نهم اکتبر، پنجاهمین سالروز کشته شدن «چه گوارا» از مبارزان دهه شصت قرن گذشته میلادی بود. بهرغم غلو و مبالغه درباره شخصیت این چریک آمریکای جنوبی، در واقع او به راستی یک چهره کمیاب در بین سیاستمداران و نیروهای مبارز دو قرن اخیر جهان به شمار میرفت.
اطلس پرس- صبور سیاسنگ، نویسنده و پژوهشگر مهاجر افغانستانی مقیم کانادا درباره ملافیض محمد کاتب هزاره نوشته است : اگر نگارنده “دوزخیان روی زمین” (فرانتس فانون: 1925–1961) و نویسنده “سراجالتواریخ” (فیض محمد کاتب: 1929–1862) سالهای زاده شدن و مردن شان را به یکدیگر میدادند و مثلاً فانون، شصتوسه سال پیشتر از روزی که به جهان […]
بناغ/ هوو/ همباغ و یا هر اسم دیگری که شما میگذارید، به دو زن و خانمی گفته میشود که یک شوهر داشته باشند. از روزی که خداوند هستی را هست کرد، منازعه بین بناغها نیز شروع شد که این پیکار تا صور اسرافیل ادامه خواهد داشت.
شاید بسیاری از مردم اسم «محمدگل خان مومند» را شنیده باشند. زمانی که نادرخان پدر ظاهرشاه به کابل آمد و به حاکمیت کوتاه و نوپای «حبیبالله کلکانی» پایان داد، اسم محمدگل خان مومند مطرح شد چون او یکی از حامیان نادرخان و بازوی پُرتوان او به شمار میرفت.
برخی مؤرخین و باستانشناسان، به افغانستان لقب موزه/ موزیم سرپوشیده یا سربسته دادهاند که اسم بیمسمّایی نیست. واقعیت هم همین است؛ سرزمینی که اکنون افغانستان نامیده میشود، در گذشته، خاستگاه چندین تمدن بوده است.
حادثه سال 61 هجری. در کربلا (قیام عاشورا) تنها یک رویداد تاریخی و رویارویی دولشکرنابرابر یا تقابل و مخالفت دوشخص بنام حسین(ع) و یزید نبود؛ بلکه واقعه عاشورا، نمایی از یک تغییر و دگرگونی جدی در سده نخست جهان اسلام و پس از پیامبر بود.
اگر دستگیری یکی از عاملان حمله تروریستی ظهر روز جمعه منطقه «قلعه فتحالله» شهر کابل درست باشد، او را باید جعبه سیاه حمله به تجمعات مذهبی و اماکن دینی در پنج سال اخیر در افغانستان، لقب داد.
داعش بلای خانمانسوزی بود که چهارسال پیش بر سر مردم عراق و سوریه نازل شد. این مصیبت به آتشی میماند که وقتی شعلهور میشد، تَر و خشک را نمیدید و همه را به تلی از خاکستر تبدیل میکرد. داعش نه تنها بلا و مصیبت قرن حاضر بود بلکه این جریان شوم، در تاریخ جهان بیسابقه یا کمسابقه بود.