نگاه دوگانهای مدعیان روشنفکری به معامله قرن و سخنان روحانی با شعار توسعه و عدم توسعه یافتگی!
- انتشار: ۱۱ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 76141
در اینکه تمسخر و استهزای یک کشور و دولت مذموم است شکی نیست. در اینکه مردم ما هر از چندگاهی مورد بی مهری و تمسخر قرار گرفتهاند نیز تردیدی وجود ندارد و این عمل محکوم است؛ از هرکسی و از هر کشوری که سر بزند.
اما وجود بی مهری ها و استهزا باعث نمیشود که هر سخنی را تمسخر و استهزا تلقی نماییم. وقتی خودشان این گونه(حسام الدین آشنا رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، پیشرفت کشور افغانستان را با وجود تمام مشکلات تحمیلی، یک تجربه و درس دانست و گفت: مخاطب دکتر روحانی مسئولان ایرانی بودند که گاه کمبود امکانات را بهانه میکنند) موضع بگیرند و بگویند منظورما مسئولین خودمان و نقاط ضعف خودمان بود و نه شما، چه لزومی دارد که اصرار نماییم ما را مسخره نموده اند؟ و با این حرکات احساساتی به در خود گول بزنیم؟
جالبتر این است که مدعیان روشنفکری آن هم کسانی که خودشان را اهل تحقیق و پژوهش و دارای اثر علمی میدانند، همین سخن رد شده را جدی گرفته معیار تشخیص کشورهای به تعبیر خودشان توسعه یافته و جهان اولی با کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی قلمداد نمودند و فرمودند که در کشورهای جهان اولی و توسعه یافته تمسخر و نژاد پرستی و در یک کلام اصلا رذیلتی وجود ندارد و هرچه هست فضیلت است و بس. این رذیلتها مال توسعه نیافتهها و جهان سومیها میباشد.
این بزرگواران در زمانی و در شرایطی چنین ادعاها را دارند مطرح میکنند که از معامله قرن رونمایی و از یک رژیم به تمام معنا نژاد پرست حمایت میشود. تولید گروهکهای تروریستی توسط جهان اولیها مسلم است. همپیمانی توسعه یافتهها با تمویل کنندگان تروریسم ادامه دارد. تروریسمی که فاجعههای موصل، کوبانی، ایزدیها و امثال آن را رقم زد.
نمیدانم که مدعیان روشنفکری ما چرا نسبت به این حوادث فعلا شعارهای جهان وطنی، مسئولیتهای همگانی و امثال آن را فراموش نموده نگاه دوگانه را برگزیدهاند؟ و چرا بر اساس ادعاهای خویش نظیر جهان وطنی، حقوق بشر جهان شمول، مسئولیت همگانی بشر در قبال هم عمل نمیکنند و از این شاهکاریهای شخصیتهای جهان اولیها حرفی نمیزنند؟ مگر اینکه این امور را چون منشأ جهان اولی دارند، فضیلت بدانند.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)