پیچِ خطرناکِ تاریخی
- انتشار: ۲۱ سرطان ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 116484
هرچند در شرایط بحرانی و اضطراری کنونی و فضای پرتهاجم و بیتفاهم فعلی، تمامِ مردم افغانستان در وضعیت آشفتگی و فروپاشی قرار گرفتهاند؛ اما اقلیّت قومی ـ مذهبی شیعه و هزارهای این سرزمین در وضعیتِ وخیمتر از دیگران قرار دارند و عملاً میان مرگ و زندگی/بقا و فنا در نوساناند.
آنگونه که رهبران احزاب و فعالان سیاسی این جماعت از پشت پردهی گفتگوها و تماسهای رسمی یا غیررسمی با طالبان گزارش میدهند، نمایندگان گروه مذکور به شکل صریح و قاطع میگویند: ما قضیۀ شما اهل تشیّع و هزارهها را جدا از قضیۀ دولت میدانیم. پیششرطِ هر نوع تفاهم و توافق با شما، بیعت با امیر المؤمنین و امارت اسلامی افغانستان است. معنای ضمنی سخن مذکور میتواند این باشد که شرط زنده ماندن و تحمّل وجود شما در افغانستان، بیعت با امارت اسلامی است.
آنچه تحولات جاری را برای شیعیان/هزارهها به یک پیچ خطرناک تاریخی و دو راهی مرگ و زندگی و تنازع بقا و فنا تبدیل کرده، همین موضع و پیششرطُِ متکبرانهای طالبان است.
از یک طرف، هیچ فرد شیعه/هزارهای نمیتواند این پیششرط ذلتبار را بپذیرد؛ زیرا پذیرش آن دقیقاً به معنای امضای حکم مرگ خود است! پس از بیعت با امارت طالبانی و پذیرش مشروعیت آن، هر گونه مقاومت یا مخالفت در برابر طالبان، بیعتشکنی و نقض عهد و خروج از جرگهی مسلمین به شمار خواهد آمد و مجوز دینی برای هر نوع قتل عام، نسلکشی، کوچاجباری، غصب سرزمین و حتی بردهگیری را در اختیار طالبان قرار خواهد داد.
از طرف دیگر هرگاه پیششرطِ مذکور را نپذیرند، در فقدانِ حمایتِ دولت و جامعۀ جهانی و در نبود تانک و بانک، ایستادگی و مقاومتِ دراز مدت در برابر طالبان نیز دشوار به نظر میرسد.
از جانب سوم، اقلیتِ شیعه/هزارهی این سرزمین هم تجربۀ تسلیم شدن بابه مزاری و استاد اکبری به گروه طالبان را در حافظۀ تاریخی خود دارند و هم بینتیجه بودن هر دو الحاق و دست و بالا بردن را.
پس حکایت همچنان باقیست که چه باید کرد و چگونه این پیچ پرخطرِ تاریخی را عبور نمود!
مسیح ارزگانی
نظرات(۰ دیدگاه)