اشرف غنی روز گذشته در جلسهی آنلاین هیئت دولت وعدهی تغییرات بنیادی درزمینهی مسائل امنیتی و دفاعی و تغییر اساسی در تاکتیک میدان جنگ، در شش ماه آینده داد و اظهار داشت که تا زمانی که میدان جنگ را تغییر ندهیم، طالبان مجبور به پذیرش صلح نخواهند شد.
در شرایط کنونی افغانستان هیچ چیزی مهمتر از غلبه بر طالبان نیست، و این میتواند مبنایی برای اجماع ملی گردد. طالبان مساوی با نابودی و تباهی همه ماست و امارتش سراپا اسارت، ذلت و بربادی برای همه.
ملت افغانستان براى رسیدن به این سطح از حقوق شهروندى، قربانیان زیادى داده اند. شاید این دستاورد ها نتیجه بیش از صد سال ایثار و مقاومت مردم در برابر استبداد، تبعیض و کشتار باشد. ما با لشکر جهل و ستم روبرو هستیم. راه دیگرى نداریم جز اینکه در برابر جهل و ستم بایستیم.
تا زمانی که طالبان این اصول و حقوق اساسی و انسانی و اسلامی و ابتدایی را در ارتباط با مردم و شهروندان افغانستان نپذیرند، هیچ تغییرِ مثبت و مفید در موضع و رفتار آنان برای مردم این کشور قابل اعتنا و اعتماد نخواهد بود
زندهیاد محمدسرور رجایی در مورد رابطهی دو ملت ایران و افغانستان به “خونشریکی” باورمند بود. چیزی فراتر از اشتراکاتی مثل دین، تاریخ، فرهنگ، بعضا زبان و مذهب که اکثر سیاستپیشهگان هردوکشور، گاهگداری بیشتر از سرخدازدگی به بازشماری آنها اقدام میکنند.
علیرغم تمامی کاستی های داخلی و خارجی پس از گذر از حاکمیت سیاه طالبان ، بارقه های امید فراوانی برای زنان افغانستان به وجود آمد ، بارقه هایی که با وجود سخت کوشی و همت والای زنان آن به ارزش های ماندگاری تبدیل شد، ارزش هایی که حتی برای زنان منطقه نیز نوید بخش ضرورت بر تغییراتی است که می توان با اهتمام و پایداری بدان دست یافت.
درست در زمانی که دولت کابل به نظر می رسد تلاش می کند بر هر پایه شکسته ای بایستد و همان طور که تیک تاک های ساعت مراحل پایانی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را نشان می دهد، طالبان افغانستان در حال اثبات دیپلماتیک خود در منطقه می باشند.
طالب بر زور استوار است. دولت زور بنشاند، بیخ طالب کنده است و ستون فقراتش یعنی زورش درهم میشکند؛ اما شکستاندن ستون فقرات طالب، جمعیت قوم پشتون و داعیهی قوم برتر و حکومتطلبی آنها را قطع نخاع و فلج میکند.