نسبت ما با ظهور
- انتشار: ۲۶ دلو ۱۴۰۳
- سرویس: تیتر 2دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 214243

از میان معیارهای مهدوی بودن، شاید بتوان«ستم ستیزی» را اصلی ترین ویژگی پیروان آخرین ذخیره الهی بر زمین دانست.
آنچه که موضوع اصلی قیام جهانی آخرین حجت خدا بر زمین است، تحقق عدالت است.
ما نمیتوانیم خود را پیرو و منتظر او بدانیم، اما خط کش سنجش یاران او را در انحصار میزان رکوع و کیفیت سجود و طول صیام و ستر سر افراد قرار دهیم در حالیکه اولویت اول او در نهضت جهانی اش، زدودن ستم و بیعدالتی است نه مجبور کردن مردم به مناسک.
البته که مناسک عبادی، لازمه زندگی یک انسان مومن است، اما آنچه که شاخصه دینداری یک انسان منتظر ظهور را فربه میکند، نسبتی است که او میان خود و ستم ستیزی و تحقق عدالت تعریف کرده است.
چه بسیار آدمهایی بودند که پیشانی هاشان از فرط سجده های طولانی پینه بسته بود و تلاوت قرآن از لبهایشان قطع نمیشد، اما در برابر قرآن ناطق، ایستادند و دست به سلاح بردند تا عدالتی که میتوانست بنیان دینداری را مستحکم کند، محقق نشود.
اگر وهب نصرانی و زهیر عثمانی توانستند در روز واقعه، خود را با مختصات سیدالشهداء علیه السلام همگون بسازند و در کنار او بایستند، هیچ بعید نیست که وهب ها و زهیر ها و حر های دیگری که هم اکنون در منظر مدعیان دینداری، مظهر بی دینی پنداشته میشوند، در رکاب لشکر عدالت خواه و ستم ستیز امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف حضور یابند و برخی، قربه الی الله گفته و ذکر گویان به جنگ ولی خدا بروند(آنگونه که در کربلا کردند).
به گمانم، بایسته است که سنجه منتظر بودن افراد برای ظهور مهدی موعود را باید با نسبتهایی که افراد با ستمگران عالم دارند تعیین کنیم.
نمیشود که کسی با مظاهر ظلم دمخور و مأنوس باشد(و بلکه مدافع و مداح و تطهیر گر آن) و خود را منتظر ظهور حجت خدا بداند.
چه آنهاکه دین خود را به طالبان ستمگر فروخته و چه آنهاکه در کنار شیطان اکبر و سگ هارش(اسراییل) سینه میزنند، هردو، قطعا در زمره منتظران ظهور نیستند حتی اگر سینه ها به نام دین و دینداری چاک کرده باشند.
نیمه شعبان و میلاد امام زمان مبارک.
سید احمد موسوی مبلغ
نظرات(۰ دیدگاه)