مصائب حکومت بی آرمان
- انتشار: ۲۴ عقرب ۱۳۹۴
- سرویس: اجتماعیتیتر 1
- شناسه مطلب: 11456

اطلاعات روز نوشت:
در اکثر کشورهای دموکراتیک جهان وقتی که احزاب میکوشند در انتخابات پیروز شوند، برنامههای خود را در جریان کمپاین انتخاباتی به مردم عرضه میکنند و وقتی به حکومت رسیدند، واقعاً هم به اجرای همان برنامهها میپردازند. البته این که رسیدن به قدرت جاذبههای دیگر هم دارد، تردیدی نیست. اما مایهی اصلی تلاش احزاب برای کسب قدرت مشروع حکومتی همان انگیزهی شان برای تغییر وضع موجود و نزدیکتر کردن مردم به وضعیت تازهیی است که یک حزب تصور میکند بهتر از وضع موجود است. به بیان دیگر، در این کشورها احزاب و افرادی که در پی قدرت حکومتی هستند آرمانهایی دارند و برای تحقق آن آرمانها مبارزه میکنند. به همین دلیل، وقتی که این حزب یا آن حزب بر مسند اقتدار مینشیند، مردم مطمئن هستند که وضع موجود، هر چه هست، تغییر خواهد کرد.
در افغانستان نیز تشنهگان اقتدار حکومتی به مردم وعدههای بسیار میدهند. اما هر بار که دولتی میرود و دولتی دیگر به قدرت میرسد همان آش همان آش میماند
و هم کاسه همان کاسه و وضع موجود اگر بدتر نشود، بهتر هم نمیشود.
چرا چنین است؟
خود افرادی که به قدرت میرسند میگویند که پول نیست، همکاری احزاب دیگر نیست، دشمنان داخلی و خارجی نمیگذارند، مشکلات بسیار سهمگین اند و تن به انحلال نمیدهند و بهانهها و علتتراشیهای دیگر. اما پارهی مهمی از این وضعیت نامطلوب محصول این واقعیت است که این افراد «بی آرمان» اند و به هیچ چیزی ورای منافع فردی و خانوادهگی خود ایمان ندارند.
برای بسیاری از این آدمها رسیدن به قدرت محملی برای دزدی کردن از بیت المال و نشان دادن دندان زور خود به رقیبان محلی است. به همین خاطر، حتی اگر کل دشمنان خارجی و داخلی دولت از بین بروند و تمام پولهای جهان را نیز در دست این اقتدار جویان بیآرمان بگذارید، باز خواهید دید که آنان همچنان بیکاره و ناکام خواهند ماند. چرا که وقتی آرمان نباشد، چشم انداز درازمدت برای کارهای مفید و بزرگ نابود میشود و قدرت تبدیل میشود به بازیچهی خطرناک مشتی آدم خودپرست که فراتر از نوک دماغ خود را نمیتوانند دید. آنچه در افغانستان امروز میبینیم چنین حکومتی است. قدرتی مخرب در دستان مردان و زنان بی آرمان.
نظرات(۰ دیدگاه)