صنعتِ تصفیه
- انتشار: ۲۰ جوزا ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 87609
وقتی فاشیسم قومی با خودکامگیِ سیاسی درهم میآمیزد و قدرت را بهدست میگیرد نخستین اقدام آن تصفیهسازی است. صنعتِ تصفیه اساساً براین پیشفرض بنا شده است که یک دیگریِ زیانبار در پیرامون وجود دارد که باید شدیداً از ورود و درهمآمیزیِ آن با سطوحِ مختلفِ سیاسی، زبانی و فرهنگی جلوگیری شود.
در حکومتهای خودکامه این تصفیه گاهی از افراد آغاز میشود و با زبان و فرهنگ پایان مییابد. دستگاهِ سیاست فقط آن بخش از عناصر سیاسی، زبانی، فرهنگی و قومی را به رسمیت میشناسد که بتواند هرچه بیشتر بر توجیه و تداومِ خودکامگی و ستمگری کمک کند.
ازاینرو، هرگونه آرایشِ فردی، فرهنگی و قومی که با قدرتِ خودکامه ناسازگار باشد و یا بهگونهای این قدرت را به چالش بکشد، در دستورِ کارِ تصفیه و جایگزینی قرار میگیرد و ردِّ پای آن به کلی محو میشود. همانگونه که در گذشته بسیاری از افراد و واژهها از سوی حاکمان خودکامه منسوخ اعلام شدند، امروزه نیز تلاش میشود تا چهرههای قهرمانان را منسوخ کنند.
با اینهمه، اما با کاربستِ صنعتِ تصفیه، نه تنها چهرهها محو و نسخ نمیگردند، بلکه این صنعت به شکلی دیالکتیک، به مثابهی آیینهای عمل میکند که سیمای قهرمان را در ابعادِ بسیار بزرگتر و گستردهتر به نمایش میگذارد.
دکتر سید یحیی موسوی
نظرات(۰ دیدگاه)