سرویس دیدگاه

در عزای شکوهِ برباد رفته‌

صدها سال است که عظمت و شکوه خراسان و نام و یاد خراسان از یادها رفته و از سر زبانها افتاده است؛ سرزمینی که بلخ بامی آن به قولِ ناصر خسرو – آن فرزند فرزانه بلخ – حکمت‌خانه بود؛ به تعبیر او، جای جای خراسان محل ادب و شعر و داستان ها بود.

اشرف غنی

غنی که تکلیف خود را روشن کرد/رهبران قومی چه میکنند؟؟

تحویل دادن ولایت غزنی توسط لغمانی (والی مورد علاقه اشرف غنی) به طالبان بر اساس توافق، و سفر امن و اسکورت شده او از غرنی به کابل توسط طالبان، نشان داد که موضوع عمدی بودن سقوط مناطق به دست طالبان و تحویل دادن جغرافیا بر اساس یک طرح قبلی و توافق شده از سوی دولت به طالبان، توهم توطئه نیست و واقعی می باشد.

افغانستان

صلحِ باژگونه

در روزگار ما پیمانکاران جنگ (آمریکا و ناتو) هر جایی را که اشغال می‌کنند، بیرون از فضای آکنده از دود و باروت، در آن دوردستها شَبَهی را به مردمان بومی نشان می‌دهند و بسیار وقیحانه نام آن را «گفتگوی صلح» می‌گذارند.

اشرف غنی

اشرف غنی؛ سازش یا خیزش؟

شتابِ مضاعفِ دومینوی سقوط ولایات و خاطرجمعی طالبان از تصرف تمام ولایات، این گمانه را به ذهن برخی رسانیده است که ممکن است در پس پرده میان حکومت غنی و طالبان سازشی صورت گرفته باشد.

عاشورا تجربه‌ی تلخِ روایت آنتیگونیسم

پرسش کانونی فلسفه‌ی سیاسی این است که چه کسی، چرا و چگونه باید حکومت کند؟ در جامعه‌ای که دو قطبِ حاکمان و نخبگان رویاروی هم ایستاده و درگیر پیکار سیاسی نهان هستند، هریک از این پرسشها اگر پاسخِ درست و موجهی نیابند، خودبه‌خود زمینه‌ی مبارزه‌ی آشکار، نافرمانی و گاهی مبارزه‌ی مسلحانه‌‌ی نخبگان با حاکمان فراهم می‌شود.

آخرین و دشوارترین ماموریت پهلوان‌های شمال

سه پهلوان شمال نیز در مزارشریف حضور دارند: نور، دوستم و محقق. آخرین و دشوارترین ماموریت پهلوان های شمال فرا رسیده است.
اگر رئیس‌جمهور موفق شود این سه تن را در محور یک برنامه امنیتی کارا و منظم منسجم ساخته و اعتماد از دست رفته را ترمیم کند، ضمن این‌که مزارشریف محکم و استوار در مقابل طالب می‌ایستد، آزادی بقیه شهرها نیز به همین آسانی که از دست رفت دوباره بدست می آید.

درس دوّم| عزیز باشیم!

امام حسین(ع) به ما ‌آموخت که در برابر غیرخدا عزیز و سربلند باشیم و تنها در پیشگاه خدا متواضع باشیم؛ چنان‌که می‌فرمایند: «فانّی لا اری الموت الاّ سعاده ولا الحیاه مع الظالمین الاّ برما.» (من در چنین محیط ذلّت‌باری، مرگ را جز سعادت و زندگی با این ستمگران را جز رنج و نکبت نمی‌دانم.)

چرا به این جا رسیدیم؟

دیگر کسی از فرصتهای طلایی برای بازسازی افغانستان صحبت نمی کند. ۲۰ سال پیش مردم هوای دیگر داشتند، شوق اینکه افغانستان دمکراسی را به تجربه بگیرد و آرامش و صلح در این کشور باز میگردد، مردم امیدوار و خوشحال بودند، اما امروز تمام آن فرصتهای طلایی سوخته است، افغانستان جنگ است و جوی خون جاری!