صلح آرمان که در گرو ذهنیت افغان ها است
- انتشار: ۱۱ حوت ۱۳۹۸
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 79368
افغانستان بیش از چهل سال است که در جنگ و جدل های گوناگون میسوزد، جنگ و جدل های که تمامی زیر بناها را نابود کرده و افغانستان را حداقل صد سال از کشور های دیگر دنیاعقب انداخته است. فروپاشی ساختارها و زیربناهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و مخصوصا مشکلات و ناهنجاریهای امنیتی سبب شده است که با گذشت تقریبا دودهه حتی کمک های بزرگ کشورهای جهان هم نتواند بخشی قابل ملاحظه ی از نیازها و مشکلات ناشی از جنگ و ویرانی هارا انطور که تصور میشد برطرف نماید.
عوامل اصلی جنگ و خشونت را درزیر با این سوال آغاز میکنیم:
ایا جامعه ما خود خشونت پذیرنیست؟شاید ریشه خیلی از مشکلات و ناهنجاری ها عوامل بیرونی داشته باشد، اما نکته قابل توجه این است ذهنیت های بخش بزرگ از جامعه ما هنوز طالبانی است و تا زمانیکه این ذهنیت بصورت کامل در اذهان عامه دفن نگردد ما موفق به صلح پایدار نخواهیم شد. سرنوشت صلح در افغانستان با عوامل بسیاری گره خورده است، که بازهم برمیگردد به توده های مردم واجتماع درافغانستان و عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی که جدا گانه بصورت مفصل روی آن بحث خواهیم داشت.
۱ – عوامل اجتماعی و فرهنگی: گرچند تعدد اقوام و فرهنگ های مختلف شاید بستری خوبی برای همپذیری فراهم سازد. اما اگر با دقت لازم و جزیات خرد ریز ان به آن توجه لازم صورت نگیرد، این عوامل باعث میشود خیلی از مشکلات را فرا راه مردم و اجتماع برای برقراری نظم عامه قرار دهد، که اصلا بنفع این کشور نخواهد بود.
۲ – شرایط اقتصادی: طبق گفته معروف، از دری که فقر وارد شود دروازه دیگری بنام ظلمت گشوده خواهد شد. فقر و مشکلات اقتصادی حاد یکی از عوامل مهم ناهنجاری ها دراین کشور را تشکیل داده است، فقر میتواند افراد یک جامعه را بسوی افراط گرایی، جنگ های گرم و سرد، دزدی های مسلحانه و خشونت های مرگ بار سوق دهد.در واقع رابطه فقرو خشونت را میتوان یک رابطه مستقیم ارزیابی کرد.
۳ – مشکلات بیسوادی: همانطور که در جریان هستید، هنوز بخش عمده ازمردم جامعه ما بصورت کلی بیسواد هستند، بیسوادی و عدم اگاهی های لازم در مورد اجتماع، فرهنگ ها، باورهای دینی و مذهبی مختلف در افغانستان در واقع زمینه ساز اصلی مداخلات خارجی را مساعد ساخته است.
۴ – چالش های سیاسی: همانطور که در جریان کارهای خیلی ازسیاسیون افغانستان هستیم، همواره منافع فردی را برمنافع ملی ارجحیت داده است، هیچگاهی برمنافع ملی هیچ قدمی موثری برنداشته اند.
سیاسیون افغانستان در واقع همان اندازه در این ناهنجاری ها دخیل هستند که طالبان در این زمینه مقصر است، زیرا اندک فرصت های را مردم افغانستان دو دستی تقدیم انها کرده بود با مبنای منافع شخصی از کنارانها با خون گرمی تمام گذشته اند.
۵ – مداخلات بیرونی: همانطور که قبلا هم یاد اوری کردم، خارجی ها مسایل قومی، نژادی، دینی و مذهبی را نشانه رفته وزمینه بیشتر از خشونت ها را فراهم می سازد.
تا زمانیکه به چالش های درونی جامعه ما بطور دقیق آن پرداخته نشود امید به صلح به معنای واقعی آن یک امر واهی خواهد بود.
رضا خرم
نظرات(۰ دیدگاه)