دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه
- انتشار: ۷ ثور ۱۴۰۱
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 129951
سخنگوی وزارت خارجه چین روز سه شنبه ۷/۲/۱۴۰۱ در یک نشست خبری در ارتباط با اوضاع وخیم افغانستان موارد زیر را مطرح کرد:
-واشنگتن باید از مردم افغانستان عذر خواهی کند.
-(به خاطر پیامد حمله امریکا در افغانستان) نزدیک به یک سوم مردم افغانستان آواره شده اند و بیش از نیمی از آنها با گرسنگی مفرط مواجه هستند.
-امریکا ذخایر پول مردم افغانستان را به گروگان گرفته است.
-وضعیت بحرانی و فاجعه بار کنونی افغانی نتیجه نظم آمریکایی است.
-امریکا حقی برای صحبت کردن درباره دموکراسی یا حقوق بشر را ندارد.
چگونگی حضور امریکا و هم پیمانانش در افغانستان، ادامه جنگ و سیاست ابهام آمیز واشنگتن در مبارزه با تروریزم و عدم اراده قاطع و شفاف برای نهادینه ساختن یک دولت باثبات و دموکراتیک در افغانستان و حمایت جدی از نهادهای مدنی، سرانجام مذاکره و مصالحه با یک گروه تروریستی و جنایتکار در قطر و فرار مشکوک از افغانستان که زمینه به قدرت رسیدن گروه تروریستی طالبان را فراهم ساخت؛ و اینکه امروز افغانستان با فاجعه ای تکان دهنده روبرو شده است، همه و همه قابل نقد بوده و بارها از سوی تحلیلگران و فعالان سیاسی و مدنی افغانستانی و بینالمللی پیرامون آن بحث شده است.
اما، جای شگفت است که امروز چین برای افغانستان دایه مهربانتر از مادر شده است. این اژدهای خفته که اکنون به حرکت افتاده است تا جهان را ببلعد، در مورد قضیه افغانستان نقش دلسوزانه به خود گرفته است.
به راستی اگر فردی تاریخ گذشته چین و به خصوص به حاکمیت رسیدن حزب کمونیست چین و سیاستهای دیکتاتورانه و ضدانسانی حاکم بر جامعه کنونی چین را نداند، شاید این نقش چین را باور کند. ولی خوش بختانه آگاهی عمومی به مرحله ای رسیده است که این مداری گریها و سیرک بازیهای نمایشنامه بازان چینی قادر به فریب نخواهد بود.
به نظر میرسید چین پیش از آنکه سیاست امریکا را در مورد حقوق بشر و افغانستان نقد کند و قربانیان نقض حقوق بشر و مردم افغانستان را سپر و سکویی برای مقابله با غرب و آمریکا قرار دهد، باید نسبت به سیاستها و رفتارهای مشابه آمریکا، که خود نسبت به مردم چین و منطقه و افغانستان عمل نموده و اکنون نیز آن را دنبال میکند پاسخ بگوید. در اینجا جهت رعایت اختصار فقط چند مورد به صورت کوتاه اشاره میگردد:
- رفتار سرکوبگرانه و تبعیض آمیز با مردم چین و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی، و نیز با مسلمانان و اقلیتهای چینی، و در نهایت تحمیل سیاست حزبی بر سرنوشت مردم چین و اقلیتها.
- سلب استقلال و اراده تعیین سرنوشت مردم جزیره تایوان و ولایت مسلمان نشین سنکیانگ، و سرکوب خشونت بار و ضدحقوق بشری آنان.
-سهل انگاری در کنترل و پیشگیری از ویروس کرونا و مانع شدن از تحقیقات جهانی درباره ویروس کرونا به خاطر سیاستهای افزونخواهی اقتصادی و سیاسی، که جهان و جامعه بشری را به یک فاجعه تکان دهنده روبرو ساخت.
-حمایت دایمی و مستمر از گروه تروریستی طالبان و تلاش برای به رسمیت شناساندن آنان در جامعه بینالمللی به خاطر کسب منافع اقتصادی و سیاسی، به خصوص در تقابل با غرب و امریکا.
همانطور که گفته شد این موارد به صورت کوتاه برمبنای گنجایش این صفحه اشاره گردید و گرنه این موضوع نیازمند یک تحلیل جامع و عمیق میباشد.
دولت چین وقتی در مورد افغانستان میتواند سیاست و کارنامه رقبای خود را مورد نقد قرار دهد که حداقل خودش دارای کارنامه سیاهتر از آن نباشد. اگر سیاستها و روشهای زمامداری حاکمان چین دقیق و عمیق مورد بررسی قرارگیرد، چین در مسئله نقض حقوق بشر و جنایت بشری، و سیاست استعماری و به اسارت کشیدن ملتها نه در گذشته و نه اکنون، پرونده اش سبکتر از دیگران نخواهد بود، و چه بسا درآینده چنین باشد. بنابراین انتقادهای چین نسبت به رقبای سیاسی اش در موضوع نقض حقوق بشر و قضیه افغانستان حکم همان ضرب المثل را دارد که : دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه.
اما آنچه برای ما افغانستانیها میتواند آموزنده باشد این است که حداقل با رخ نمودن تحولات اخیر بایستی دریافته باشیم که در عرصه بینالمللی آنچه تعیین کننده است “قدرت” و “منافع” است. اگر امروز مردم و کشور ما اینگونه بازیچه قدرتها و کشورها گردیده اند، آنهم با ادعاها و رنگها و شعارهای بسیار جذاب و دلکش و حتا آرمانی، به خاطر آن است که ما نتوانسته ایم تعریفی از “خود” داشته باشیم، و ناتوان از آن بوده ایم که “منافعی” برای خود تعیین کنیم، و در نهایت سازو کاری و “قدرتی” برای حفظ موجودیت، اعتبار و منافع خود ایجاد کنیم.
عبدااشکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)