جاهلیت مدرن چیست و چه تفاوتی با جاهلیت نخستین دارد؟
- انتشار: ۲۱ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 77319
براساس آیات و روایات، این روزها ما شاهد جاهلیت مدرن هستیم. اما این جاهلیت مدرن چیست؟ چه ویژگیهایی دارد؟ با جاهلیت نخستین چه تفاوتی دارد؟ چرا به آن جاهلیت مدرن میگویند؟
خداوند در آیه ۳۳ سوره احزاب، خطاب بهشماری از همسران حضرت محمد (ص) میفرمایند «لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولی» «و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید». شماری از مفسرین قرآن کریم معتقدند که عبارت «جاهلیت الاولی» به جاهلیت دوره پیش از پیامبر اشاره میکند.
حتماً دربارهٔ جاهلیت اعراب در پیش از ظهور اسلام بسیار شنیدهاید. اعراب جاهلی تا پیش از اسلام آوردن آداب و رسومی داشتند که در آیه ۳۳ سوره احزاب به یکی از آنها که «تبرج» نام دارد اشاره شدهاست. دربارهٔ معنای تبرج باید گفت که زنان دوره جاهلیت در سرزمین حجاز حجاب خود را به درستی رعایت نمیکردند و دنباله روسریهای خود را به پشت سرشان میانداختند به شکلی که گلو و بخشی از سینه و گردنبند و گوشوارههایشان قابل مشاهده بود. خداوند در این آیه به همسران پیامبر دستور میدهد که مثل زنان دوره جاهلیت رفتار نکنند.
شماری از مفسرین قرآن با توجه به عبارت «جاهلیه الاولی» معتقدند که این آیه یکی از پیشگوییهای قران کریم محسوب میشود. چون از جاهلیت دیگری (جاهلیت مدرن) خبر میدهد که در آینده به وقوع خواهد پیوست. حضرت امام باقر (ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: «سَتَکُونُ جَاهِلِیَّهٌ أُخْرَی» «جاهلیت دیگری نیز به زودی اتفاق خواهد افتاد».
حضرت محمد (ص) نیز در حدیثی میفرمایند: «بُعِثْتُ بَیْنَ جَاهِلِیَّتَیْنِ، لَا أُخْرَاهُمَا شَرٌّ مِنْ أَوَّلِهِمَا» «من بین دو جاهلیّت که دومین آن سختتر از اوّلی است، برانگیخته شدهام.» این جاهلیت دوم همان جاهلیت مدرن است.
جاهلیت الاولی
پیش از پرداختن به جاهلیت مدرن لازم است جاهلیت الاولی را بررسی کنیم. جاهلیت الاولی ویژگیهایی دارد که در این بخش به آن میپردازیم. اکثر رفتارهای اعراب در دوره جاهلیت نخستین از یک سو مخالف عقل بود و از سوی دیگر درتضاد با علم. این رفتارها همچنین مخالف احکام الهی بود.
حضرت امام علی (ع) در خطبهٔ ۹۵ نهج البلاغه دربارهٔ ویژگیهای دوران جاهلیت پیش از اسلام میفرمایند: «بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِی حَیْرَهٍ وَ حَاطِبُونَ فِی فِتْنَهٍ، قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْکِبْرِیَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِیَّهُ الْجَهْلَاءُ، حَیَارَی فِی زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ؛ فَبَالَغَ (صلی الله علیه وآله) فِی النَّصِیحَهِ وَ مَضَی عَلَی الطَّرِیقَهِ وَ دَعَا إِلَی الْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ.»
«(خداوند) او را هنگامی مبعوث کرد که مردم در حیرت و گمراهی، سرگردان بودند و در فتنهها غوطه ور؛ هوا و هوسهای سرکش آنها را به خود جلب کرده، و تکبّر و خودبزرگ بینی آنها را به پرتگاه افکنده و جاهلیّتِ شدید آنها را سبکمغز ساخته بود، و در ناپایداری امور و بلای جهل، حیران و سرگردان بودند. در این هنگام، پیامبر در نصیحت آنها، نهایت کوشش را به خرج داد (و با سخنان دلنشین و منطقی در آنها نفوذ کرد) در راه راست حرکت مینمود (و مردم را به دنبال خود، به حرکت وامیداشت) و به سوی حکمت و دانش و موعظه نیکو دعوت میکرد.»
حضرت امام علی (ع) در خطبه دوم نهج البلاغه نیز میفرمایند: «وَ النَّاسُ فِی فِتَنٍ انْجَذَمَ فِیهَا حَبْلُ الدِّینِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِی الْیَقِینِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِیَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَی خَامِلٌ وَ الْعَمَی شَامِلٌ عُصِیَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّیْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِیمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَکَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُکُهُ أَطَاعُوا الشَّیْطَانَ فَسَلَکُوا مَسَالِکَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِی فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَی سَنَابِکِهَا فَهُمْ فِیهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِی خَیْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِیرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ کُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَمٌ.»
«(خداوند پیامبرش را در زمانی فرستاد که) مردم در فتنهها گرفتار بودند؛ فتنههایی که رشته دین در آن گسسته و ستونهای ایمان و یقین متزلزل شده بود. اصول اساسی فطرت و ارزشها دگرگون گشته و امور مردم پراکنده و متشتّت، راههای فرار از فتنهها بسته و پناهگاه و مرجع، ناپیدا بود. (در چنین محیطی) هدایت، فراموش شده و گمراهی و نابینایی، همه را فرا گرفته بود.»
«(در چنین شرایطی) خداوند رحمان معصیت میشد و شیطان یاری میگردید و ایمان، بدون یار و یاور مانده بود. ارکان ایمان فرو ریخته و نشانههای آن ناشناخته مانده و طرق آن ویران و شاهراههایش ناپیدا بود. مردم پیروی شیطان میکردند و در مسیر خواستههای او گام برمیداشتند. در آبشخور شیطان وارد شده و به وسیله آنها (مردمی که در دام شیطان گرفتار بودند) نشانههای او آشکار و پرچم وی به اهتزاز درآمده بود.»
«این در حالی بود که مردم در فتنههایی گرفتار بودند که با پای خویش آنان را لگدمال نموده و با سُم خود، آنها را له نموده بود (و همچنان این هیولای فتنه) بر روی پای خود ایستاده بود. به همین دلیل آنها در میان فتنهها گم گشته و سرگردان و جاهل و فریب خورده بودند (و اینها همه در حالی بود که مردم آن زمان) در کنار بهترین خانه (خانه خدا) زندگی داشتند (ولی) با همسایگانی که بدترین همسایگان بودند؛ خوابشان بی خوابی و سرمه چشمهایشان اشکها بود. در سرزمینی که دانشمندش به حکم اجبار، لب فرو بسته و جاهلش گرامی بود.» اما جاهلیت مدرن چیست؟
جاهلیت مدرن
در حالی که اعراب دوره جاهلی به علت فقدان علم و عدم پایبندی به احکام الهی، گرفتار اعتقادات و رفتارهایی شرم آور شده بودند، انسانهای امروزی با ادعای داشتن علم و دانش و اخلاق هر لحظه بیشتر و بیشتر در گناه و فساد غرق میشوند. هر چند انسان قرن بیست و یکم توانستهاست به اوج علم و دانش برسد اما به دلیل روی گردانی از معنویات و احکام الهی هر روز گمراه تر میشود و در باتلاق جاهلیت مدرن غرق میگردد.
حضرت امام علی (ع) در حکمت ۳۶۹ نهج البلاغه دربارهٔ جاهلیت مدرن میفرمایند: «یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لَا یَبْقَی فِیهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ؛ وَ مَسَاجِدُهُمْ یَوْمَئِذٍ عَامِرَهٌ مِنَ الْبِنَاءِ، خَرَابٌ مِنَ الْهُدَی، سُکَّانُهَا وَ عُمَّارُهَا شَرُّ أَهْلِ الْأَرْضِ؛ مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَهُ، وَ إِلَیْهِمْ تَأْوِی الْخَطِیئَهُ، یَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْهَا فِیهَا، وَ یَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا إِلَیْهَا»
«روزگاری بر مردم فرا میرسد که در میان آنها از قرآن چیزی جز خطوطش و از اسلام جز نامش باقی نخواهد ماند، مساجد آنها در آن زمان از جهت بنا آباد و محکم ولی از جهت هدایت خراب و ویران است، ساکنان آن مساجد و آبادکنندگانش بدترین مردم روی زمین اند، فتنه و فساد از آنها برمیخیزد و خطاها به آنها بازمیگردد، آن کس که در آن زمان از فتنهها کنارهگیری کند او را (به اجبار) به آن بازمیگردانند و هر کسی که از آن جا وامانده است به سوی آن سوقش میدهند.»
اگر اعراب جاهلی بر سر هیچ و پوچ درگیریهای قبیله ای و خونریزی به راه میانداختند، انسانهای دوره جاهلیت مدرن به سبب حرص و تکبری که دارند بهانه تراشی کرده و به جان هم میافتند و با استفاده از علم خود در لحظه ای میلیونها انسان را میکشند.
همانطور که در جاهلیت پیش از اسلام اعراب دچار تعصبات قومی و قبیلگی کور بودند، در دوره جاهلیت مدرن نیز عده ای خود را نسبت به سایرین برتر میبینند و ملت خود را نسبت به ملتهای فقیر شایستهتر میدانند و با آن ملتها همچون انسانهای درجه دو برخورد میکنند.
اگر زنان اعراب جاهلی گردن و گردنبند و گوش و گوشوارههایشان نمایان بود، در زمان جاهلیت مدرن انسان مدرن به بهانههای گوناگون به دنبال برهنگی حداکثری است.