مناجات دوازدهم خمس عشر؛ مناجات العارفین + شرح و متن
- انتشار: ۲۷ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 77922
مناجات العارفین، مناجات دوازدهم خمس عشر می باشد. این مناجات به معنای مناجات خداشناسان می باشد که معرفت و شناخت خدا عمده ی مباحث تشکیل دهنده ی این مناجات می باشد. در این مقاله به بررسی کامل داوزدهمین فقره از مجموعه گرانسگ مناجات خمس عشر میپردازیم.
نگاهی به مناجات العارفین
مناجات العارفین مناجات کسانی است که با خدا سخن می گویند ولی عارفانه، همان ها که درک کرده اند که شناخت کنه ذات خداوندی و راهیابی به شناخت کامل صفات باریتعالی ممکن نیست و انسان در دریافت آنها ناتوان است، از این رو در پی معرفتی هستند بهتر از گذشته و به دنبال دریدن حجاب ها از دیدگان دل و جان هستند و در جستجوی چشمه های محبت الهی اند.
حضرت امام سجاد علیه السلام در مناجات دوازدهم خمس عشر پس از بیان ناتوانی انسان از معرفت و شناخت کنه ذات و صفات الهی به بیان این نکته می پردازند که میان معرفت و شناخت خدا و صفاتش و محبت به ذات خداوند مهربان، ارتباطی عمیق وجود دارد.
پس از آن حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند که عشق به خداوند به صورت تمام و کمال یکی از لوازم محبت خداوند است.
در مناجات دوازدهم خمس عشر رسیدن به مقامات اولیای الهی میسر نیست مگر در سایه عشق و محبت به خدا که خود مایه امید انسان و ایجاد انگیزه می شود. در واقع حضرت سجاد علیه السلام در این مناجات اینطور بیان می دارد که کسی که عشق به خدا داشته باشد امید و انگیزه بیشتری دارد که خویش را به خدا نزدیک سازد و در راه نزدیک شدن به خدا آنگونه که خواست و میل خدا است، عمل می کند، می بیند و می شنود و همین امر سبب می شود که به مقامات الهی دست یابد.
مطلب دیگری که در مناجات دوازدهم خمس عشر به آن اشاره شده است درخواست هایی است که حضرت سجاد علیه السلام از خدا دارند که عبارتند از: اول: درخواست برطرف شدن حجاب و پرده از مقابل چشمان انسان است تا دیدگان ما بتواند حقایق را عینا مشاهده و شک و شبهه و ریبه و وهم از دلها زدوده شود.
درخواست دوم حضرت سجاد علیه السلام درخواست محبتی عمیق است که ریشه در جان و دل و روح آدمی داشته باشد.
و درخواست سوم در مناجات دوازدهم خمس عشر درخواست معرفتی است که موجب شرح صدر شود.
در واقع می توان گفت که در مناجات دوازدهم خمس عشر انسان ابتدا از شناخت و معرفت خدا ابراز ناتوانی و عجز می کند ولی با توجه به آیات نورانی قرآن کریم از خداوند طلب شرح صدر و محبتی که ریشه در عمق جان انسان داشته باشد می کند و همین امر و شوق دیدار و محبت حضرت دوست انسان را به مقام قرب و مکاشفه می رساند اینجاست که حجاب و پرده از مقابل دیدگان انسان کنار رفته و فرد خود را در ردیف عارفان و خداشناسان می یابد .
متن مناجات دوازدهم خمس عشر
لهى قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِکَ کَما یَلیقُ بِجَلالِکَ،
وَ عَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ اِدْراکِ کُنْهِ جَمالِکَ،
وَ انْحَسَرَتِ الْأَبْصارُدُونَ النَّظَرِ اِلى سُبُحاتِ وَجْهِکَ،
وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَریقاً اِلى مَعْرِفَتِکَ اِلاَّ بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِکَ،
اِلهى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذینَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ اِلَیْکَ فى حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ،
وَ اَخَذَتْ لَوْعَهُ مَحَبَّتِکَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ،
فَهُمْ اِلى اَوْکارِ الْأَفْکارِ یَاْوُونَ،
وَ فى رِیاضِ الْقُرْبِ وَ الْمُکاشَفَهِ یَرْتَعُونَ،
وَ مِنْ حِیاضِ الْمَحَبَّهِ بِکَاْسِ الْمُلاطَفَهِ یَکْرَعُونَ،
وَ شَرایِعَ الْمُصافاتِ یَرِدُونَ،
قَدْ کُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ،
وَانْجَلَتْ ظُلْمَهُ الرَّیْبِ عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَضَمآئِرِهِمْ،
وَ انْتَفَتْ مُخالَجَهُ الشَّکِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَرآئِرِهِمْ،
وَ انْشَرَحَتْ بِتَحْقیقِ الْمَعْرِفَهِ صُدُورُهُمْ،
وَ عَلَتْ لِسَبْقِ السَّعادَهِ فِى الزَّهادَهِ هِمَمُهُمْ،
وَ عَذُبَ فى مَعینِ الْمُعامَلَهِ شِرْبُهُمْ،
وَ طابَ فى مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ،
وَ اَمِنَ فى مَوْطِنِ الْمَخافَهِ سِرْبُهُمْ،
وَ اطْمَاَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ،
وَ تَیَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَ الْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ،
وَ قَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى مَحْبُوبِهِمْ اَعْیُنُهُمْ،
وَ اسْتَقَرَّ بِاِدْراکِ السُّؤْلِ وَ نَیْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ،
وَ رَبِحَتْ فى بَیْعِ الدُّنْیا بِالْاخِرَهِ تِجارَتُهُمْ،
اِلهى ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَى الْقُلُوبِ،
وَ ما اَحْلَى الْمَسیرَ اِلَیْکَ بِالْأَوْهامِ فى مَسالِکِ الْغُیُوبِ،
وَ ما اَطْیَبَ طَعْمَ حُبِّکَ، وَ ما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِکَ،
فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِکَ وَ اِبْعادِکَ،
وَ اجْعَلْنا مِنْ اَخَصِّ عارِفیکَ، وَ اَصْلَحِ عِبادِکَ،
وَ اَصْدَقِ طآئِعیکَ، وَ اَخْلَصِ عُبَّادِکَ،
یا عَظیمُ یا جَلیلُ، یا کَریمُ یا مُنیلُ،
بِرَحْمَتِکَ وَمَنِّکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
ترجمه مناجات دوازدهم خمس عشر
خدایا! زبانها قاصر است از رسیدن به ثناى تو آنطور که شایسته جلال تو است
و عقلها عاجز است از ادراک کنه جمالت
و دیدهها تار و بى فروغ ماند از نظر کردن به سوى انوار ذاتت
و قرار ندادى براى خلق خود راهى به سوى شناسائیت جز به اظهار عجز از شناسائیت.
خدایا! پس ما را از کسانى قرار ده که درخت هاى شوق بسوى تو در بوستان هاى سینه شان ریشه محکم کرده
و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته
پس آنها به آشیانه هاى اندیشهها جاى گیرند
و در چمن زارهاى قرب به تو و مکاشفه مى چرند
و از حوض هاى محبت به جام ملاطفت (آب حیات) بنوشند
و در کنار نهرهاى صفا وارد گشتهاند
در حالى که پرده از پیش دیدگانشان برداشته شده
و تاریکى شبهه و تردید از صفحه عقاید و نهادشان زائل گشته
و یکسره خلجان شک و ریب از دلها و درونشان بیرون رفته
و دریچه هاى سینهشان بواسطه استوار شدن معرفت بازگشته
و همت هاشان براى پیشى گرفتن در خوشبختى در اثر پارسایى بلند گردیده
و نوشیدنیهاشان در چشمه کردار شیرین و گوارا شده
و درونشان در محفل انس با تو پاکیزه گشته
و راهشان در جاهاى هولناک امن گشته
و جان هاى ایشان در بازگشت بسوى رب الارباب مطمئن گردیده
و روانشان به فیروزى و رستگارى یقین پیدا کرده
و دیدگانشان به واسطه دیدار محبوب روشن گشته
و به واسطه رسیدن به مقصود و نائل شدن به آرزوهاى خویش قرارى یافته
و سوداگرى ایشان بواسطه فروختن دنیا به آخرت کاملاً سودمند گشته است.
خدایا! چه اندازه لذیذ است یاد تو در دلها که بوسیله الهام خطور کند
و چقدر شیرین است سیر بسوى تو با مرکب اندیشهها که در راههاى غیب صورت مى گیرد
و چقدر گوارا است طعم دوستى تو و چه شیرین است شربت قرب تو!
پس اى خدا ما را از راندن و دور کردنت پناه ده
و قرارمان ده از مخصوصترین عارفانت و از شایستهترین بندگانت
و راستگوترین فرمانبردارانت و خالص ترین پرستش کنندگانت!
اى عظیم! اى با جلالت! اى بزرگوار! اى عطابخش!
به رحمت و احسانت اى مهربانترین مهربانان!