فصل عاشقی شروع شد
- انتشار: ۱ سنبله ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 93010
بنام خدا
آهنگ خورشید باید کرد و روشن شد و روشنگری کرد.
بوسه بر رخسار قمر باید زد و رقصی به سوی خداکرد
دل به دریا باید زد و دریایی شد و تجلی رحمت
وضوی خون باید گرفت و سرخ روی مهمان یار شد.
دل از گل بایدکند و آییه گردان شمشیرین ابروی نگارشد.
سینه باید سینایی کرد تا محرم یار شد.
آری محرم رخ نموده و فصل عاشقی و دست افشانی رسیده است.
فصل و وصل و عاشقی ومستی ناموس هستی هست و فصل ممییز انسان
دست افشانی برماسوی الله تمام ذات انسان فرازمانی است.
محرم و حرم و حریم حرام تفسیر مبین إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً است و حکمت آفرینش.
آنک ماهستیم ومحرم وحرم وحریم وحرام شدن خاموش نشستن و فلسفه بافی.
محرم است ماه رقص شمشیر و جوشش خون و سجاده رنگین کردن در محراب آبروی یار.
ماه حرم داری دل است و نازدلدار و دلبردگی وشور وشعور پرجنون.
محرم است وحریم سازی روح مُحرِم کعبه مقصود ومنای تجرد
محرم است وحرام شدن پای بند گِل بودن و تخته بند بندگی غیرخویشتن:
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد«علامه اقبال»
محرم ماه رستن از خوی سگی است وگسستن از من ومایی خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ
ماه بی رنگ شدن و رهای از رنگ هاست:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست«حضرت لسان الغیب»
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده«حضرت مولانا»
آری محرم ماه خدایی شدن، عقال زدن عقل خودبنیاد، رهایی از زندان فراق، گشودن خزانه وصال و بوسه گرفتن از لب یار است.
محرم ماه حسین است که وضوی خون کرد تا عشق غیور سرخ روی گردد.
محرم ماه عباس است تا دو دست دهد و از خدا دوبال گیرد تا عاشقان پرواز را ازیادنبرد.
محرم ماه علی اکبر است که میدانداری کند تا راه و رسم عاشقی را منطق بخشد وخُلق آموزد
اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ«امام حسین»
محرم ماه علی اصغر است که گلبرگ گلو هدیه خداکند تا گل توحید در جهان بی خزان باشد.
محرم ماه علی اصغر است پیرسالکان ساغربدوش صدمیدان تجرید.
محرم هنگامه به بند کشیدن گریز پایان چون زهیر بن قین است که از محضرخورشید می گریختند.
محرم بهار بلوغ ایمان است و شکوفاشدن گل فطرت وهب های صاحب زنار.
آری محرم دانشگاه انسان شدن است و خدایی کردن در هنگامه های خطر.
دریک کلام محرم رستن ازخاک است و پیوستن به خدا به قول علامه اقبال:
چیست دین برخاستن از روی خاک
تا ز خود آگاه گردد جان پاک
می نگنجد آنکه گفت الله هو
در حدود این نظام چار سو
پر که از خاک و برخیزد ز خاک
حیف اگر در خاک میرد جان پاک
گرچه آدم بردمید از آب و گل
رنگ و نم چون گل کشید از آب و گل
حیف اگر در آب و گل غلطد مدام
حیف اگر برتر نپرد زین مقام
بارخدا آن توفیق عنایت کن که با دانه دانه اشک ما در فراق آن باغبانان جان، گل جان جان ما شکوفا شود.
اسدالله جعفری
نظرات(۰ دیدگاه)