خلأ غیرت
- انتشار: ۱۹ سنبله ۱۴۰۳
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 193689
قضاوتها و تحلیلهای ما تا حدی زیادی احساسی است.
زمان آن فرا رسیده است که در همهی امور، از جمله داوری در مورد کارنامه افراد، از مرحله احساسات عبور کنیم و به مرحله عقلانیت و انصاف گام بنهیم.
کارنامه آدمهای بزرگ پر از درس و تجربه است. وقتی پای داوری منصفانه در میان باشد، هم از درسهای شرین و هم از تجربههای تلخ میتوان آموخت.
مشخص است که احساسات چه در قالب مدح و ستایش و چه در قالب بیان انزجار و نفرت، چیزی برای عرضه ندارد.
از زمان کودتای داود خان، ما یک فصل احساسات را گشودیم که بسترساز اشتباههای بزرگ شد.
سیاستمداران ما، به صورت عملی، دچار احساسات شدند و در نتیجه پیوسته مرتکب اشتباه گردیدند.
هیچ سیاست مداری، از این قاعده استثنا نیست. به تبع اشتباه عملی سیاستمداران، اهل قلم و صاحبانِ فکر ما به لحاظ نظری دچار احساسات و اشتباه شدند؛ آنان تمام توان و دانش خود را در دایره قومیت خلاصه کردند و تنها به تولیدات فکری سیاه و سفید پرداختند. بر این اساس، مدام شعار مردهباد و زندهباد سردادند.
به این دلیل است که ما در این برهه، هیچ دستاوردی نداشتیم و از این دوره، هیچچیزی نیاموختیم. به این فصل احساسات باید نقطه پایان گذاشت.
براین مبنا، اگر جدای از احساسات، به صورت منصفانه، در مورد شخصیت احمد شاه مسعود قضاوت کنیم، احمد شاه مسعود، انسان بزرگ بود.
دستاوردهای بزرگ داشت و اشتباههای به نسبت بزرگی نیز انجام داد.
اگر او را در مقایسه با رقیب سرسختش گلبدین حکمتیار مقایسه کنیم، به حق او را میتوان تندیس فضیلت دانست.
آنچه در شرایط فعلی؛ به عنوان یک خلأ بزرگ احساس میشود، آن غیرت، شهامت، جسارت و توانمندیهای احمد شاه مسعود است.
شهامت و جسارت احمد شاه مسعود به معنای واقعی کلمه، کمنظیر و مثال زدنی بود. میتوان گفت احمد شاه مسعود عصاره غیرت و جسارت بود.
تاریخ را با اگر و فرضیه نمینویسند؛ با این همه، اگر او بودی، به صورت قطع به اندازه کلاه او جا بود و به همان اندازه نیز فرصت تنفس وجود داشت و در نتیجه سایه انفعال از یکطرف و جلوههای سنگین کابوس و خفقان از طرف دیگر، به این اندازه، سیاه و گسترده، در جامعه حاکم نبود.
دکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)