افزایش راهزنیها در جادههای کابل؛ مردم نگران زندگی شان اند
- انتشار: ۲۸ سرطان ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعی
- شناسه مطلب: 26649

راهزنیهای روز افزون گروههای موترسکلیت سوار در جادههای کابل، باعث نگرانی باشندگان این شهر شده است
کابل نشینان، از پولیس کابل میخواهند جلو این راهزنیها را بگیرد تا مردم دست کم از این ناحیه کمی آرامش داشته باشند. این گروهها به شکل باندهای دو و سه نفری معمولا همراه با موترسیکلت در جادههای کابل در حال گردش اند. آنها در هر فرصتی موبایل، بیک های همراه، بکس های کمپیوتر و یا هر چیزی نسبتا گرانبها را که در دستان شما ببیند، در یک چشم بهم زدن چنگ می زنند و می ربایند.
گاهی این گروه ها حتا در درون بلاکها، سوپر مارکیتها و یا جاهای بسیار پر جنب و جوش دست به این کار میزنند. افراد کم سن و سال اکثرا شامل این گروهها اند. مرسل دهاتی، باشنده مکرویان سوم یکی از افرادی است که شکار چنین، باند و گروها شده است. او به هشدار میگوید: “در دهلیز بلاک بودم، که ناگهان یک پسر سیزده و یا چهارده ساله، کیف ام را از دستم چور کرد. فکر کردم کسی با من شوخی میکند؛ اما دیدم موضوع جدی است و پشت اش دویدم و فریاد زدم. مردم جمع شدند و دزد را دستگیر کردند و کیف ام را از نزدش گرفتند.”
در کابل کیسه بُری و دزدی از جیب و یا بیک آدمها، حرف تازهای نیست. اما این یکی مورد که به ویژه در یکی دو سال اخیر مُد شده و بیشتر گردیده، از نوع دیگری است. اینها دزدی های بسیار ماهرانه و مدرن است که با استفاده از موترسکلیت صورت میگیرد و در روز روشن در مقابل چشم مردم این اتفاق می افتد. همین مساله است که سبب نگرانی بیشتر شده است. مثلن شما دیگر نمی توانید با خیال راحت، زمانی که در جاده راه می روید با تلیفون صحبت کنید. یا نمیتوانید نگران نباشید که کسی در کوچه یا پس کوچه ها راه تان را نگیرد. زیرا اگر این اتفاق بیفتد، ناگزیرید تمام دار و ندار تان تحویل بدهید. این کار را نکنید آسیب می بینید، زیرا آنها مسلح اند.
حسین راستی منش، درکارته چهار کابل زندگی میکند. او نیز در موردی با چنین وضعیتی رو به رو شده است. حسین به هشدار گفت: “با همصنفی ام به دانشگاه میرفتم. مبایل من آیفون بود. دو هفته میشد، سی هزار افغانی خریده بودم. دو نفر موترسیکلت سوار موبایل را از دستم چور کرد و باز فرار کردند. هرچه تلاش کردیم نتوانستیم بگیریم شان.”
او می گوید، به پولیس مراجعه کردیم و عریضه نوشتیم. آمر پولیس شمارهی من را یادداشت کرد و گفت هر وقت آنان را دستگیر کردیم به شما خبر خواهیم داد. چند روز دیگر، برایش از حوزه پولیس زنگ می زند. به حوزه می رود، فقط عکس دو نفر را برایش نشان می دهد که خیلی دقیق شناخته نمی شوند. او گفت، از این که نمی توانستم درست ببینم شان و پولیس هم آنها را به من نشان نداد، از باز کردن دعوا بر علیه آنها خود داری کردم. شاید این دو نفر همان های بودند که موبایل مرا دزدیده بودند و شاید هم کسانی دیگر. اما من نتوانستم بفهمم.
ضعف پولیس در کنترول نظم عامه
محمدعلی اخلاقی، یک تن از جامعه شناسان، این گونه نابسامانیهای اجتماعی را ناشی از عوامل متعدد میداند که بارزترین آن را ضعف راهکار در اداره و نظارت از سوی نیروهای امنیتی است. آقای اخلاقی به هشدار گفت: «طبیعی است که در یک شهر که ازدحام است و بیروبار است وقتی پولیس نقاط مختلف شهر را در کنترول نداشته باشد، آدمهای بی بند و بار از این وضعیت سوء استفاده میکنند.”
فقر و بیکاری روز افزون، ضعف پولیس به ویژه و در مواردی حتا همدست بودن پولیس با این افراد، نبود زمینه های کار، از دلایل اصلی وقوع این گونه رویداها اند. آقای اخلاقی میگوید: «بیکاریها، فقر و مشکلات اقتصادی است که دامنگیر مردم است. اکثر جوانان در تلاش کار هستند و آنان با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. یک تعداد به خاطر رهایی از همین وضعیت دست به هر اقدامی میزنند.»
جامعه شناسان، به این باور اند که اگر به مشکلات اقتصادی کشور از سوی دولت رسیدگی نشود، این دست بی نظمیها در سطح کشور افزایش خواهد یافت و عواقب ناگواری را نیز در پی دارد. عبدالبصیر مجاهد، مسوول روابط عامه پولیس، کابل با تایید این وضعیت در شهر کابل میگوید: “در هفته گذشته، ما عملا یک گروپ سه نفری از این گونه اشخاص را از ساحه حوزه چهارم امنیتی دستگیر کردیم و به پنجه قانون سپردیم.”
آقای مجاهد گفت، افرادیکه دست به این گونه کارها دست میزنند، دزدی و راهگیری میکنند یک تعداد این افراد گرفتار شده اند و اینها در حدی نیستند که تشویق خلق کنند. این حرف پولیس کابل است. شاید حق داشته باشند این گونه اظهار نظر کنند. زیرا آنها در پس دیوار بلند محافظی به سر می برند، سوار رنجرهای پولیس می شوند، سلاح و محافظ دارند و واضح است که دزدان نمی توانند به آنها صدمه بزنند.
بی باوری مردم نسبت به دولت
همین قصه های به ظاهر ساده و کوچک، نقش تباه کننده در ایجاد فاصله میان دولت و مردم دارند. اینها قصه های خرد و ریزی هستند که زندگی اکثریت مردم را به آتش می کشند. مردم را نگران می سازند، برای مردم وحشت خلق می کنند و آرامشی را که خود مردم برای خود شان خلق کرده اند را از آنها می گیرند.
آقای مجاهد همکاری مردم را در جهت تامین امنیت موثر میداند. او میگوید: “همکاری مردم نه تنها در راستای این که چند تن از سارقین را به دسترس قانون بپسارند؛ بلکه حتی در بخشهای مختلف میتوانند ما را کمک کنند حتی در بخش های تروریستی. از مردم تقاضا میکنم که در کنار پولیس خود باشند و اطلاع دهی بکنند.”
اما مردم با چه امیدی با پولیس همکاری کنند. وقتی هیچ اعتمادی به پولیس وجود ندارد. وقتی پولیس هیچ حرمتی به مردم نمی گذارد و به جای حفظ آرامش مردم، در نا آرام ساختن آنها دست دارند. بارها گزارش های از اخاذی پولیس نشر شده است. حتا پولیس فاسد ترین نهاد حکومت افغانستان از سوی نهادهای معتبر غربی شناخته شده است. مردم به پولیس باور شان را از دست میدهند و از دست داده اند. این آخر فاجعه است.
این قصه در صحبت های افرادی که قربانی این راهزنی ها شده اند و به پولیس مراجعه کردند، خیلی واضح تر بیان می شود. آنها پولیس را متهم به دست داشتن با این گروهها می سازند. مرسل ذکی، دانشجوی دانشگاه، میگوید: “داخل موتر شهری بودم. موبایل ام را از کیف ام بیرون کشیدم و در دست ام بود، از شیشه موتر یک جوان دست انداخت و موبایل ام را ازم چور کرد. در روز روشن در سر چوک چطور یک دزد میتواند بدون دست داشتن پولیس، این کار را انجام دهد؟”
هر چند فرماندهی پولیس کابل می گوید، ۸۲ نفر از افسران و سربازان موظف در کابل را به ولایات تبدیل کرده اند. پولیس کابل می گوید، مردم اگر شکایت کنند، حتمن به شکایت شان رسیدگی می شود، اما افرادی هستند که شکایت کرده اند و اکنون همین شکایت به درد سر جدی برای شان تبدیل شده است.
فهیم امین
نظرات(۱ دیدگاه)