شرمنده‌ام…

  • انتشار: ۳ عقرب ۱۴۰۲
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 157887

شامگاه شنبه ۲۲ مهر/ میزان یک رویداد جنایی در منطقه «زیبادشت» کرج مرکز استان البرز، رخ داد که در داخل و خارج از ایران بازتاب داشت. در این حادثه «داریوش مهرجویی» از فیلم‌سازان مطرح ایرانی و همسرش «وحیده محمدی‌فر» به ضرب چاقوی افراد ناشناس به قتل رسیدند.

از آنجا که موضوع قتل برای امنیت اجتماعی ایران مهم بود و حتی برخی آن را شبیه قتل‌های سیاسی دهه هفتاد دانستند، نهادهای امنیتی این کشور عملیات ویژه را برای جستجوی قاتلان آغاز کردند. سرانجام قاتلان که چهار نفر هستند در کمتر از ۷۲ ساعت یکی پی‌دیگری دستگیر شدند.

خانم محمدی‌فر چند روز قبل از کشته شدن، در پُست اینستاگرامی نوشت که شب‌هنگام توسط فردی که چاقو در دست و لهجه غیرایرانی داشت، تهدید به مرگ شده است. این هشدار را در آن زمان کسی جدی نگرفت و چند شب بعد، این بانو و همسر فیلم‌سازش به قتل رسیدند.
هم‌زمان با وقوع این رویداد، گمانه‌ای در برخی از رسانه‌ها شکل گرفت که گویا قاتلان این زوج، افغانی هستند. مثلاً روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به قلم «مسیح مهاجری» مدیر مسئول این روزنامه نوشت که “به احتمال زیاد فرد یا افرادی از اتباع بیگانه با هدف سرقت مرتکب این جنایت شده‌اند.”

در ۱۰ روز اخیر، لحظه به لحظه اخبار این رویداد را پی‌گیری می‌کردم تا ببینم که قاتلان مهرجویی و بانو محمدی‌فر چه کسانی هستند. از آنجا که اکنون دولت ایران می‌خواهد به موضوع افغان‌ستیزی دامن زده نشود و فضا علیه مهاجران افغان شکل نگیرد، در بیشتر اخبار رسانه‌های ایران به هویت قاتلان کارگردان مشهور ایران و همسرش اشاره نشده است.

این موضوع مرا بر آن داشت که تصور کنم قاتلان، اهل افغانستان نیستند. لذا امروز تصمیم گرفتم که در انتقاد از رسانه‌هایی مثل روزنامه جمهوری که احتمال داده بودند قاتلان مهرجویی و همسرش از اتباع بیگانه باشند، یادداشتی بنویسم. خداوند شاهد است که تیتر یادداشتم را نیز انتخاب کردم و عنوان آن را «دیوار کوتاه‌تر از مهاجر وجود ندارد» گذاشتم.

شاید برخی دوستان متوجه شده باشند که در نوشتن، به شدت احتیاط کار هستم. گاهی تا یک هفته صبر می‌کنم تا ابعاد یک موضوع روشن شود و سپس به مسئله ورود پیدا کنم. وقتی هم تصمیم می‌گیرم که یادداشتی بنویسم، تا جایی که در توانم باشد و تا جایی که داده‌ها به شکل آشکار وجود داشته باشند، تحقیق می‌کنم. امروز نیز وقتی خواستم یادداشتی با هدف برائت مهاجران افغان در قتل جنجالی مهرجویی و همسرش، بنویسم، به صورت حرفه‌ای‌تر منابع را جستجو کردم.

با نهایت تأسف مشخص شد که قاتلان این فیلم‌ساز ایرانی و همسرش، از مهاجران افغان هستند که به دلیل اختلاف مالی ۳۰ میلیون تومانی با مقتولان، دست به این جنایت زده‌اند.

اه سردی کشیدم و ذهنیتم درباره یادداشتی که قرار بود در انتقاد از روزنامه جمهوری اسلامی و مدیرمسئول آن بنویسم، فروریخت. لذا گفتم انصاف نیست که به قصد تبرئه مهاجران افغان تصمیم به یادداشت گرفتم اما اکنون که یافته‌هایم خلاف تصمیمم ثابت شده است، سکوت کنم. با این که من در جلسات با ایرانی‌ها از منتقدان ایران در خصوص اجحاف حق مهاجران افغان هستم اما احساس می‌کنم که در عین حال انصاف هم دارم و خداوند به همه ما انصاف بدهد که اگر موضوعی خلاف خواسته ما باشد، آن را کتمان نکرده بلکه با شجاعت تمام اعلام کنیم.

خواهر و برادر افغانستانی من! تصور کنید که اکنون دو چهره مشهور اهل افغانستان توسط چند کارگر ایرانی به قتل می‌رسیدند، چه غوغایی به پا می‌کردیم؟ اما بازهم آفرین جریان حاکم در ایران که موضوع را در اسرع وقت خواباند تا افغان‌ستیزی در این کشور بیشتر نشود.

خواهر و برادر افغانستانی من! اصلاً تصور کنید که چندین میلیون مهاجر ایرانی به افغانستان می‌آمدند، آیا چه رفتاری با آن‌ها می‌داشتیم؟

خواهر و برادر افغانستانی من! مهاجرین افغان در ایران، چند صد هزار کارگر زحمت‌کش و مخلص، چند هزار فروشنده، چند هزار روحانی، چند هزار مهندس و دکتر و چند صد شاعر و نویسنده نیستند. در بین مهاجرین افغان هم خلاف‌کارانی وجود دارند که دست خلاف‌کاران ایرانی را از پشت بسته‌اند.
متأسفانه تعصب کورکورانه‌ی «افغانیت» و گاهی «اسلامیت» و گاهی «جهالت» چنین ذهنیتی را برای عده‌ای از شهروندان افغانستانی به وجود آورده است که آسمان خداوند سوراخ شده است و پاک‌ترین انسان‌ها به اسم افغان‌ها به زمین نزول کرده‌اند. چرا به این فکر نمی‌کنیم که انسان از آنجا که انسان است، ممکن است دست به خطا بزند. البته با این توضیح که جرم یک عمل فردی است و نباید آن را به یک ملت تعمیم بدهیم ولی این هم یک حقیقت است که افغانی هم جرم و جنایت مرتکب می‌شود.

خواهر و برادر افغانستانی من! در سال‌های اخیر به ویژه دو سال اخیر، ترکیب جمعیت مهاجران افغانستان در ایران به‌هم خورده است. در بین مهاجران تازه‌وارد به ایران، افراد زیادی حضور دارند که نه ظاهرالصلاح و نه باطن‌الفلاح هستند. دو روحانی را در حرم امام رضا(ع) چه کسی به قتل رساند؟ حامی و پشتیبان عاملان تاجیک‌تبار حوادث تروریستی حرم شاهچراغ چه کسانی بودند؟ خودم سال گذشته چندین بار از بافت قدیمی و غربی زیارت شاهچراغ در شیراز بازدید کردم. با اهالی آن که بیشتر آن مهاجران افغان ولایت‌های ننگرهار، کنر، قندوز، فاریاب، بادغیس، فراه و نیمروز هستند، به پشتو گفتگو کردم! در روز روشن وقتی وارد محله مهاجرنشین می‌شدم، وحشت می‌کردم. مهاجمان رویدادهای شاهچراغ در همین محله اسکان داده شده بودند. قاتلان مهرجویی و همسرش نیز از همین دسته مهاجرانی هستند که از نام یکی به اسم «میرویس» هویت آنان مشخص می‌شود. البته «حمید هداوند» فرمانده انتظامی استان البرز در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری «رکنا» همه جزئیات هویت این افراد را اعلام کرده است اما همان‌طور که گفتم دولت نمی‌خواهد هویت آنان برجسته شود. آنچه امروز از افغان‌ستیزی در ایران گفته می‌شود، از سوی مخالفان داخلی دولت ایران برای تحت فشار قرار دادن دولت صورت می‌گیرد. آیا توجه کردید که چه کسانی شعار «توپ؛ تانک؛ فشفشه/ افغانی باید گم بشه» را سر دادند؟!

به هر حال، من که همیشه از دولت ایران به خاطر برخی امور حقوقی مهاجران انتقاد کرده‌ و می‌کنم، از قتل این زوج به دست هموطنانم که کاش با آن‌ها در جبر جغرافیای تحمیلی، هموطن نمی‌بودیم، شرمنده‌ام…

محمد مرادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟