ویژه نامه شهادت امام هادی علیه السلام

  • انتشار: ۲ ثور ۱۳۹۴
  • سرویس: تیتر 2دین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 4410
ده روایت از امام های علیه السلام

ویژه‌نامه شهادت امام هادی علیه السلام شامل زندگینامه، زیارتنامه، روایات و اشعار به مناسبت شهادت آن حضرت منتشر می‌شود.

ولادت امام
نام شریف دهمین امام شیعیان حضرت امام هادی علیه السلام، علی است. میان القاب فراوان آن امام، «هادی» شهرت بیشتری دارد. کنیه امام هادی علیه السلام ابوالحسن است. سال ولادت حضرت هادی 212 یا 214 هـ.ق. است و محل ولادتش، جایی به‌نام صریا در نزدیکی مدینه .

پدر بزرگوار امام هادی، حضرت امام محمد جواد علیه السلام است و مادر بزرگوارش بانویی به‌نام سمانه مغربیه. از دوران کودکی امام هادی جز چند واقعه، چیزی در تاریخ ثبت نشده است. با شهادت امام جواد علیه السلام در سال 220 هـ.ق.، حضرت هادی در سن هشت یا شش سالگی به امامت رسیدند.

اگرچه حضرت هادی 42 سال بیشتر عمر نکرد، اما دوران 34ساله امامت او نسبت به دوران امامت برخی دیگر از ائمه علیهم السلام طولانی‌تر است. پدر بزرگوار امام هادی علیه السلام در مواردی به امامت فرزندش تصریح فرموده است. امام هادی به‌دلیل قابلیت و لیاقت و عنایت الهی، از جایگاهی رفیع نزد خداوند برخوردار است.

امامت در کودکی و حاکمان معاصر
دوران امامت حضرت هادی علیه السلام همزمان بود با سلطه شش تن از حاکمان عباسی، و همین موضوع، شرایط ویژه‌ای را برای او ایجاد کرد. از طرفی امام می‌بایست در شرایط خفقان و ارعاب حکومت عباسی، به رسالت الهی خویش عمل کند که ارتباط با یاران و دوستان و هدایت آنان گوشه‌ای از این رسالت مهم محسوب می‌شد؛ و از طرفی به‌گونه‌ای عمل کند که حساسیت حاکمان عباسی برانگیخته نشود.

بر این اساس دوران سی و چهار ساله امامت امام هادی اگرچه طولانی است اما وی به‌علت محدودیت‌های ایجادشده از ناحیه حاکمان عباسی، پیوسته در مراکز نظامی تحت نظر و مراقبت ویژه بود و کمتر امکان ارتباط علنی و آزاد با یارانش را داشت.

تبعید امام به سامراء، یکی از فشارهایی است که حکومت عباسی علیه وی اعمال کرده بود؛ و علت اینکه به امام هادی و نیز به فرزندش امام حسن عسکری علیه السلام عسکریین می‌گویند حضور اجباری و ناخواسته این دو بزرگوار در محله‌های نظامی و تحت مراقبت نیروهای امنیتی و دستگاه ستم‌پیشه عباسی بوده است.

فضائل امام
در چنین وضعیتی، امام هادی علیه السلام به‌تناسب موقعیت‌های مختلف مکانی و زمانی، گاهی با استفاده از نفوذ معنوی و تأثیر فوق‌العاده نفسانی خویش صحنه‌هایی را برای اتمام حجت و تبیین حق و هدایت افراد به تماشا می‌گذاشتند.

درایت و بینش توحیدی و برخورد اصولی و حکیمانه امام در زمان حکومت عباسیان باعث شد که دقیق‌ترین و عالی‌ترین معارف توحیدی و اعتقادی برای جهان اسلام به یادگار بماند.

گذشته از پاسخ امام هادی علیه السلام به پرسش‌های گوناگون مردم و نیز احتجاجات آن حضرت در زمینه‌های مختلف، زیارت معروف به جامعه کبیره که معرفی و تبیین مقامات امامان معصوم علیهم السلام است نیز از سخنان ارزشمند به‌جا مانده از آن امام بزرگوار است.

حضرت هادی همچون سایر امامان شیعه در دوران امامت خود نمونه‌های فراوانی از معجزات، مکارم اخلاق، استجابت دعاها، کلمات و سخنان حکیمانه آموزنده و حیات‌بخش در زمینه‌های متنوع را در تاریخ به ثبت رساندند.

همسر و فرزندان:
حضرت هادی علیه السلام حدود هجده سالگی یعنی تقریباً در سال 230 هـ.ق. با زنی به‌نام حدیث یا سوسن ازدواج کرد که ثمره این ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام است.

فرزندان دیگر امام هادی عبارتند از: حسین، محمد، جعفر و دختری به‌نام علیه یا عایشه.
حضرت هادی علیه السلام برادری به‌نام موسی مبرقع دارد و نیز دو خواهر به‌نام‌های فاطمه و امامه.

شهادت:
امام دهم، حضرت هادی(ع ) در سال 254 هجری به‌وسیله زهر به شهادت رسید، در سامرا در خانه‌ای که تنها فقط فرزندش امام حسن عسکری بر بالین او بود. معتمد عباسی امام دهم را مسموم کرد. از این سال امام حسن عسکری پیشوای حق شد و بار تعهد امامت را بر دوش گرفت. و حضرت امام هادی در همان خانه‌ای که در آن بیست سال زندانی و تحت نظر بود، سرانجام به خاک سپرده شد.

شهادت امام هاد علیه السلام

 

متن و ترجمه زیارتنامه امام هادی علیه السلام

 

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاالْحَسَنِ عَلِیَّ‌بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّکِیَّ الرَّاشِدَ النُّورَ الثَّاقِبَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبْلَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا آلَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَقَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ الْأَنْوَارِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا زَیْنَ الْأَبْرَارِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَلِیلَ الْأَخْیَارِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عُنْصُرَ الْأَطْهَارِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ الرَّحْمَنِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ الصَّالِحِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلَمَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَلِیفَ التُّقَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ‌خَاتَمِ النَّبِیِّینَ،
سلام بر تو اى اباالحسن على‌بن محمّد، امام پاک و راهنما و نور تابان و رحمت و برکات خدا بر تو باد، سلام بر تو اى برگزیده خدا، سلام بر تو اى سرّ خدا، سلام بر تو اى ریسمان‏ خدا، سلام بر تو اى خاندان خدا، سلام بر تو اى منتخب خدا، سلام بر تو اى برگزیده‏ خدا، سلام بر تو اى امین خدا، سلام بر تو اى حق خدا، سلام بر تو اى حبیب خدا، سلام بر تو اى نور نورها، سلام بر تو اى زیور نیکان، سلام بر تو اى‏ چکیده خوبان، سلام بر تو اى عنصر پاکان، سلام بر تو اى حجت رحمن، سلام‏ بر تو اى اساس ایمان، سلام بر تو اى مولاى مؤمنان، سلام بر تو اى سرپرست شایستگان‏، سلام بر تو اى پرچم هدایت، سلام بر تو اى هم‌‏پیمان تقوا، سلام بر تو اى ستون دین‏، سلام بر تو اى فرزند خاتم پیامبران،

السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ‌سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ‌فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْأَمِینُ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الرَّضِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الزَّاهِدُ التَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّالِی لِلْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُبَیِّنُ لِلْحَلالِ مِنَ الْحَرَامِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّرِیقُ الْوَاضِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّجْمُ اللائِحُ أَشْهَدُ یَا مَوْلایَ یَا أَبَاالْحَسَنِ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بَرِیَّتِهِ وَ أَمِینُهُ فِی بِلادِهِ وَ شَاهِدُهُ عَلَى عِبَادِهِ،
سلام بر تو اى فرزند آقاى جانشینان، سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانیان، سلام بر تو اى امین وفادار، سلام بر تو اى پرچم خشنود، سلام بر تو اى زاهد باتقوا، سلام بر تو اى حجت بر همه‏ خلق، سلام بر تو اى تلاوت‏ کننده قرآن، سلام بر تو اى بیان‏ کننده حلال از حرام‏، سلام بر تو اى سرپرست خیرخواه، سلام بر تو اى راه روشن، سلام بر تو اى ستاره درخشان. گواهى می‌دهم اى مولایم، اى اباالحسن که تویى حجت خدا بر خلق و جانشین او در میان‏ آفریدگان و امین او در شهرها و گواه او بر بندگان،

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ بَابُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُبَرَّأُ مِنَ الْعُیُوبِ وَ الْمُخْتَصُّ بِکَرَامَةِ اللَّهِ وَ الْمَحْبُوُّ بِحُجَّةِ اللَّهِ وَ الْمَوْهُوبُ لَهُ کَلِمَةُ اللَّهِ وَ الرُّکْنُ الَّذِی یَلْجَأُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ وَ تُحْیَا بِهِ الْبِلادُ وَ أَشْهَدُ یَا مَوْلایَ أَنِّی بِکَ وَ بِآبَائِکَ وَ أَبْنَائِکَ مُوقِنٌ مُقِرٌّ وَ لَکُمْ تَابِعٌ فِی ذَاتِ نَفْسِی وَ شَرَائِعِ دِینِی وَ خَاتِمَةِ عَمَلِی وَ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْوَالاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیَتِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی [وَ السَّلامُ عَلَیْکَ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
و گواهى می‌دهم که تویى کلمه تقوا و دروازه هدایت‏ و رشته استوارتر و حجّت بر هرکه بر زمین و در زمین است و گواهى می‌دهم که تویى پاک‏ از گناهان و مبرّاى از عیوب و اختصاص یافته به کرامت خدا و تکریم شده به برهان خدا و کسی ‏که کلمه خدا به او بخشیده شده و پایه‏‌اى که بندگان خدا به او پناه می‌برند و شهرها به‌وسیله او زنده می‌شود و گواهى می‌دهم اى مولایم که من‏ نسبت به تو و پدرانت و فرزندانت، داراى یقین و اقرار و تابع شماییم، در کنه وجودم و احکام دینم و سرانجام کارم‏ و بازگشتگاه و منزلم، و دوستم با کسی ‏که شما را دوست بدارد و دشمنم با آن که شما را دشمن بدارد، مؤمنم به نهان و آشکار و آغاز و انجام شما، ای پدر و مادرم به‌فدایت، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

آن‌گاه ضریح را ببوس و طرف راست صورت خود و سپس طرف چپ آن را بر ضریح بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ [صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ] صَلِّ عَلَى حُجَّتِکَ الْوَفِیِّ وَ وَلِیِّکَ الزَّکِیِّ وَ أَمِینِکَ الْمُرْتَضَى وَ صَفِیِّکَ الْهَادِی وَ صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ الْجَادَّةِ الْعُظْمَى وَ الطَّرِیقَةِ الْوُسْطَى نُورِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَلِیِّ الْمُتَّقِینَ وَ صَاحِبِ الْمُخْلَصِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ‌بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ وَ الطَّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ وَ الْمُنْقَطِعِ إِلَیْکَ بِالْأَمَلِ الْمَبْلُوِّ بِالْفِتَنِ وَ الْمُخْتَبَرِ بِالْمِحَنِ وَ الْمُمْتَحَنِبِحُسْنِ الْبَلْوَى وَ صَبْرِ الشَّکْوَى مُرْشِدِ عِبَادِکَ وَ بَرَکَةِ بِلادِکَ وَ مَحَلِّ رَحْمَتِکَ،
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و درود خدا بر حجّت وفادارت، ولىّ پاکیزه‌ات و امین پسندیده‌ات و راهنماى‏ برگزیده‌ات و راه راستت و آن‏ جاده بزرگتر و راه میانه‌تر، روشنى دلهاى اهل ایمان‏ و سرپرست پرهیزکاران و یار مخلصان، خدایا بر آقاى ما محمّد و اهل بیتش درود فرست و درود فرست بر على‌بن محمّد، آن راهنماى معصوم از لغزش و پاک از نقایص و آرزوبریده از مردم به‏‌سوى تو، گرفتار آشوب‌ها، و آزموده به مصایب سخت و سنجیده به آزمون نیکو و شکیباى در شکایت و راهنماى‏ بندگانت و برکت شهرهایت و جایگاه رحمتت،

وَ مُسْتَوْدَعِ حِکْمَتِکَ وَ الْقَائِدِ إِلَى جَنَّتِکَ الْعَالِمِ فِی بَرِیَّتِکَ وَ الْهَادِی فِی خَلِیقَتِکَ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ وَ انْتَجَبْتَهُ وَ اخْتَرْتَهُ لِمَقَامِ رَسُولِکَ فِی أُمَّتِهِ وَ أَلْزَمْتَهُ حِفْظَ شَرِیعَتِهِ فَاسْتَقَلَّ بِأَعْبَاءِ الْوَصِیَّةِ نَاهِضا بِهَا وَ مُضْطَلِعا بِحَمْلِهَا لَمْ‌یَعْثُرْ فِی مُشْکِلٍ وَ لا هَفَا فِی مُعْضِلٍ بَلْ کَشَفَ الْغُمَّةَ وَ سَدَّ الْفُرْجَةَ وَ أَدَّى الْمُفْتَرَضَ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَقْرَرْتَ نَاظِرَ نَبِیِّکَ بِهِ فَرَقِّهِ [فَارْفَعْ‏] دَرَجَتَهُ وَ أَجْزِلْ لَدَیْکَ مَثُوبَتَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَامِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.

و جاى سپردن حکمتت و پیشرو به‌سوى بهشتت‏ آگاه در میان آفریدگانت و راهنماى در میان خلقت، که پسندیدى و برگزیدى و انتخاب نمودى و او را براى جانشینى‏ پیامبرت در میان امت به نگهدارى شریعتش ملزم نمودى، پس او نیز به‌تنهایى به انجام وظایف سنگین جانشینى اقدام کرد و به آن قیام نمود و مقتدرانه به دوش کشید، نه در مشکلى لغزید و نه در کار دشوارى، بلکه اندوه را برطرف ساخت و هر رخنه را سدّ نمود و هر فریضه‌اى را ادا کرد، خدایا چنان‏ که دیدگان پیامبرت را به او روشن ساختى، بالا بر درجه‌اش را و پاداشش را نزد خود زیاد گردان و بر او درود فرست و از جانب ما به او تحیّت و سلام برسان و به ما از نزد خود در دوستى او فضل و احسان و آمرزش و رضوان بخش، به‌درستى که تو داراى فضل بزرگى.

سپس نماز زیارت بخوان و چون سلام نماز دادى، بگو:
یَا ذَا الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْمِنَنِ الْمُتَتَابِعَةِ وَ الْآلاءِ الْمُتَوَاتِرَةِ وَ الْأَیَادِی الْجَلِیلَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْجَزِیلَةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِینَ وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی وَ اجْمَعْ شَمْلِی وَ لُمَّ شَعَثِی وَ زَکِّ عَمَلِی وَ لاتُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَ لاتُزِلْ [تُزِلَ‏] قَدَمِی وَ لاتَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَدا وَ لاتُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لاتُبْدِ عَوْرَتِی وَ لاتَهْتِکْ سِتْرِی وَ لاتُوحِشْنِی وَ لاتُؤْیِسْنِی وَ کُنْ بِی رَءُوفا رَحِیماً وَاهْدِنِی وَ زَکِّنِیوَ طَهِّرْنِی وَ صَفِّنِی وَ اصْطَفِنِی وَ خَلِّصْنِی وَ اسْتَخْلِصْنِی وَ اصْنَعْنِی وَ اصْطَنِعْنِی وَ قَرِّبْنِی إِلَیْکَ وَ لاتُبَاعِدْنِی مِنْکَ وَ الْطُفْ بِی وَ لاتَجْفُنِی وَ أَکْرِمْنِی وَ لاتُهِنِّی وَ مَا أَسْأَلُکَ فَلاتَحْرِمْنِی،
اى صاحب قدرت همه‏‌جانبه و رحمت گسترده و نعمت‌هاى پیوسته و عطاهاى پی‌درپى‏ و بخشش‌هاى بزرگ و موهبت‌هاى شایان، بر محمّد و خاندان محمّد، آن راستگویان درود فرست و عطا کن‏ خواسته‏‌ام را و پراکندگی‌ام را گرد آور و آنچه از کار من متفرق شده جمع کن و عملم را پاک گردان و قلبم را پس از اینکه هدایت نمودى منحرف مساز و گامم را نلغزان‏ و چشم بر هم زدنى مرا به خویشتن وامگذار و طمعم را به حضرتت ناامید مکن و عیبم را آشکار نساز و پرونده‌ام را ندِر و به وحشتم مینداز و ناامیدم مکن و نسبت به من مهربان و بخشنده باش و راهنمایی‌ام فرما و پاک و پاکیزه‌ام کن و تصفیه‌ام نما و مرا برگزین و خلاص و خالصم کن و نیکویم ساز و به آداب خود مؤدبم فرما و به خود نزدیک کن و از خود دور مفرما و به من لطف آر و از درگاهت دور مکن، و گرامی‌ام بدار و خوارم مساز و نسبت به آنچه از تو درخواست می‌کنم محرومم مکن،

وَ مَا لاأَسْأَلُکَ فَاجْمَعْهُ لِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ أَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ بِحُرْمَةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بِحُرمَةِ أَهْلِبَیْتِ رَسُولِکَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفِ الْبَاقِی صَلَوَاتُکَ وَ بَرَکَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ تُعَجِّلَ فَرَجَ قَائِمِهِمْ بِأَمْرِکَ وَ تَنْصُرُهُ وَ تَنْتَصِرَ بِهِ لِدِینِکَ وَ تَجْعَلَنِی فِی جُمْلَةِ النَّاجِینَ بِهِ وَ الْمُخْلِصِینَ فِی طَاعَتِهِ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّهِمْ لَمَّا اسْتَجَبْتَ لِی دَعْوَتِی وَ قَضَیْتَ [لِی‏] حَاجَتِی وَ أَعْطَیْتَنِی سُؤْلِی وَ کَفَیْتَنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا نُورُ یَا بُرْهَانُ یَا مُنِیرُ یَا مُبِینُ یَا رَبِّ اکْفِنِی شَرَّ الشُّرُورِ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُکَ النَّجَاةَ یَوْمَ یُنْفَخَ فِی الصُّورِ.
و آنچه را از تو نمی‌خواهم، برایم جمع فرما،اى مهربان‏ترین مهربانان، از تو می‌خواهم به‌حرمت ذات کریمت و به‌حرمت‏ پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) و به‌حرمت اهل بیت رسولت امیرمؤمنان على و حسن و حسین و على و محمّد و جعفر و موسى و على و محمّدبن على و حسن و یادگار باقى‌مانده‏، درودها و برکاتت بر ایشان، که بر همه آنان درود فرستى و گشایش کار قیام‏ کننده ایشان را به امرت شتاب کنى، و یاری‌اش دهى و به‌واسطه او براى دینت یارى رسانى و مرا در گروه نجات‏ یافتگان به او، مخلصان در طاعتش قرار دهى، و به‌حق ایشان از تو مى‌‏خواهم که دعایم را مستجاب نمایى، و حاجتم را برآورى و عطا کنى خواسته‌ام را و آنچه مرا از کار دنیا و آخرتم به اندیشه برده کفایت فرمایى، اى مهربان‏ترین مهربانان، اى نور برهان، اى نوربخش، اى آشکار کننده، اى پروردگار، شرّ شَرور و آفات روزگاران را از من کفایت کن و از تو نجات می‌خواهم روزى که در صور دمیده شود.

سپس براى هرچه خواهى دعا کن، و بسیار بگو:
یَا عُدَّتِی عِنْدَ الْعَدَدِ [الْعُدَدِ] وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ وَ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ‌تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً صَلِّ عَلَى جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا!

شهادت امام هادی علیه السلام

 

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی
که هر کجا رود افتد به دام صیادی

به دانه‌ای دُرّ یکدانه می‌دهد بر باد
نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی

چنان اسیر هوا و هوس شدم که نپرس
نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی

دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر
مدار از همه عالم امید امدادی

مگر ز قبله حاجات و کعبه مقصود
ملاذ حاضر و بادی علیّ ‌الهادی

محیط کون و مکان نقطه بصیر وجود
مدار عالم امکان مجرّد و مادی

شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»
تو شمع جمع شبستان مُلک ایجادی

صحیفه ملکوتیّ و نسخه لاهوت
ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی

مقام باطن ذات تو قاب قوسین است
به‌ظاهر ارچه در این خاکدان اجسادی

کشیدی از متوکل شدائدی که به دهر
ندیده دیده گردون ز هیچ شدّادی

گهی به برکه درندگان گهی زندان
گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی

تو شاه یکّه‌سواران دشت توحیدی
اگر پیاده روان در رکاب الحادی

ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت
که بر طریقه آباء و رسم اجدادی

آیت‌الله غروی اصفهانی (کمپانی)

شهادت امام هادی علیه السلام

 

چهل حدیث از امام علی نقی هادی علیه السلام

 

1 ــ قالَ الإمامُ علی‌بن محمد النقی الهادی: الدُّنْیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَوْمٌ وَخَسِرَ آخَرُونَ. [أعیان الشّیعة: ج2، ص39]

فرمود: دنیا همانند بازارى است که عدّه‌اى در آن [براى آخرت] سود مى‌برند و عدّه‌اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى‌شوند.

 

2 ــ قالَ (علیه السلام): یَاْتى عَلماءُ شیعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَأهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ. [بحارالأنوار: ج2، ص6، ضمن ح13]

فرمود: علما و دانشمندانى که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آنها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالى محشور مى‌شوند که تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آنها مى‌درخشد.

 

3 ــ قالَ(علیه السلام): الْغَضَبُ عَلى مَنْ لاتَمْلِکُ عَجْزٌ، وَعَلى مَنْ تَمْلِکُ لُؤْمٌ. [مستدرک الوسائل: ج12، ص11، ح13376]

فرمود: غضب و تندى در مقابل آن کسى که توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل کسى که توان مقابله و رودرروئى او را دارى علامت پستى و رذالت است.

 

4 ــ قالَ (علیه السلام): مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ‌یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ. [بحارالا نوار: ج50، ص177، ح56]

فرمود: هرکس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنى دیگران باکى نخواهد داشت.

 

5 ــ قالَ (علیه السلام): السَّهَرَ أُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ یَزیدُ فی طیبِ الطَّعامِ. [بحارالانوار: ج84 ص172]

فرمود: شب‌زنده‌دارى، خواب بعد از آن را لذیذ مى‌گرداند؛ و گرسنگى بر خوشمزگى طعام مى‌افزاید.

 

6 ــ قالَ (علیه السلام): مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَلَو قرضَ ونشرَ. [تحف العقول، ص511]

فرمود: هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گرچه تکه تکه شود.

 

7 ــ قالَ (علیه السلام): التَّواضُعُ أَن تُعطِی النّاسَ مَا تُحِبُّ أَن تُعطاه. [المحجة البیضاء، ج5، ص225]

فرمود: فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.

 

8 ــ قالَ (علیه السلام): العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة ویُؤدِّی إِلی الذِّلَّة. [مسند الامام الهادی، ص303]

فرمود: نارضایتی پدر و مادر، کم‌توانی را به‌دنبال دارد و آدمی را به ذلت می‌کشاند.

 

9 ــ قالَ (علیه السلام): إنَّ اللهَ جَعَلَ اَلدُّنیا دارَ بَلوی وَالآخِرَةَ دارَ عُقبی وَجَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَباً، وَثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضاً. [اعلام الدین، ص512]

فرمود: خداوند دنیا را منزل حوادث ناگوار و آفات, و آخرت را خانه ابدی قرار داده است و بلای دنیا را وسیله به دست آوردن ثواب آخرت قرار داده است و پاداش اُخروی نتیجه بلاها و حوادث ناگوار دنیاست.

 

10 ــ قالَ (علیه السلام): مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا (علیه السلام) بِطوُسٍ وَهُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم‌یَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ. [وسائل الشیعه، ج14، ص569]

فرمود: کسی که از خدا حاجتی را می‌خواهد؛ قبر جدم حضرت رضا (علیه السلام) را در طوس با غسل، زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب می‌شود، مگر آن که طلب انجام گناه و یا قطع رحم را کند.

 

11 ــ قالَ (علیه السلام): اَلحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ وَالزَّهوُ جالِبُ المَقتِ. [بحارالانوار، ج69، ص200]

فرمود: حسد، کارهای خوب را از بین می‌برد و دروغ، دشمنی می‌آورد.

 

12 ــ قالَ (علیه السلام): ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأَموالِ وَ فی الآخِرَةِ بِالأَعمالِ. [بحارالانوار، ج78، ص368]

فرمود: مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند.

 

13 ــ قالَ (علیه السلام): مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلاتَأمَن شَرَّه. [میزان الحکمة، ج3، ص44]

فرمود: کسی که ارزش و شخصیت خود را پست شمارد، از شرّ او آسوده مباش.

 

14 ــ قالَ (علیه السلام): مَن تَواضَعَ فِی الدُّنیا لِاخوانِهِ فَهُوَ عِندَ اللهِ مِنَ الصِّدّیقینَ وَمِن شیعَةِ عَلِیِّ‌بنِ أَبِی‌طالبٍ (علیه السلام) حَقّاً. [احتجاج، ج1، ص 460]

فرمود: کسی که در معاشرت با برادران دینی خود تواضع کند، به‌راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی‌بن ابی‌طالب (علیه السلام) خواهد بود.

 

15 ــ قالَ (علیه السلام): لَو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً شُعباً لَسَلَکتُ وادِیَ رَجُلٍ عَبَدَ اللهَ وَحَدَهُ خالِصاً. [میزان الحکمة، ج3، ص60]

فرمود: اگر مردم در راههای مختلف حرکت کنند، هرآینه من در مسیر و وادی مَردی حرکت خواهم کرد، که خدا را به‌تنهایی خالصانه عبادت می‌کند.

 

16 ــ قالَ (علیه السلام): العُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ اِلَی الغَمطِ وَالجَهلِ. [میزان الحکمة، ج6، ص46]

فرمود: خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را به‌سوی نادانی و خواری می‌کشاند.

 

17 ــ قالَ (علیه السلام): مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیهِ. [بحارالانوار، ج17، ص215]

فرمود: کسی که پرمدّعی و از خود راضی باشد؛ بدگویان او زیاد خواهند شد.

 

18 ــ قالَ (علیه السلام): عَلَیکُم بِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّینُ الَّذی نَلازِمُهُ وَنُدینُ اللهَ تَعالیَ بِهِ وَنُریدُهُ مِمَّن یُوالینا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَةِ. [وسائل الشیعه، ج15، ص 248]

فرمود: باورع و باتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم و پایبند به آن می‌باشیم و از پیروان خود نیز می‌خواهیم که چنین باشند. از ما [با عدم رعایت تقوا] شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید.

 

19 ــ قالَ (علیه السلام): مَااستَرَحَ ذُو الحِرصِ. [مستدرک الوسائل، ج12، ص62]

فرمود: انسان حریص آسایش ندارد.

 

20 ــ قالَ (علیه السلام): اِنّ لِلهِ بِقاعاً یُحِبُّ أن یُدعی فیها فَیَستَجیبَ لِمَن دَعاهُ وَالحَیرُ مِنها. [تحف العقول، ص482]

فرمود: مکان‌هایی برای خداوند متعال وجود دارد که دوست دارد در آنها به درگاهش دعا کنند تا به مرحله اجابت برسد و حائر حسین (علیه السلام) یکی از آن مکان‌هاست.

 

21 ــ قال َ(علیه السلام): اِنَّ مَوضِعَ قَبرِهِ [أی الرضا] لَبُقعَةٌ مِن بُقاعِ الجَنَّةِ لایَزُورُها مُؤمِنٌ اِلّا أعتَقَهُ اللهُ تَعالی مِنَ النّارِ وَأدَلَّهُ دارَ القَرارِ. [وسائل الشیعه، ج14، ص569]

فرمود: به‌راستی مزار جدم، بقعه‌ای از بقاع بهشت است که هیچ مؤمنی آنجا را زیارت نمی‌کند مگر آنکه خداوند او را از آتش جهنم نجات می‌دهد.

 

22 ــ قال َ(علیه السلام): وَاعلَمُوا اَنَّ النَّفسَ أقبَلُ شَیءٍ لِما أُعطِیَت وَأمنَعُ شَیءٍ لِما مُنِعَت. [بحارالانوار، ج75، ص371]

فرمود: بدانید که نفس آدمی آنچه را مطابق میل اوست به‌آسانی می‌پذیرد و اما چیزهایی را که مورد میل و قبول او نیست بسیار سخت می‌پذیرد.

 

23 ــ قال َ(علیه السلام): اُذکُر مَصرَعَکَ بَینَ یَدَی أهلِکَ، وَلا طَبیبٌ یَمنَعُکَ وَلا حَبیبٌ یَنفَعُکَ. [میزان الحکمة، ج10، ص579]

فرمود: هنگامۀ جان‌دادنت در برابر خانواده را به یاد آور که نه پزشکی می‌تواند مرگ را از تو دور بگرداند و نه دوستی می‌تواند تو را یاری نماید.

 

24 ــ قال َ(علیه السلام): مَن أطاعَ الخالِقَ فَلَم‌یُبالِ بِسَخَطِ المَخلُوقینَ وَمَن أسخَطَ الخالِقَ فَلیَیقَنَ أن یَحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلُوقینَ. [سفینة البحار، ج2، ص343]

فرمود: هرکس از خدا اطاعت کند از خشم مخلوق و مردم نمی‌ترسد و آن که خدا را به خشم آورد پروردگار، وی را دچار خشم مخلوق خود می‌نماید.

 

25 ــ قالَ (علیه السلام): اَلشّاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتی أوجَبَتِ الشُکرَ لَأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ والشُکرُ نِعَمٌ وَعُقبی. [تحف العقول، ص483]

فرمود: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.

 

26 ــ قال َ(علیه السلام): الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داع إلَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاخْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجیَّهٌ سَیِّئَهٌ. [بحارالأنوار: ج69، ص199، ح27]

فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد. تکبّر و خودخواهى جذب کننده دشمنى و عداوت افراد مى‌باشد. عُجب و خودبینى مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پستى و نادانى نگه مى‌دارد. بخیل بودن بدترین اخلاق است; و نیز طمع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى‌باشد.

 

27 ــ قال َ(علیه السلام): تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إلَیْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ. [أعلام الدین: ص312، س14]

فرمود: از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى، صمیـمیــت و محبــت مجـوى؛ همچنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى، نصیحت و موعظه طلب نکن؛ چون دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آنها مى‌باشد.

 

28 ــ قال َ(علیه السلام): اَلْحِکْمَةُ لاتَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ. [نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص141، ح23]

فرمود: حکمت اثرى در دلها و قلبهاى فاسد نمى‌گذارد.

 

29 ــ قال َ(علیه السلام): الْهَزْلُ فکاهَةُ السُّفَهاءِ، وَصَناعَةُ الْجُهّالِ. [بحارالأنوار، ج75، ص369، ح2]

فرمود: مسخره کردن و شوخى‌ها ــ ى بى‌مورد ــ از بى‌خردى است و کار انسان‌هاى نادان مى‌باشد.

 

30 ــ قال َ(علیه السلام): اِنَّ الحَرامَ لاینمى وَاِن نَمى لایبارَک لَهُ فیهِ وَما اَنفَقَهُ لَم‌یؤجَرعَلَیهِ وَما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّارِ. [کافى، ج5، ص125، ح7]

فرمود: به‌راستى که حرام افزایش (رشد و نمو) نمى‏یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انـفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه‏اى به‌سوى آتـش خواهد بود.

 

31 ــ قال َ(علیه السلام): اَلنّاسُ فِى الدُّنیا بِالاَموالِ و َفِى الآخِرَةِ بِالاَعمالِ. [بحارالأنوار، ج78، ص368، ح3]

فرمود: اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل.

 

32 ــ قال َ(علیه السلام): أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ‌بنَ عَلِیِّ (علیه السلام). [میزان الحکمه، ح7984]

فرمود (خطاب به یکی از اهالی ری): بدان که اگر در شهر خودتان قبر عبدالعظیم را زیارت کنى، همچون کسى هستی که حسین‌بن على (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.

 

33 ــ قال َ(علیه السلام): إِنَّ اللهَ لایُوصفُ إلا بِما وصفَ بِه نَفسهُ، وأَنی یُوصَف الَّذی تُعجِز الحَواسُ أَن تُدرِکهُ والاَوهامُ أَن تنَالهُ و الخطراتُ أن تحُدَّه و الأَبصارُ عَن الِإحاطَة بِه. نَأی فِی قُربه و قَرُب فی نَأیه. [تحف العقول ، ص510]

فرمود: به‌راستی که خدا، جز بدانچه خودش را وصف کرده، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کُنه او پی نبرد، و در دیده‌ها نگنجد؟ او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک.

 

34 ــ قال َ(علیه السلام): المَقادِیر تَریکَ مَا لایخطِر بِبالِک. [مسند الامام الهادی، ص303]

فرمود: مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می‌سازد که به فکرت خطور نکرده است.

 

35 ــ قال َ(علیه السلام): العِتابُ مِفتَاحُ الثِّقالِ، والعِتابُ خَیرٌ مِن الحِقد. [مسند الامام الهادی، ص304]

فرمود: گلایه کلید سنگینی است، ولی گلایه بهتر از کینه توزی است.

 

36 ــ قالَ (علیه السلام): أُذکر حَسراتِ التفرِیطِ بِأخذِ تَقدِیم الحَزم. [تحف العقول، ص512]

فرمود: افسوسِ کوتاهیِ کارهای گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.

 

37 ــ قال َ(علیه السلام): الجاهِلُ أَسیرُ لِسانِه. [مسند الامام الهادی، ص304]

فرمود: نادان اسیر زبان خویش است.

 

38 ــ قال َ(علیه السلام): إِنَّ الظَالِم الحَالِم یَکادُ أَن یُعفَی عَلی ظُلمِه بِحِلمه وإِنَّ المُحِقَّ السَّفِیه یَکادُ أَن یُطفِئ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِه. [مسند الامام الهادی، ص304]

فرمود: ستمکار بردبار، چه‌بسا که به‌وسیله حلم و بردباری، از ستمش گذشت شود و چه‌بسا حق‌دار نابخرد، که با سفاهت خود، نور حق خویش را خاموش کند.
39 ــ قال َ(علیه السلام): مُخالَطَهُ الاشْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ یُخالِطُهُمْ. [نزهه الناظر و تنبیه الخاطر: ص141، ح21، مستدرک الوسائل: ج2، ص336، ح11]

فرمود: همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.

40 ــ قال َ(علیه السلام): لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَکْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإنَّهُ حارٌّ فى وَقْتِ الْحَرارَهِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَهِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاوقاتِ کُلِّها، جَیِّدٌ عَلى کلِّ حال. [وسائل الشّیعه: ج16، ص211، ح21382، مستطرفات السّرائر: ص67، ح10.]

به بعضى از غلامان خود فرمود: بیشتر براى ما بادمجان پخت نمایید که در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است; و در تمام دوران سال معتدل مى‌باشد و در هر حال مفید است.

 

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟