انحراف در جامعه پس از رحلت پیامبر(ص)
- انتشار: ۲ سنبله ۱۳۹۹
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 92118
پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) عده ای که بغض علی(ع) را در دل داشتند و حتی در دوران حیات حضرت محمد(ص) در چندین مورد به صورت پیدا و پنهان این بغض و کینه را نسبت به حضرت علی(ع) را نشان داده بودند جامعه اسلامی را از مسیر درستی که پیامبر(ص) تعیین کرده بود خارج ساختند.
این عده در حالی خلاف را از حضرت علی(ع) ربودند که ردای خلافت برازنده حضرت علی(ع) بود و جایگاه علی(ع) در خلافت همانند محور سنگ آسیاب بود که بدون وی خلافت از مدارش خارج می شد.
حضرت علی(ع) سرچشمه حقایق و معارف بود که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) کمتر کسی به آن دست یافت. آن دوران که مطابق با حدیثی از حضرت علی(ع) دوران تاریکی خوانده شده مردم از حضرت علی(ع) که جانشین بلافصل پیامبر(ص) بود روی برگرداندند و سرمنشأ انحراف و اختلاف در جامعه اسلامی شدند.
در این دوران تاریکی کور هم فضا تاریک و هم دیدگان بصیرت از انسان ها گرفته شده بود. بغض و کینه، انتقام جویی، شهوت و مادیات پرستی همه و همه عده ای را بر آن داشت که بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) چشمان خود را به روی خدا خواهی ببندند و حوادثی خلق کنند که در طول تاریخ زمینه ساز بدبختی امت اسلامی شد.
آنها برخلاف تعیین پیامبرشان علم خلافت برافراشتند و حق علی(ع) را خوردند. این انسان های کوردل و بی بصیرت هرکسی که خلافتشان را نپذیرفت از سر راه برداشتند و در این میان حضرت علی(ع) به خاطر منافع اسلام سال های طولانی در خانه ماند و سکوت کرد.
نشانه ها و دلایل انحراف جامعه پس از رحلت پیامبر(ص) آنقدر تکان دهنده است که دل هر انسان مسلمانی را به درد می آورد.
دنیا پرستی عامل انحراف جامعه پس از رحلت رسول اکرم(ص)
همه می دانیم که انبیاء الهی و پیامبران از سوی خدا فرستاده شدند تا انسان ها را با شأن و منزلت که همان شناخت خود است آشنا کنند. پیامبران به انسان ها می گفتند که غرق در مادیات نشده به اهدافی والاتر از اهداف دنیایی فکر کنند.
آنچه پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) اتفاق افتاد به دست کسانی رقم خورد که حب دنیا و جاه و مقام کورشان کرده بود. کسانیکه بعد از وفات پیامبر(ص) در مکانی جمع شدند و علم خلافت برافراشتند در حقیقت انسان های بی بصیرتی بودند که از دنیا فقط ظاهرش را دیدند و هرگز به اهداف الهی و توجه به خداوند روی نیاوردند.
در جامعه بعد از پیامبر(ص) به ظاهر همه چیز وجود داشت اما در باطن جامعه عاری از روح خدا بود و این مال دنیا و توجه به مادیات بود که در تار و پود جامعه رخنه کرده بود. در چنین فضایی که به براساس روایتی از مولای متقیان حضرت علی(ع) دوران تاریکی کور خوانده شده روح توجه به خدا و معنویات از بین رفته بود.
منافقین و ایجاد فتنه در تاریکی
همان طور که گفته شد حوادث پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) به اندازه ای تاسف آور بود که مسیر تاریخ را برای مسلمان عوض کرد. در این تغییر مسیر منافقین نقش برجسته داشتند. منافقین همان کسانی بودند که با چشم بستن به تعیین و انتخاب پیامبرشان در دنیایی از تاریکی فرورفته بودند، موج متلاطمی که امت اسلامی را پارچه پارچه ساخت. این منافقین خلافت جامعه را به دست گرفتند و تاریکی را خلق کردند:
در این تاریکی و جامعه فتنه زده حتی دوست داران اهل بیت(علیهم السلام) وقتی دستان خود را بیرون می آوردند نمی توانستند آنها را ببینند. منافقین نه تنها در دنیا که در آخرت هم نوری ندارند. علی(ع) و فاطمه (س) منبع نور بودند اما منافقین خود را از این سرچشمه نور محروم ساختند تا برای همیشه در تاریکی باقی بمانند.
غصب فدک
همان طور که گفته شد جامعه پس از رحلت رسول اکرم(ص) به دست عده ای منافق کوردل افتاد که به اسم اسلام ادعای خلافت کردند. در جامعه تاریک و دور از یاد خدا که توسط این منافقین ایجاد شده بود، باغات فدک از حضرت زهرا(س) گرفته شد.
باغاتی که حق مسلم فاطه زهرا(س) بود. پیامبر اسلام(ص) قباله فدک را به نام حضرت زهرا(س) قرار دادند. بعد از وفات پیامبر(ص) و برای فشار اقتصادی بر حضرت علی(ع) و دختر پیامبر باغات فدک غصب شد. حضرت زهرا(س) به مسجد آمد و برای پس گرفتن فدک خطبه خواند اما هیچ کس به یاری ایشان نشتافت و یاری اش نکرد.
دلیل اینکه هیچ کس از دختر پیامبرش دفاع نکرد فرو رفتن جامعه در تاریکی بود. فاطمه (س) در مسجد خطبه خواند اما کسی توجه نکرد. مگر این همان فاطمه ای نبود که پیامبر(ص) در مورش فرموده بود: روز قیامت چهار سوار وارد محشر می شود که یکی از آنها فاطمه(س) است.
آری! در چنین جامعه تاریکی زده ای بود که حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) شبانه درب خانه های مهاجر و انصار را می زد و به آنها می گفت مگر شما در غدیر نبودید؟ از آنها طلب کمک می کرد اما هیچ کس اجابت نمی کرد. مسلمانان مرتد شده بودند و در چنین جامعه ای دیگر نور معنایی نداشت چون همه ماندن در تاریکی را دوست داشتند.
برداشت ها و قرائت های شخصی از دین
یکی دیگر از دلایل و نشانه های انحراف در جامعه پس از رحلت رسول اکرم(ص) پیدایش و ظهور قرائت های متفاوت که خیلی از آنها با اسلام ناب فاصله های زیادی داشت، می باشد.
به عبارت دیگر دین به ابزاری در دست عده ای سودجو بدل شده بود. این قرائت ها اسلام را به انحراف کشاند. معرفت دینی از بین مردم رفت. هرکس به اسم دین هرکاری که می خواست می کرد و بعد اعلام می نمود که برداشت و فهم وی از دین همین مقدار بوده است.
اجتهاد بدون حساب و کتاب در این دوران به اسلام ضربه مهلکی وارد کرد. در این دوران تلاش های زیادی برای تضعیف معنوی حضرت علی(ع) که سرمنشأ نور و هدایت بود نیز انجام شد. این تلاش ها کار را به جایی رساند که وقتی حضرت علی(ع) در مسجد کوفه ضربت خورد و به شهادت رسید، عده ای در کمال شگفتی از هم می پرسیدند مگر حضرت علی(ع) نماز هم می خواند.