هرچند قدرت انعطاف و ظرفیت چرخش نخبگان پاکستانی را نباید دست کم گرفت، ولی به نظر می رسد آینده این روابط روشن نیست. آنچه روشن است پیچیدگی، سختی و پرچالش بودن زندگی استراتژیک در دنیای بعد از جنگ سرد برای همه بازیگران از جمله برای افغانستان و پاکستان در روابط دو جانبه و چند جانبه می باشد.
ما بجای پیش گرفتن سیاست دوستی و همکاری و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر راه خصومت را پیش گرفتیم، ولی این قمار را باختیم. فکر میکردیم که پاکستان برای دفاع از حق مشروع خود بیکار مینیشیند. ده بار همین جا نوشته ام که کلید راه حل جنگ در افغانستان تاحدی دست امریکاست ولی بیشتر در اختیار پاکستان است.
امّا جناب امیر صاحب حکمتیار که به طرز شاهانهای در آن کشور زندگی میکرد، حرفهایی به زبان آورد که نشاندهنده خُبث باطن ایشان است و بطرز عجیب و واضحی آن را میخواست نمایان کند.
حکمتیار در سردخانه سیاسی دست وپا میزند تا اطرافیان کمی توجه کنند، آخر او هم آرزوی حکومت و قدرت در سر داشته است. تمام رقبای حکمتیار قدرت و حکومت را یک دوره تجربه کردند اما حکمتیار تا کنون تنها در نقش یک معترض، مخرب، مخالف، توانسته است ظاهر شود، این عقده ی کمی نیست.