سازِ نافهمیدگی
- انتشار: ۲۸ جدی ۱۴۰۲
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 169181
بیدل در غزلی میگوید
ساز نافهمیدگی کوک است، کو علم و چه فضل؟
هرکجا دیدیم، بحث ترک با تاجیک بود
و جالب است که ما بعد از سیصد سال، هنوز دچار این وضعیت هستیم. آن هم در وسط میدان یک جنگ فرهنگی و هویتی.
از زمانی که یک گروه ضد تمدن بر مقدرات کشور حاکم شده است، ضرورت مقاومت فرهنگی دربرابر این گروه، از هر زمانی بیشتر به چشم میآید، به خصوص که این بار این مقاومت فرهنگی باید بار مقاومت نظامی را هم به دوش بکشد. در دوران جنگ و جهاد دههٔ شصت، آنچه در عمل رخ میداد جنگ نظامی بود. ولی امروز میدان اصلی، مبارزهٔ هویتی و تمدنی است.
ما در این میدان به همافزایی و همسویی نیاز داریم. نه تنها اقوام محروم و دور از قدرت، بلکه همه اهالی فرهنگ و دانش از هر قوم و قبیله و زبان و مذهب و نژاد.
من گاهی با خود میاندیشم که بهراستی چه میشد اگر مجاهدین ما در دههٔ هفتاد ضرورت این وفاق و همسویی را درک میکردند و ما شاهد این جنگهای فرسایشی که مملکت را به کام دیگران انداخت نمیبودیم. و گاهی میبینم که ما امروز و در عرصهٔ فرهنگ که در واقع عرصهٔ اصلی مقاومت ماست نیز دچار همان چالشها هستیم.
دیدیم که در این روزها بر سر نام یک کتاب که در آن تیمور گورکانی با عنوان «تیمور لنگ» نوشته شده بود (و آن هم ترجمهٔ عنوان اصلی کتاب از زبان انگلیسی بود)، چه هیاهوی بیهودهای به پا خاست. بحثها و گمانهزنیهای قومی و نژادی غلبه یافت تا حدی که بر روی اصل برنامه که آن کتاب در آن رونمایی میشد یعنی «شب هرات» هم اثر گذاشت و بخشی از انرژی برگزارکنندگان را صرف خود ساخت، ضمن این که کدورتهایی در فضای رسانهای آفرید.
و دیدهام که در همین روزها در بعضی از شبکههای اجتماعی چه بحثهایی بین بعضی دوستان تاجیک و هزاره بر سر مفاخر و تاریخ کهن رخ میدهد. به راستی نمیشود گفت که آنچه در خیابانهای شهر کابل دههٔ هفتاد رخ داد امروز در فضای رسانهای و فرهنگی ما در جریان است؟
تاریخ برای کسانی که از آن درس نگیرند تکرار میشود ولی گاهی این تکرار تاریخ در همان شکل پیشین نیست، بلکه در عرصهای دیگر و با لباسی دیگر تکرار میشود. آن هم در زمانی که این ملت، از همه اقوام و زبانها و مذاهب، به همسویی و تمرکز نیروها نیاز دارد برای یک مقاومت فرهنگی دامنهدار و درازمدت.
استاد محمد کاظم کاظمی
نظرات(۰ دیدگاه)