شهید کاظمی برگشته است
- انتشار: ۱۱ حوت ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 128167
سید باقر محسنی کاظمی از خانوادهی بزرگ کاظمی در برابر استبداد به پا خواسته است. او همچون شهید کاظمی منطق رسا دارد. در عصری که بسیاری از به اصطلاح سیاستمداران با توجیهگری و تطهیر، چوکی گدایی میکنند و در این راستا چاپلوسی و موزهپاکی بیپیشینه را پیشهی خود ساختهاند، او با جسارت و شجاعت افغانستانشمول درد و مطالبهی مردم را بیان میکند. بلخیوار بر انحصار و استبداد نهیب میزند و کاظمیوار فصیح و بلیغ سخن میگوید. نه خواستهی قومی و سمتی دارد و نه دربند چوکی و حتی نه در بند امنیت و آسایش خود است.
او میتواند مانند هزاران باسواد و بیسواد فراری در گوشهای از جهان زندگی آرام و بدون ترس داشته باشد. در دانشگاههای مطرح جهان تدریس کند و به دالر حقوق بگیرد. تفریح کند و همدم زن و فرزند باشد. اما بر خلاف مدعیان فراری که سالهای از عرق جبین مردم تغذیه کردند، رای از مردم گرفتند و با سرنوشتشان معامله کردند و اکنون در سواحل اروپا یا … روی کشتیهاز تفریحیشان صبحانه میخورند، اما سید باقر محسنی در سختترین شرایط در کنار مردم ایستاده است. از قانون و انتخابات سخن میگوید. از حقوق شهروندی، از آزادی، از عدالت اجتماعی و دیگر مولفههای یک دولت قانونی و پاسخگو گپ میزند. پرشور و انقلابی سخن میگوید. این را بدون ترس، واضح، روشن و با ادبیات روز میگوید.
این که استبداد تا کی میتواند وی را تحمل کند و این که سلامت و امنیت او چه میشود؟ من بر این باورم که شنیدن این سخنان برای استبداد غیرقابل تحمل است. اما گروه حاکم استخوان در گلو سعی میکند از خود چهرهی نقدپذیر و باورمند به آزادی بیان به جهان نشان دهند. گروه حاکم به این نرم نیاز شدید دارد تا به رسمیت شناخته شود. استبداد تلاش میکند بهجای اقدام علیه ایشان، رسانهها را محدود کند تا صدای محسنیها و استاد جلالها از هیچ رسانهای شنیده نشود و اندکی ایشان را تحمل کند، ولی این ژیست ظاهری پایدار نخواهد ماند. من شدیداً نگران جان این عزیز هستم که سرمایهی گرانبها برای کشور است. این نگرانی را بارها به خود ایشان منتقل کردم. امیدوارم که برای این عزیز اتفاقی نیفتد و از گزند اشرار همواره در امان باشد.
سید محمد حسینی
نظرات(۰ دیدگاه)