چین و طالبان/ چراغ سبز های امریکا به طالبان در توافق دوحه دیگر سهامداران را وادار به مذاکره با طالبان کرده است

  • انتشار: ۹ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 117683

درست در زمانی که دولت کابل به نظر می رسد تلاش می کند بر هر پایه شکسته ای بایستد و همان طور که تیک تاک های ساعت مراحل پایانی خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را نشان می دهد، طالبان افغانستان در حال اثبات دیپلماتیک خود در منطقه می باشند.
در تازه ترین اقدام دیپلماتیک که در شهر تیانجین کشور چین صورت گرفت، پکن میزبان هیاتی از طالبان برای مذاکره بود. در این نشست که به دعوت چین صورت گرفت دولت چین برخلاف گذشته در اقدامی آشکار باب مذاکره با جنگجویان طالب را گشود. حضور وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، در این نشست اهمیت آن را نشان می داد. رهبری هیات طالبان نیز بر عهده فرد شماره دوم این گروه یعنی ملا عبدالغنی برادر بود. این درحالی ست که کمی قبل تر هیات طالبان مهمان ایران بود تا با نمایندگان دولت افغانستان در مورد صلح صحبت کنند. در مذاکرات بین الافغانی تهران که وزیر خارجه این کشور نیز حضور داشت تلاش شد دو طرف در مورد راه های ختم جنگ و استقرار صلح در افغانستان گفت و گو کردند. از سویی هم هیات طالبان چندی پیش به روسیه سفر کرده بودند تا در مورد صلح افغانستان گفت و گو کنند.

گفته می شود هیات طالبان در سفر به روسیه تعهد سپرده اند از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر اقدام نشود. طالبان همچنین تعهد مشاهبهی به چین داده اند و وعده سپرده اند از جنگجویان ترکستان شرقی حمایت نکرده بلکه با آنها مبارزه نمایند.
برخی کارشناسان معتقدند که قدرت های منطقه به طالبان به چشم دولت آینده نگاه می کنند و به همین خاطر است که باب مذاکره با این گروه را باز کرده اند و در تلاش برای تعامل با این گروه می باشند. واقعیت اما این است که در دنیای مالامال از ظلم امروزی و در خشونت ژئوپلوتیک موجود هر کشوری حق دارد با اقداماتی از ضرر و زیان به منافعش در آینده جلوگیری کند و با تمام بازیگران کانال های ارتباطی خود را داشته باشند حتی اگر این کار بر خلاف میلشان باشد.

علاوه بر این باید گفت این امریکا و به طور مشخص رئیس جمهور پیشین ایالات متحده امریکا یعنی دونالد ترامپ بود که طالبان مشروعیت بخشید. در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ، توافق نامه صلحی بین امریکا و طالبان امضا شد. مفاد اصلی این توافق نامه از دید رسانه ها به دور ماند و دولت افغانستان نیز کنار گذاشته شد. این توافق صلح امریکا با طالبان که در سال ۲۰۲۰ میلادی در دوحه قطر به امضا رسید زمینه خروج حال حاضر نیروهای امریکایی از افغانستان را فراهم نمود. حقیقت این است که طالبان امروز قوی ترین گروه مسلح در افغانستان قلمداد می شوند و از این رو دولت های منطقه علاقه مند به گفت و گو با این گروه می باشند.
چین نگران است در صورت تصرف کابل توسط طالبان، افغانستان یک بار دیگر به لانه شورشگری تبدیل شود و شورشی های اویغور در افغانستان پناه داده شوند. مرز مشترک افغانستان و چین کوتاه اما غیرقابل سکونت است. کشورهای دیگر نیز نگرانی هایی مشابه با چین دارند.

براساس اسناد تازه سازمان ملل، القاعده در حدود پانزده ولایت افغانستان حضور و فعالیت دارد و القاعده در شبه قاره هند نیز تحت رهبری وحفاظت القاعده در افغانستان عمل می کند. براساس گزارش ها، داعش شاخه خراسان و گروه های شبه نظامی آسیای مرکزی نیز در افغانستان فعالیت دارند. مقامات پاکستانی نیز مدعی یند گروه های تروریستی ضد پاکستانی نظیر تحریک طالبان پاکستان نیز در افغانستان حضور دارند.

در صورت سقوط دولت مرکزی افغانستان، امکان اینکه تمام این گروه های تروریستی ذکر شده آزادی عمل پیدا کنند و عملیات هایشان را انجام دهند شدت می گیرد. در این صورت نیات و اهداف طالبان افغانستان نیز خود را نشان می دهد. آیا این گروه از حمله امریکا به افغانستان درس عبرت گرفته اند و بار دیگر لان های امن و پناهگاه در اختیار جنگجویان اسلامی خارجی قرار نمی دهند؟ یا اینکه طالبانی که خود را با جهادی های خارجی و با هدف جهاد جهانی گره زده بود یک بار دیگر میزبان گروه های تروریستی جهانی می شود؟ پاسخ به این پرسش نیازمند زمان دست کم چند هفته پیشرو می باشد.

به هر صورت تمام کشورهای ابرقدرت منطقه و جهان که روزی نتیجه همزیستی طالبان و القاعده در افغانستان را به تلخی چشیده اند امروز می بایست در مهار طالبان اقدام کنند. براساس گزارشات منتشر شده رابطه طالبان با القاعده امروز قطع نشده است. این در حالی بود که طالبان در توافق نامه صلح خود با امریکا متعهد شده بود رابطه خود با القاعده را قطع کند. کشورهای جهان امروز به طور متحد باید بر این نکته تاکید کنند که شورشگری برخاسته از افغانستان قابل تحمل نیست.

کشورهای قدرتمندی نظیر چین و روسیه و ایران در مذاکره با طالبان باید به این گروه تفهیم کنند که آزادی های مذهبی، حقوق زنان و آزادی بیان و دیگر دستاوردهای مهم افغانستان طی بیست سال گذشته باید حفظ شود. طالبان حق ندارند به بهانه صلح این دستاوردها را نابود کنند. کشورهای ابرقدرت منطقه و جهان باید طوری با طالبان رفتار کنند که هدفمند و مشخص باشد و این طالبان است که باید مسیر حرکت خود در آینده را انتخاب کند. طالبان می توانند به جریانی همسو با جامعه جهانی و کشورهای منطقه بپیوندند و با صلح در قدرت شریک شوند یا اینکه همچنان به عقاید قرون وسطی خود بچسپند و توسط کشورهای منطقه به انزوا رانده شوند و مسبب جنگ بیشتر در افغانستان گردند.

به عبارت ساده تر طالبان با دو گزینه مذاکرات صلح و شراکت در قدرت با حفظ برخی ارزش ها به شمول حقوق اقلیت ها و آزادی های مذهبی و حقوق زنان یا رسیدن به قدرت از طریق زور روبرو هستند. گزینه اول احتمال موفقیت بیشتری برای طالبان دارد چون این گروه مدت هاست تلاش دارد از طریق نظامی به پیروزی برسد اما هرگز موفق نشده است. دستاوردهای کنونی طالبان در تصرف مناطق و برخی ولسوالی ها هم چندان محکم نیست چون طالبان حاکمیتی بر مناطق تصرف شده ندارد.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *