آنچه اکنون واضح به نظر می رسد حرکت چین از بی تفاوتی حساب شده به تعامل استراتژیک روز افزون در مورد افغانستان می باشد. سیاست تازه چین مبنی بر تعامل فعال تر در افغانستان با دستگیری گروه جاسوسی چینی در افغانستان اما به نظر می رسد با مشکل مواجه شود.
امریکا باید همکاری های غیرمشروط پاکستان و فداکاری های این کشور در مبارزه با تروریزم را ارزش نهد و به پاکستان در این جنگ خسته کننده و پرهزینه به نمایندگی از جامعه جهانی کمک کند.
نخستین واکنش حکومت بایدن خبر خوب برای اشرف غنی و دولت افغانستان و خبر بد برای طالبان و پاکستان است. اما به نظر نمی رسد که امریکای بایدن در برابر پاکستان قرار بگیرد و دست پاکستانی ها را از افغانستان کوتاه کند.
برخی از حضرات دوستان که از نخبگان و روشنفکران جامعه ما هستند از رفتن ترامپ و آمدن بایدن چنان مشعوف و مسرور گشته و وَجد مردم سالارانه گرفته به تعبیر خودمان جوگیر شده که وجود دموکراسی را برابر با وجود همه شئونات جامعه ایده آل فرض کرده اند و نبودش را تباهی محض آن.
پرسش این است آیا یک تاجیک اهلیت این را ندارد که رییسجمهور شود؟ اصولا دارد اما عدالت ارستویی بههم میخورد. زیرا قرار بر این استکه یک پشتون رییسجمهور باشد، اگر رییسجمهور نباشد عدالت بههم میخورد.
وقتی در یک جامعه از عوام تا خواص و از حوزوی تا دانشگاهی به این باور باشند که فاصلههای طبقاتی و حیف و میل اموال عمومی بیانگر سیاست ورزی خوب و نشان دهندهی عرضه و لیاقت غارتگران است، گلایه از مفسدین و ناراحتی از حیف و میل اموال عمومی بی معناست.
حالا در چنین وضعیتی که حاکمان افغانستان خود شان این جامعه را به جای تبدیل کردن به جامعۀ شهروندی و به جای ملت سازی بر مبنای هویت شهروندی، یک جامعۀ متفرق و متشتت قومی و قبیله ای ساختند، بایدن امریکایی و یا کدام کافر خارجی دیگر چه کاری می توانند برای ملت سازی و یک پارچگی این کشور انجام دهند؟
هرچند سیاست گذاران در امریکا روند سازش اعراب با اسراییل در دولت بایدن را قابل ادامه و به نفع قصر سفید میدانند؛ با این حال، آینده سیاستی که دونالد ترامپ در خاورمیانه کلید زد در دوران ریاست جمهوری جو بایدن نامشخص است.