“کرامت” و “عدالت” زیربنای قیام عاشورا!
- انتشار: ۹ میزان ۱۳۹۶
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 31298
حادثه سال 61 هجری. در کربلا (قیام عاشورا) تنها یک رویداد تاریخی و رویارویی دولشکرنابرابر یا تقابل و مخالفت دوشخص بنام حسین(ع) و یزید نبود؛ بلکه واقعه عاشورا، نمایی از یک تغییر و دگرگونی جدی در سده نخست جهان اسلام و پس از پیامبر بود.
نمایی که در آن دگرگونی در زمینههای برداشت، تفسیر، قرائت از دین و سنت پیامبر(ص) و چگونگی وفاداری به آرمانهای نخست به مثابه الگو و هدایت کننده جامعه اسلامی در قرائتهای مختلف و متضاد و رویکردهای محافظه کارانه تا برخوردهای قاطعانه و شدید ظاهر گردید.
این روند در بستر تاریخ و فرازونشیبهای طی شده بدل به هویت و ظرفیتهای عقیدتی و اجتماعی گردید. با گذر از تشریح و تفسیر گسترده موضوع در اینجا به چند مورد، درباره پردازش به واقعه عاشورا اشاره میگردد. شاید این موارد در کنار دیگر موارد که از سوی اهل نظر ارایه میگردد، بتواند تفسیر و برداشت صوابتر و آموزندهتر از واقعه عاشورا بدست دهد، و افزون بر زدودن پیرایشهای آن از ورود خرافهها و استفاده جوییها و تنزل آن در سطح یک قضیه عاطفی و معطوف به ثواب آخرتی پیشگیری کرد:
1-انحراف در اهداف و بازی قدرت:
به تصریح قرآن و روایات و رفتارهای پیامبر(ص) “رشد اخلاقی” جامعه و “موحدانه زیستن” هدف اساسی رسالت پیامبر(ص) دانسته شده است. بنابراین سایر گزینهها متغییرهایی هستند که مطابق با شرایط زمان و مکان و روح جامعه قابل انعطاف است. اما ساختار اجتماعی و روند تاریخی جامعه اسلامی پس از پیامبر(ص) بگونه ای پیموده شد که متاسفانه در کوتاه ترین زمان، بازی قدرت در قالب حکومت و سیطره قبیله، انحراف بزرگی را در اهداف یادشده ایجاد نمود و با گذشت زمان که اینک بیش از 1400 سال میگذرد، زاویه این انحراف وسعت یافته است. امام حسین(ع) با قیام خود در سال 61 هجری. نسبت به این انحراف و پیامدهای ناگوار آن اعتراض نمود. اعتراضی که همراهی همه قطبهای اجتماعی و دعوت کنندگان وی بر بنیاد منافع و فاکتورهای یادشده نمیتوانستند امام حسین(ع) را یاری کنند و به پیمانهای خود وفادار بمانند؛ چنانچه اکنون در عصر و زمانه خود شاهد چنان رفتارها و اتخاذ مواضع ناپایدار و فرصت طلبانه منفی هستیم.
2-نگرش جامعه شناختی به رویدادعاشورا:
یک تصور و پندار در جامعه امروز وجود دارد و آن اینکه بسیاری مدعی اند که اگر ما در سال 61 هجری. بودیم، امام حسین(ع) را در برابر ظلم ظالم یاری میکردیم و بر بی وفاییها و پیمان شکنیهای کوفیان انتقاد وارد میکنند. حال آنکه این تصور و برداشت بدون در نظرداشت بافت اجتماعی، اقتصادی و روحی آن زمان مردم کوفه و جامعه عرب میتواند غلط انداز باشد. اکثریت مردم در هر دوره ای تابع منافع خویش اند. در این رابطه نباید مسئله منافع، تهدیدها، تطمیعها،قطب بندیهای اجتماعی و قبیله ای، امیدها و ناامیدیها و … را نادیده انگاشت؛ چنانچه در شرایط کنونی نیز اکثریت مردم بخاطر منافع و موارد یادشده از بسیاری خواستها و ارزشهای خود چشم پوشی میکنند. بنابراین رویداد سال 61 هجری.و بی وفایی مردم کوفه و عرب با در نظرداشت نگرش جامعه شناختی، اتفاقی است که در هر دوره ای ممکن است پیش بیاید.
3-فضیلت و کرامت انسانی
آنچه قیام امام حسین(ع) را در چشم انداز تاریخ و نگرش انسانی ، آزادی خواهان و عدالت طلبان جهان پذیرنده ساخته است، نگرش انسانی و رعایت فضیلت و کرامت انسانی است. چنانچه مجموع سخنان و رویکردهای امام حسین(ع) را بدور از تحلیل و تفسیر فرقه ای، در نظر بگیریم سنگ زیرین آن را “عزت” ، “کرامت” و “فضیلت” انسانی تشکیل میدهد، که باید در جامعه رعایت گردد. در جامعه ای که به “اخلاق” و “انسانیت” ارزش گذاشته نشود، “حقیقتی” در آن جامعه پای نخواهد گرفت؛ و در جامعه ای که “حقیقت” جایگاه نداشته باشد به “شراب” نشستن و به “نماز” ایستادن؛ دور “کعبه” طواف کردن و یا دور “بت” چرخیدن یکی است!
شکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)