تاثیر اجتماعی روزه
- انتشار: ۱۰ ثور ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 84743
سراسر احکام الهی، جنبه انسانسازی دارد؛ حتی عبادات فردی، اگر اثر وضعی نداشته باشد، عبادت کننده بهرهای نخواهد برد که هیچ، بلکه تکلف بیهوده را نیز متحمل شده است. این جمله از دکتر علی شریعتی معروف است که اگر دین، به درد این دنیا نخورد، به درد آخرت قطعا نخواهد خورد. روزه و امساک از اکل و شرب، یکی از فرصتهای الهی برای بندگان است؛ در این فرصت یکماهه اگر کسی به خاطر ریا، یا همرنگ جماعت شدن یا هر دلیلی دیگری – غیر عبودیت محض که نتیجهاش تحول درونی است – خودش را از خوردن و نوشیدن باز دارد، در واقع خودش را فریب داده است. در حدیثی از معصوم وارد شده است که «بسیارند روزه دارانی که غیر از گرسنگی و تشنگی هیچ نصیبی نمیبرند [حر عاملی، وسایل الشیعه: ۱/۷۲]. در اخیر این حدیث، این جمله آمده است: «حبذا صوم الاکیاس» فقط روزه عاقلان مورد توجه خداست. این حدیث، تلنگری است برای اینکه سر در جیب اندیشه باید برد و لختی اندیشید که واقعا حقیقت روزه چیست؟
روزه دارای یکسری اعمال ظاهری است که شرط صحت روزه است – مثل نخوردن، نیاشامیدن و اجتناب از مبطلات آن – یعنی پلهای اول برای رسیدن به حقیقت روزه. اما شکل روزه، نمیتواند گوهر آن باشد. گوهر روزه، شرط کمال روزه است. رعایت شرط صحت، بدون شرط کمال، چه بسا مصداق همان حدیثی باشد که ذکرش رفت. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «اگر روزه گرفتی، باید با تمام اعضای بدنت امساک نمایی؛ یعنی چشم، گوش، زبان و… همه باید روزه دار باشند». روزه داری با تمام اعضای بدن، میتواند شرط کمال روزه باشد. در واقع، امام جنبه اجتماعی آن را برای مردم بیان میکند؛ یعنی روزه دار، برای حفظ زبانش، دروغی نمیگوید که ضررش به خودش یا به مردم برسد. روزه دار نگاه حرام را مرتکب نمیشود، روزه دار، اگر داد و ستد دارد، در معاملاتش غش و فریب و خیانت نمیکند.
روزه، برای انسان تحول درونی و انقلاب روحی ایجاد میکند؛ اگر نصف مسلمانان این تحول را می داشتند، قطعا جهانی متفاوتی را تجربه می کردیم. چون جهان خوب و ایده آل، نتیجهای انقلاب درونی است. جهان بشریت را انقلاب صنعتی و علمی نمی تواند نجات دهد بلکه دچار انواع سر در گمی هایی کرده است که قبل آن، دامنگیر جامعه نبود.
تمام معضلات جامعه اسلامی، برمیگردد به این مورد که به اثر وضعی عبادات توجه نشده است. یعنی اگر عالم و مبلغ دین، جهت ارشاد مردم منبرها رفته، فقط به تعلیم شکلی و ظاهری عبادات بسنده کرده است. از جوهر و حقیقت عبادات، چیزی بر زبان نیاورده و برای همین است که تجاران و مغازه داران با رعایت ظاهری عبادات، فکر میکنند مقرب ترین انسانها پیش خدایند و اگر احتکار و گران فروشی میکنند، با خواندن دو رکعت نماز و یا روزه ماه رمضان به زعم خودش این گناه را جبران می کنند.
روزه دار واقعی، چون بندگی خدای سبحان را دارد، به دربار سلاطین جور و تحت تاثیر قدرت های خونخوار جهانی نمیرود؛ شأن روزه دار، بزرگ تر از آن است که با زبان روزه که بنام خدا دهانش را بسته، اما برای انسان تملق و بردگی کند؛ کسی که مهمان خداست و سر سفره معنوی خدا نشسته باشد، احساس عزت نفس می کند و اجیر قدرتها نمیگردد؛ آن که تسلیم ارادهی خالق یکتاست، برای او روزه دارد، وجدانش اجازه نمیدهد که با اراده ای غیر خدا، کار بکند.
نتیجه این که: اگر در این فرصت عظیم معنویت، روزه برای ما تاثیر وضعی نگذارد و بعد یک ماه، تغییری در نفس ما به وجود نیامده باشد، باید بدانیم که فقط گرسنگی و تشنگی را متحمل شده ایم…
علیظفر یوسفی
نظرات(۰ دیدگاه)