بازگشت جنرال دوستم، به چه بهایی؟
- انتشار: ۳۱ سرطان ۱۳۹۷
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 45376
جنرال دوستم معاون اول رئیس جمهور امروز (یکشنبه) در میان استقبال تعدادی از هوادارانش به کابل بازگشت. در این رابطه نکاتی چند برای یادآوری قابل تأمل است و باید منتظر پیامد آن در روزهای آینده بود:
1-هیچ تردیدی وجود ندارد که این گره (یعنی ورود دوستم به کابل و فرونشاندن خشم هوادارانش) از ابتکارات سفارت امریکا در کابل میباشد. امریکاییها بخوبی دریافتند که تیم ارگ به سرکردگی اشرف غنی از واقعیتهای جامعه افغانستان آنگونه که تصور میشد، شناخت درست و واقعی نداشته و ندارند. در اثر روشهای استبدادی و تکروانه و قانون شکنانه و مغایر با اصولی که خود مدعی آن میباشند، وسعت شکافهای اجتماعی و ریزشهای سیاسی را هر روز شدت بخشید.
اعتبار افغانستان و نیز دست آورد حضور شانزده ساله جامعه بینالمللی را در افغانستان زیر پرسش قرار داد! بنابراین برای پیشگیری از هم گسیختگی بیشنر وضعیت موجود و در نهایت به هدر نرفتن نتیجه تلاشهای غربیها، سفیر امریکا با دید و بازدیدهای فشرده، حکومت اشرف غنی را وادار ساخت که به “واقعیت نفوذ و حضور” جنرال دوستم تن در دهد.
2- موضوع مهم دیگر این است که آیا جنرال بار دیگر هم چون گذشته ظرفیت عظیم نیروی مردمی خود را که استوار و شجاعانه برای بازگشت او و آزادی قیصاری در سرکها مقاومت کردند، قربانی چند امتیاز ساده سیاسی خواهد نمود؟ او بار دیگر بعنوان معاون اول رئیس جمهور در تیم حکومت را غنیمت خواهد شمرد و همه چیز گذشته را به فراموشی خواهد سپرد یا اینکه برای برآورده شدن خواستههای عادلانه مردم خود به اقدامها و تغییرات بنیادین توسل خواهد جست و این موفقیت را تخته خیز و تحقق آن قرار خواهد داد؟
3- از آغاز جریان و غایله کشمکش ارگ و دوستم به بهانه دروغین و واهی بنام ایشچی و سرانجام با بهانههای مختلف به تبعید اعلام نشده جنرال دوستم منجر گردید، سفارتخانههای خارجی و بویژه سفارت امریکا، دفتر ملل متحد برای محکومیت و انزوای هرچه بیشتر دوستم از قواعد و اصول بینالمللی عبور نموده و حتا از موضوع نقض حقوق بشری سرمایه گذاشتند، اعتراضات هواداران دوستم را یک حرکت خودسرانه شماری از افراد بی ریشه تلقی نمودند که پس از چند روز به خاموشی خواهد گرایید، ولی اکنون در برابر پرداخت آن هزینه گزاف، بخصوص از آدرس نقض حقوق بشر، عاملین آن باید به وجدانهای بیدار جهان و مردم افغانستان پاسخ بگویند که با کدام وجدان و تعهد بینالمللی و انسانی همه دستآوردها و ارزشهای انسانی را ابزار ساخته و به پای منافع سیاسی خود قربانی ساختند؟ در فردا با چه ملاک و معیاری میتوان به ادعاها و تعهدات شما باورداشت و اعتماد نمود و دوباره به مصادره سیاسی اصول و ارزشهای انسانی و قواعد بینالمللی دست نیازید؟ آیا میدانید با این خطای زشت و جبران ناپذیر خود چه صدمه ای سنگین بر پایههای نوپای نظام سیاسی کشور و باورهای دموکراتیک در جامعه وارد ساختید؟ ایا میدانید که چگونه ساختارها و نهادهای ملی و حقوقی و عدلی را با استفاده ابزاری خویش در جامعه بیاعتبار نمودید؟ و…
4- آخرین نکتۀ قابل یادآوری این است که باید پذیرفت که سیاست تزویر و زورگویی، تلاشهای تمامیت خواهانه و فاشیستی، ابزارقراردادن ارزشهای انسانی و نقض قانون، عبور از اصول و معیارهای جهانی شاید برای لحظههای موقت برای عاملین نابکار آن نتیجه بخش باشد، اما برای همیشه نمیتواند صدای مردم را خاموش گرداند. با نقاب دموکراسی و آزادی نمیتوان حکومت فاشیستی را برای افکار عمومی قابل قبول جلوه داد. با توسل به چنین شیوههایی نباید انتظار داشت که ثبات و امنیت و صلح و سازندگی در کشور و جهان پای گیرد.
هم چنین باید تذکر داد چهرهها و سیاستمدارانی مانند جنرال دوستم که امروز به هر دلیل/علتی داعیه دار بخشهای از جامعه شده اند، باید درک کنند که نباید این ظرفیت عظیم اجتماعی را قربانی خواستههای شخصی و گروهی خود سازند؛ آنان باید عمیقا بدانند که این نیروی عظیم اجتماعی است که به آنها اعتبار و اهمیت بخشیده است. بنابراین برای بدست آوردن مطالبات و داعیههای حق خواهانه و تحکیم صلح و ثبات و تحقق سازندگی در کشور بایستی از روشهای فرصت طلبانه شخصی چشم پوشی نموده و به برنامه و خرد جمعی اعتماد نمایند.
شکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)