چرایی پریشانی ما مردم مناطق مرکزی
- انتشار: ۲۸ سرطان ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 117003

وحدت و اتفاق رمز پیروزی است، این حقیقت ساده را همه میدانند. در عین اینکه همه میدانیم درد چیست و درمان آن کدام است، باز هم هر روز سر مسائل جزئی مشغول خودزنی هستیم! یک روز قومیت موجب اختلاف است و روز دیگر دنبره و رقص، روز دیگر گرفتن جیره از دولتمردان قبیله. همین اختلاف داخلی باعث شده که نه ما را در خارج جدی بگیرند و نه در معادلات قدرت داخل! یک روز دولت حقوق ما را ضایع میسازد و روز دیگر طالبان مثل گله پیش میکنند. اگر مردم ما متحد میبودند، یک نفر از ما را در راه ها پاپین میکردند و میکشتند، یا یک ولسوالی را مورد تهاجم قرار میدادند، دوتا از آن ها را میگرفتیم، دو سه بار مقابله به مثل میشد، دیگر نمیتوانستند به زور گویی ادامه دهند. همه میفهمیدند که درافتادن با این مردم هزینه سنگین دارد. در این صورت در خارج و داخل ما قدر داشتیم و بر صدر مینشستیم. لبنان را ببنید که در مقابل حزب الله همه موش مرده هستند! در واقع درد اساسی ما نفاق داخلی است. اگر ما بیست هزار نیروی جنگی آماده جانبازی میداشتیم که در مواقع ضروری بیدرنگ وارد کارزار شوند، فرقی نمیکرد قدرت کشور دست کیست، غنی یا ملا هبت الله. اینها خودشان کفش رهبران ما را جفت میکردند.
حالا اگر چه ما از هر جهت فرسوده و تکه پاره هستیم، اما باز هم دشمن مشترک و عقیده یگانه میتواند ما را متحد و متفق کنند. بزرگان و رهبران ما در صورتی که تمام توان خود و مردم را همسو کنند، ظرف شش ماه، ما میتوانیم در چند ولایت مرکزی یک نیروی مردمی حد اقل بیست هزار نفری آماده مبارزه فراهم سازیم. جوانان آموزش دیده در اردو پلیس، جهادیان سابق و … در میان همین مردم موجود هستند، فقط یک سازماندهی و انگیزه بخشی نیاز دارند. اگر دیگران ببینند که ما مرد میدان های سخت هستیم همه دست همکاری دراز خواهند کرد، از دولت گرفته تا قدرتهای بزرگ. این حدیث شریف: ید الله مع الجماعه را اگر خوب عملی کنیم موجب عزت دنیوی و اخروی ما خواهد شد.
ناطقی بلخابی
نظرات(۰ دیدگاه)