.
به باور طالبان این تندیس ها مظهر بی دینی به شمار می رفت و می بایست خراب می شد.
از سویی هم طالبان با تخریب مجسمه های بودا به نوع جنگ مذهبی و رویارویی با دیگر ادیان دامن زدند.
طالبان با درک نادرست از بت شکن بودن سلطان محمود غزنوی به تخریب مجسمه های بودا روی آوردند تا به دنیا نشان دهند که آنها مسلمانانی با دیانت هستند.
این تصور طالبان سبب فشارهای مضاعف بر سیک های افغانستان شد و آخرین یهودی مجبور شد افغانستان را ترک کند.
سلطان محمود خراب نکرد اما طالبان کردند
براساس اسناد تاریخ، سلطان محمود غزنوی با هدف زراندوزی و چپاول گنج های هند و البته توسعه دین اسلام به هند حمله کرد و به فتوحاتش ادامه داد اما هیچگاه درصدد تخریب مجسمه های بامیان بر نیامد.
سلطام محمود در کنار خود نزدیک دو هزار شاعر و سخنور داشت و طبیعی بود که به جایگاه برتر مجسمه های بودا واقف بوده آنها را تخریب نکند.
عکس قضیه اما برخورد طالبان بود که مجسمه های بودا را به توپ بست.
بت های بامیان سمبل هویت ملی
بت ها بزرگ بامیان نماد هویت ملی به شمار می رفت. طالبان اما توجهی به این نماد نداشتند چون در مدرس دینی پاکستان بزرگ شده و درس خوانده بودند.
به باور طالبان هرچیزی که دین و دینداری را سست می کند باید نابود می شد. این گروه متحجر علاوه بر تخریب مجسمه های بودا، تندیس ها و آثار بودایی موزیم کابل را نیز تخریب کردند.
یک راوی فرانسوی می گوید طالبان و القاعده با بت های بامیان دشمنی داشتند و تا سرحد نابود کردن آنها پیش رفتند.
بت های بامین در آثار تاریخی و پژوهشی
براساس آثار پژوهشی جغرافیایی و تاریخی غربی و شرقی بت ها بامیان به نام های «سرخ بت» و «خنک» شناخته شده اند.
براساس نوشته نهرو در کتاب کشف هند حضرت بامیان، سیدهارتا نام داشت.
نویسنده ایران محمد تقی بهار نیز در کتاب «بهار و ادب فارسی» می نویسد بودا سدهان نا نام داشت و لقب او سکیامونی بود.
سکیامونی به معنی علم نفس خویش و لقب دیگرش را «بُدا» بود. اسم صحیح بودا «بوذاسب» بوده است. در سایر کتاب ها نیز نام بودا را سیدهارتا خوانده اند.
به هر صورت اینک که با مجسمه های کلان بودا در بامیان آشنا شدید نیک به اهمیت این دو تندیس بزرگ پی برده و حسرت خود از تخریب آنها توسط طالبان را اعلام می دارید.
مجسمه های بودا که البته در برخی کتب تاریخ ارتباط آنها با بودا تایید نشده است به غیر از زمان طالبان در دیگر ادوار تاریخی گذشته مثل دوران تسلط مسلمانان بر بامیان در زمان حجاج بن یوسف، دوران عبدالرحمان خان و برخی دوران های دیگر نیز مورد بی مهری و سرقت قرار گرفته بود.
این دو مجسمه کلان نشان دهنده دوران باشکوه بامیان در زمان های گذشته می باشد، آن زمانی که بامیان چهار راه فرهنگ های مختلف بود.