چاق بودن؛ از ستایش تا سرزنش
- انتشار: ۱۱ ثور ۱۳۹۸
- سرویس: اجتماعیسلامت
- شناسه مطلب: 59789
در گذشته در افغانستان، چاق بودن یک فضیلت پنداشته میشد و الفاظی مانند «لاغرمردنی» برای افراد یک تحقیر بزرگ به حساب میآمد. مهمترین معیار انتخاب همسر نیز در بین مردان چاق بودن همسر آیندهشان بود.
داشتن شکم بزرگ نیز در گذشته به فرد منزلت و جایگاه اجتماعی میبخشید.در آن زمان خان بودن و اشرافی بودن با داشتن شکم بزرگ محاسبه میشد.
یلیها، بزرگترین آرزویشان این بود تا چربی بیشتری دور شکمشان جای گیرد.
امروز نیز در بین برخی از سیاستمداران سنتی داشتن شکم بزرگ یک فضیلت دانسته میشود.
در زمان کمپین انتخابات ریاست جمهوری قبلی واژه «قاقروده» ازسوی یکی از سیاستمداران به هدف تحقیر رقیب به کار رفت.
این خود گویای این است که داشتن شکم بزرگ تا چه حد برای جامعه سنتی با اهمیت بوده است.
اما به تدریج و تحت تأثیر تغییرات اجتماعی و به وجود آمدن مفاهیمی همچو «سکسپک»، «باریکاندام» و «خوش تیپ بودن»، دیگر چاقی و داشتن شکم بزرگ آن جایگاه و اعتبار اجتماعی خویش را از دست داد.
این تغییر اجتماعی تحت تأثیر رسانهها، سینما، شبکههای اجتماعی و مهاجرتها در افغانستان با گذشت هرروز رخهای گوناگونی از تغییرات اجتماعی را نشان میدهد.
امروز چاق گفتن در میان طبقه بالا و متوسط افغان تبدیل به یک ناسزا شده است.غذای چرب، دیگر محبوبیت خود را از دست داده است.
خیلی از خانوادههای متعلق به طبقه متوسط شهری، از ترس چاق شدن و یا مبارزه با چاقی، در وعدههای غذاییشان تغییراتی آوردهاند.
آنها کوشش میکنند که نان شب را خیلی سبک میل کنند و یا تنها به خوردن سبزیجات بسنده کنند.
برخی نیز برای اینکه در یک جمع با دوستان و یا همکاران، شکم بزرگشان را پنهان کنند، آکسیجن کمی را تنفس میکنند تا مبادا شکمشان شکل طبیعیاش را نشان ندهد. بسیاری دیگر در تقلای داشتن شکم ششتکه هستند، اما این شکمشان است که همچنان میخواهد یکتکه باقی بماند.
باشگاههای ورزشی زیادی به سراغ افرادی آمدهاند که از چاقی شاکیاند. افزون بر ورزش کردن، راههای دیگری نیز برای افراد چاق نشان داده میشود که ظاهراً خیلی ساده است. تلویزیونهای ماهوارهای به گونهی گسترده کالاهایی را تبلیغ میکنند که لاغر شدن را در مدت کوتاه نوید میدهند. امروز کمربندهایی که به منظور بستن بر شکم و کوچک ساختن شکم به کار میروند، بازار گرمی دارند. به نظر میرسد که امروز چاق بودن، باعث رونق گرفتن شرکتهای بزرگ تجارتی شده است.
تناقضهایی نیز در مورد چاقی و لاغری وجود دارد. برخی از مردان امروز افغان همچنانکه دوست ندارند خودشان چاق باشند و شکم بزرگ داشته باشند، به همسرانشان توصیه میکنند که خیلی لاغر نشوند.
امروز در بین برخی از زوجها نزاع دیگری به وجود آمده است.
مرد دوست دارد تا همسرش چاق باشد، اما زن تن به این خواست همسرش نمیدهد و میخواهد بدن ایدهآل خودش را داشته باشد. سریالهای ترکی به زنان شهرنشین الهام کردهاند که بدن ایدهآل چه مشخصاتی باید داشته باشد. تفاوت نگرش زن و شوهر در برخی از موارد، به اختلافات سلیقهای در بین آنها منجر شده است.
افراد تصور بدنیشان را به تدریج تحت تأثیر رسانهها، سیلیبریتیها و تبلیغات شرکتهای بزرگ تجارتی به دست میآورند.
یکی دیگر از کارکردهای رسانهها این است که جایگاه افراد را در جامعه برای آنها مشخص میسازند و همچنان درک روشنی از «خودشان» ارایه میدهند. به گونهی مثال: افراد از طریق رسانهها بیشتر با خودشان آشنا میشوند و با این پرسشها روبهرو میگردند که آیا من فرد خوشلباسی هستم؟ آیا به اندازه کافی جذاب هستم؟ آیا میتوانم توجه دیگران را به خود جلب کنم؟ از جانب دیگر، افراد از سبک زندهگیشان نیز بیشتر آگاه میشوند و به مقایسه سبک زندهگیشان با سایر سبکهای زندهگی که در رسانهها به نمایش گذاشته میشوند، روی میآورند.
تأثیر سریالهای ترکی که در افغانستان مخاطبان بسیار زیادی دارند، را باید در تلقین تصور بدنی خاص به زنان و مردان شهری متعلق به طبقه متوسط جدی گرفت.
بازیگران زن در سریالهای ترکی، اندامهای باریک داشته و لباسهای شیک بر تن میکنند. نوع آرایششان بسیار آراسته است و رنگ ناخنشان با لباسشان همآهنگی دارد.
بازیگران مرد نیز با بدن عضلاتی و لباس شیک آراستهاند و از سوی دیگر امکانات زندگی آنها بسیار ایدهآل به نمایش گذاشته میشود،از موترهای گران قیمت گرفته تا نوع تفریحات آنها. مخاطب این سریالها در جریان دیدن سبک زندگی به نمایش گذاشته شده، خود را همواره در مقایسه با آنها قرار میدهد.
هشت صبح/ سید محمد فقیری، جامعهشناس
نظرات(۰ دیدگاه)