ترور دانشمندان خدوم و هتک حرمت حرم رضوی و ماه ضیافت الهی، بدون شک از یک طرف قلوب آزادگان و بویژه قلوب مردم ملتهای همفرهنگ را جریحه دار کرد و از طرف دیگر اوج پستی جهان خواران حرفهای و نوکران منطقوی را نشان داده مفتضح و رسوایشان نمود.
عمران خان، نخستوزیر پاکستان، پس از سه سال و هفت ماه در اختیار داشتن قدرت، در اولین ساعات روز یکشنبه با رای عدم اعتماد در پارلمان از سمت خود برکنار شد.
این جامعه نخبگان دو کشور اند که باید طبق منافع علیای دو کشوری همفرهنگ و همسرنوشت و بویژه طبق منافع مهاجرین زجر دیده گام بردارند و با روشنگریهای گفتاری، رفتاری و نوشتاری جلو هرگونه سوء استفاده را بگیرند.
فوج پاکستان با پذیرش برکناری عمران خان، در مقابل امریکا نوعی کرنش نشان داد یک قدم عقب آمد جهت توازن بین امریکا و جبهه روسیه و چین اما باز هم مساله اصلی عمران خان نیست بلکه حضور نظامی امریکا در اراضی پاکستان است مساله ای که به شدت برای اسلام آباد دردسرساز شده است و روسیه و چین اساسا مخالف آن هستند.
بهجای اینکه همیشه به دیگران لعنت بفرستیم، از تحولات اندک در کشورهای پیرامون، مثل کودکان خوشحال شویم، بهتر است، جریانهای قدرت در کشور ما، کمی بیاموزند و تفکر خود را عوض کنند.
او که در پروسه به اصطلاح صلح افغانستان نقش عمده ای را در همکاری با امریکا برای بازگشت مجدد طالبان ایفا کرده بود، برسر تمایل به روسیه در قضیه اوکراین با اشاره واشنگتن کنار گذاشته شد!
همانهایی که زندگی را در افغانستان جهنم ساختهاند، حالا در پی جهنم ساختن زندگی مهاجرین در ایران هستند. کورکورانه به ساز اینها نرقصید. به این هموطن محترم فقط بگویید که “مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان.”
اسلام سیاسی و سرکوبگر اینک در کشور، منبع اعظم سختیها و مشکلات است. حکومتی اسلامی، در قبال مو و ریش مردم خود را مسئول میداند؛ اما در قبال نان و گرسنگی مردم خود را مسئول نمیداند.