مدل طالبان در عملیات بهاری

  • انتشار: ۱۹ حمل ۱۳۹۶
  • سرویس: اجتماعی
  • شناسه مطلب: 20566

جذب و عضوگیری یا به عبارت دقیق‌تر «کادرسازی» گروهک‌ها و تشکیلات تروریستی در جغرافیای مختلف بر اساس اقلیم مورد نظر با یکدیگر تفاوت خواهد داشت و همچنین مدل اجراء و حتی به عهده گرفتن آن همانند هم نخواهد بود.

به عنوان مثال در کشور افغانستان به صورت سنتی از دهه‌های گذشته تاکنون طالبان به عنوان عنصر عمل‌کننده اصلی اقدام به انجام انواع و اقسام عملیات‌ها اعم از انتحاری، بمب‌گذاری نقطه‌ای، گروگان‌گیری و عملیات دستبرد می‌کند و پس از آن بر اساس بازه زمانی مشخص مسئولیت آن را به عهده می‌گیرد.

در اینجا باید به عملیات‌هایی اشاره شود که طالبان آن را هر ساله اجرایی می‌کند و همگان تحت عنوان «عملیات بهاری» از آن نام می‌برند. به صورت سنتی و از گذشته تاکنون هسته‌های تندرو و افراطی طالبان در کوهستان زندگی می‌کنند یا حداقل مقرهای تجمع آنها در این مناطق قرار دارد و به دلیل بافت جمعیتی افغانستان، طالبان دارای نفوذ بومی و زیادی در میان ساکنان حاضر در ولایت‌های این کشور است. تا جایی که باید گفت عده‌ای از شهروندان افغانی «طالب‌ها» را از خود می‌دانند و هیچی ایرادی را بر آنها وارد نمی‌دانند.

این وضعیت در سال ۲۰۰۱ و پس از ورود نظامی آمریکا به افغانستان باعث شد تا نظامیان ایالات متحده نتوانند بسیاری از اهداف خود در افغانستان، خصوصاً حذف یا دستگیری افراد رده بالای طالبان را عملیاتی کنند. به عنوان مثال در «عملیات بال‌های سرخ» که هدف دستگیر کردن یکی از رهبران مطرح طالبان بود، نیروهای آمریکایی با به دلیل بافت بومی و همینطور ناآشنا بودن به جغرافیای افغانستان با مشکلات و تلفات زیادی روبه‌رو شدند. از این منظر ابتکار عمل در میدان در دست طالبان بود.

در حالت فعلی و با توجه به وضعیت افغانستان و با توجه به فرا رسیدن فصل بهار و گرم شدن، فاز جدید عملیات‌های بهاری طالبان در افغانستان آرام آرام و شاید در مدلی دیگر نمایان می‌شود. به گونه‌ای که طی دو هفته گذشته ولایات سنگین، هلمند، هرات و چند شهر دیگر مورد هجوم گسترده‌ طالب‌ها قرار گرفت. ریشه سیاسی فاز جدید عملیات‌های هجوم طالبان را باید مخابره پیام مخالفت این جریان به دولت وحدت ملی افغانستان و همچنین حزب اسلامی گلبدن حکمتیار دانست. چراکه صلح حکمتیار با کابل موجب خشمگین شدن طالبان و همچنین در خطر دیدن جایگاه آنها از سوی شورای کویته و همچنین رهبران طالبان قلمداد می‌شود.

ریشه امنیتی و میدانی این موضوع را باید حضور داعش در افغانستان در قالب «ولایت خراسان» دانست. چراکه وجود تروریست‌های داعش در افغانستان و بیعت برخی از عناصر طالبان با آنها به نوعی یک خطر و تهدید برای طالب‌ها ارزیابی می‌شود. از حیث ایدئولوژیک هم طالبان، داعش و عناصر آن را بومی منطقه نمی‌داند و از لفظ «خارجی» برای آنها استفاده می‌کند. از سوی دیگر تحلیلگران افغان هم معتقد هستند که داعش جایگاهی در افغانستان ندارد. لذا تا حدودی می‌توان گفت که طالبان انجام عملیات‌های خرابکاری را به دلیل خودنمایی در مقابل داعش صورت می‌دهد و همین موضوع باعث می‌شود که داعش هم دست به تحرکات میدانی بیشتر بزند که آخرین آن را می‌توان انفجار شفاخانه نظامی کابل دانست.

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟