برخورد سپاهیان تعصب جاهلانه با امام حسین(ع) و مشکلات امروزما!
- انتشار: ۴ سنبله ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 93362
تعصب و تمایل شدید عاطفی و احساسی جاهلانه یکی از گرفتاریهای جوامع بشری و از موانع مهم حرکات اصلاحی انبیاء و پیشگامان جوامع بشری بود و هست.
در زمان بعثت رسول گرامی اسلام(ص) بزرگترین درد سرها را کسانی برای حضرتش ایجاد مینمودند که متعصبانه و بدون معیارهای عقلانی از قبیله، نژاد و بزرگان نژادی و سنتهای پدران و اجدادشان حمایت میکردند و در کل در روابط اجتماعی و آیینی، به معیارهای عقلانی کوچکترین بهایی نمیدادند. البته باید دقت نمود که تعصبات جاهلانهای از این دست، ریشه در جهلی به معنای نادانی و عدم آگاهی نداشت بلکه زائده جهلی به معنای هواهای نفس و تمایلات نفسانی بود؛ زیرا اگر نگوییم همه، قطعا بسیاری از آنها پیامبر(ص) و حقانیتش را دانسته تعصب میورزیدند.
یکی از عوامل دشمنی با امام حسین(ع) که منجر به به شهادت پاکترین انسانها و باعث به اسارت رفتن آلالله شد، باز همین تعصب جاهلانه قبیلوی و نژادی بود. اشعاری که یزید لعنتالله علیه در هنگام زدن با چوب بر لب و دندان مبارک امام(ع) میخواند، بیانگر شدیدترین تعصب نژادی و قبیلوی بود و گویای نقش آن در فجایع کربلا. وی در آن اشعار اعتراف دارد که انتقام کشتههای متعصبان و جاهلان بدر را گرفته است.
اگر با نگاه عبرت آموز به متعصبان صدر اسلام و عصر امام حسین(ع) و رفتارهای جاهلانهی آنها بنگریم، در خواهیم یافت که ریشهی بسیاری از گرفتاریهای امروز کشور و مردم ما نیز تعصبات کر و کور قومی، نژادی، حزبی و سمتی است. تعصباتی که معیارهای خونی و نژادی را بر هرگونه معیارهای عقلانی و انسانی مقدم داشته است. تعصباتی که باعث شده است تا هر قومی و نژادی اشرار و ظالمان شناخته شده و مسلم خویش را بر اخیار دیگران مقدم داشته و با تمام وجود از آنها حمایت نماید. تعصباتی که امروزه تکلیف قلمهای بسیاری از نویسندگان این مرز و بوم را تعیین میکند. تعصباتی که همواره حمایت رهبران نژادی و قومی را تا مرز پرستش در پی داشته و دارد. تعصباتی که توان درک خطاهای سران را از مردم و جامعه گرفته و اجازه نمیدهد به زیر تیغ نقد منتقدین قرار گیرند. تعصباتی که حتی عقل و خرد جریانهای مدنی این کشور فلک زده را در رقابت مدنیت و بدویت به زنجیر بدویت میکشد. تعصباتی که کینه و کدورتها را هر روز بیش از دیروز عمیقتر و بیشتر نموده آتش جنگهای خانمانسوز را هر از چندگاهی شعلور میکند.
بنابراین، اگر غیرت قومی، نژادی و حزبی برخیها ملاحظه نشود، به جد میتوان گفت که با توجه به عصبیتهای موجود، وضعیت امروزی کشور در یزیدی بودن کمتر از عصر یزید بن معاویه نخواهد بود و بسیاری از ادعاهای پیروی از نهضت عاشورای حسینی شعاریست بدون مصداق. پس چه بهتر که کمی تجدید نظر نمود.
حسن ختام با جملاتی از معصومین(علیهم السلام):
پیامبر خدا(ص) در پاسخ به سؤال از عصبیّت فرمود: عصبیّت آن است که قوم و قبیله خود را در راه ستم یارى رسانى.
امام زین العابدین(ع) در پاسخ به پرسش از تعصّب ورزى فرمود: تعصّبى که صاحبش به سبب آن گنهکار مى باشد، این است که آدمى بَدانِ قوم خود را از نیکانِ قومى دیگر بهتر بداند. این از عصبیّت نیست که کسى قوم و مردم خود را دوست داشته باشد، بلکه کمک کردن قوم خود بر ستم، از عصبیت است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: از ما نیست کسى که مردم و جامعه را به عصبیّت دعوت نماید و از ما نیست کسى که در راه عصبیّت بجنگد و از ما نیست کسى که با برخوردارى از عصبیّت بمیرد.
جملات فوق به خوبی و زیبایی، هم معنای عصبیت و تعصبات جاهلانه را روشن نموده است، هم موضع دین را در قبال تعصب و هم تکلیف جوامع بشری و از جمله تکلیف مدعیان تدین و دین داری را.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)