منشأ ظهور «قومگرایی» در افغانستان
- انتشار: ۱۸ عقرب ۱۴۰۲
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 159730
در این سرزمین، عرب و ترک و مغول حکم راندهاند. عربها دین خود را با فتوحات و نبردهای سنگین تحمیل کردند و مردمان منطقه نیز پذیرفتند. در ادامه، کوششهایی برای تحمیل زبان عربی نیز به خرج دادند که در افغانستان موفق نشدند. اما ترکان و مغولان نه هویت قومی خود را تحمیل کردند و نه زبان و نه دین خود را، بلکه برعکس، آنها زبان و دین مردم افغانستان را پذیرفتند و در بالندگی آن کوشش کردند. در نتیجه، «قومگرایی» پدید نیامد. عباسیان وزارت و درواقع قدرت اجرایی امپراتوری را به برمکیان بلخ سپردند. ترکان و مغولان با اینکه هستهی قدرت را در دست خود نگه داشتند اما ترکگری و مغولگری راه نینداختند. مغولان آزادی مذهبی بیسابقه و گستردهای برقرار کردند. امنیت برای سرمایه و تجارتهای بینالمللی که جای خود را دارد.
برخلاف سلسلههای قدرتمند ترکی و مغولی اما پشتونها برای تحمیل هویت پشتو و امحای فارسی کوششها و برنامههای دوامدار انجام میدهند. پشتونها نه تنها حکومت قومی تشکیل داده، بلکه پا را فراتر نهاده و پروژهی «هویت تحمیلی» و کوچیگری را به رکنی از ارکان سیاست خود بدل کردهاند. بر این اساس، ظهور «قومگرایی» در افغانستان معاصر منشأ پشتونی و حکومتی دارد. حاکمان پشتون با سیاست قومگرایی، پدیدهی قومگرایی را به حوالت تاریخی یا تقدیر تاریخی افغانستان بدل کرده، و بدان ضرورت بخشیده است، چنانکه اکنون قومگرایی پایهی اصلی امارت اسلامی یا هستهی کانونی آن را تشکیل میدهد.
از آنجا که قومگرایی حکومتی طی دو قرن اخیر با سرکوب هویتهای اقوام محروم ملازم بوده، دوام آن باعث شده که قومگرایی به حوالت تاریخی اقوام نیز تبدیل یا تحمیل شود. در نتیجه، خرمحشری از قومگرایی در افغانستان معاصر سربرآورد. طا.لبان در حال تشدید و تداوم این خرمحشری است….
حسن رضا خاوری
نظرات(۰ دیدگاه)